عوامل هراس قدرتهای غربی از شیعه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شیعههراسی یکی از راهبردهای روانی صهیونیسم جهانی است که در قلمرو جنگ نرم قرار دارد و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شده است، اما علل هراس غرب و صهیونیسم جهانی از شیعه چیست؟ در این زمینه میتوان عوامل مختلفی را نام برد؛
نظریه خدامحوری شیعه در مقابل انسان محوری غرب؛
مهمترین تقابل شیعه با جهان غرب، مربوط به تضاد در نظام معرفت شناختی و هستی شناسی آنها است. نظام فکری شیعه بر مبنای خدامحوری است و خداوند متعال، مبدأ و گرداننده نظام هستی شناخته میشود؛ اما نظام معرفتی غرب بر مبنای اومانیسم شکلگرفته و انسان، محور همه امور است؛ اومانیسم، روش تفکری است که مفهوم انسانیت، کانون توجه و تنها هدف آن فرض میشود؛ بهعبارتدیگر، این فلسفه، انسانها را از خداوند و خالق جهان، دور میسازد و به پرداختن به زندگی و هویت فردی خود فرا میخواند.[1] در مقابل مادیگرایی و اومانیسم غرب، مبانی اعتقادی شیعه بر پایه محوریت خداوند و نقش او در عالم هستی استوار است. در این نظام اعتقادی، انسان نیز جایگاهی ویژه دارد و حتی میتواند به درجه خلیفةاللهی برسد.
تضاد فکری غرب و شیعه، همواره عامل مهمی در ضدیت آنها با شیعه بوده است؛ زیرا از سویی، آنها نگران گسترش تفکر خدامحوری در جهان هستند که میتواند اندیشه اومانیستی آنها را به چالش بکشد و از سوی دیگر، نگران از دست دادن حاکمیت خود در سطح جهان و قرار گرفتن آن در دست شیعیان هستند.
اندیشه نظام واحد جهانی و پایان تاریخ؛
اسلام، دین آینده جهان است؛ چون استعداد لازم آن در قرآن گنجانده شده است. محمد بن عبدالله صلیاللهعلیهوآله، پیامبر همه جهانیان و بشیر و نذیر برای عالمیان است نه یک قوم، منطقه خاص یا بخشی از دنیا. دین اسلام نهتنها ادعای جهانی بودن دارد، بلکه قواعد اساسی تحقق آن را نیز همچون مهدویت، از پیش طراحی کرده است. اعتقاد به تشکیل نظام واحد جهانی، بیشترین هراس را در میان غربیها برانگیخته است؛ زیرا آنها ادعای جهانیشدن دارند و از اینکه شیعیان با قاطعیت چنین اندیشهای را مطرح کرده و از آن دفاع میکنند، سخت هراسان شده، آینده خود را در خطر میبینند.
مطرحشدن اندیشه جنگ تمدنها؛
درگذشته، کشورهای غربی به دلیل وجود ذخائر عظیم انرژی، به خاورمیانه توجه داشتند و برای دسترسی به آن، از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند. امروزه تلاشی دوچندان برای تسلط بر این منطقه از سوی این قدرتها صورت میگیرد؛ زیرا در حال حاضر، انگیزه غربیها برای تسلط بر این منطقه، فقط موضوع وجود ذخائر نفتی نیست، بلکه مسئلهای مهمتر وجود دارد و آن تسلط فرهنگی غرب بر این منطقه است؛ پس از آنکه «هانتیگتون»[2] از جنگ تمدنها سخن گفت و همزمان با آن، جنبشهای شیعی در منطقه پدیدار شد، توجه غرب به این منطقه بهگونهای دیگر جلب شد؛ بهگونهای که امروزه، غرب و بهویژه آمریکا برای حفظ موجودیت خود در جنگ تمدنها که در نظریه هانتیگتون بیان شده، به روش پیشگیرانه روی آورده و با تسلط بر منطقه، به گمان خود میخواهد پیروز آینده این جنگ باشد.
پینوشت:
[1]. سایت راسخون، «نگاهی به اومانیسم»، 24 تير 1392.
[2]. هانتینگتون رئیس مؤسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه هاروارد است.
افزودن نظر جدید