مرجعیت خودخوانده و موروثی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید صادق حسینی شیرازی یکی از فرزندان آیتالله سید مهدی حسینی شیرازی است که جد پدریاش، برادر میرزای شیرازی بزرگ است. او در روز 20 ذی حجه 1360 در کربلا متولد شد و عمده دروس خود را نزد پدر و برادر بزرگترش (سید محمد) آموخت وی 20 ساله بود که پدر خود را از دست داد؛ ولی در همین سن و بعد از وفات پدر در سال 1380 هجری قمری، به همراه دو برادر دیگرش (سید مجتبی و سید حسن) اعلام اجتهاد کردند و برادرشان سید محمد را نیز اعلم مراجع تقلید نامیدند.
سید صادق شیرازی که بعد از فوت برادرش (سید محمد)، اطرافیانش او را مرجع عالیقدر میخوانند، از طلاب حوزه پدر بود و برای او اجازهای از طرف استاد و برادر بزرگترش، سید محمد شیرازی، به این شرح صادر شده است: «ایشان را شایسته مقام فتوا و تقلید و هرآنچه که یک فقیه عادل عهدهدار میشود، میدانم؛ بنابراین تقلید از ایشان و رجوع به ایشان در کلیه مسائل، مشروط به اجازه مرجع عادل جایز میباشد و او را به تقوای بیشتر و احتیاط که راه نجات است، در کلیه احوال توصیه میکنم.»[1] این اجازه اجتهاد که در این خانواده دارد شکل موروثی به خود میگیرد، قیدی دارد که هیچ گاه رعایت نشد و آن اینکه جواز رجوع به ایشان مشروط است به اجازه مرجع تقلید عادل که در زمان ما، هیچ مرجع تقلیدی از بزرگان حوزه علمیه قم و نجف، او را تأیید نکرده است؛ همچنین این اجازه حاکی از نگاهی تشکیلاتی و حزبی است؛ زیرا در بخش دیگری از این توصیهنامه، به جمعشدن حول محوریت سید صادق و استفاده از او و مراجعه به وی در زمینههای مختلف، سفارش شده است.
آیتالله شیخ محسن اراکی در مورد میزان علمیت و ادعای مرجعیت سید صادق شیرازی، چنین گفته است: «من آثار آقای سید صادق شیرازی را خواندهام، بسیار سطحی است. مرجعیت ملاکهایی دارد؛ ولی شخصیت ایشان از نظر علمی هم حتی در حد یک طلبه فاضل حقیقی حوزوی هم نیست.» آیتالله اراکی بعدها به بعضی از شبهات و برداشتهای اشتباه از این سخن پاسخ دادند و تأکید کردند که: «من وقتی گفتم سید صادق شیرازی سواد ندارد، یعنی سواد فقاهتی و تخصصی در مسائل اسلامی ندارد، نه اینکه سواد خواندن و نوشتن ندارد، سواد دارد؛ اما سوادی که او را بهعنوان یک مجتهد معرفی کند، ندارد.»[2]
واقعیت این است که نمیتوان به صرف ادعای مرجعیت برای فردی، او را در کنار بسیاری از علمای معاصر قرار داد؛ فقهایی همچون هفت مرجع مورد تأیید جامعه مدرسین که چند نفرشان به رحمت خدا رفتهاند و حتی نمیتوان از نظر فقهی، او را با بزرگان مقایسه کرد؛ از طرفی وجود کتابهایی که اسمورسم بزرگی دارند، مجوز چنین انتصابی نمیشود؛ زیرا بسیاری از این کتابها، از عمق خاصی برخوردار نیستند و یا در حد ترجمه است؛ ازاینرو ادعای مرجعیت برای ایشان، ادعایی خلاف واقع است.
پینوشت:
[1]. فضلی، محمد علی و مومنی ها، محمد علی، غلو و افراط در جریان شیعه انگلیسی، ص96.
[2]. خبرگزاری فارس، «از خطر مرجع تراشی تا وهن اسلام در شبکههای ماهوارهای»، ۵ بهمن ۱۳۹۳.
افزودن نظر جدید