ابوالفضل برقعی منکر مهدویت

  • 1402/04/13 - 11:30
اعتقاد به موهوم بودن حضرت مهدی (عج)، از عقایدی است که برقعی مدعی آن می‌شود؛ وی مهدویت و موعودباوری را در صورتی انکار می‌کند که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر اسلام (ص) است، مورد پذیرش غالب فرق اسلامی است.
امامت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوالفضل برقعی از روحانیون معاصر ایران و یکی از شخصیت‌های جریان قرآنیون است، وی دیدگاه‌هایی خاص و برخلاف مبانی شیعه دارد. آثاری که به نیمه دوم حیات علمی‌اش نسبت داده شده، به اهل تسنن و گاه وهابیت گراییده است. این گرایش تا جایی است که عربستان سعودی برخی کتب او را با تجلیل و اکرام و با توصیفاتی بیش از موقعیت علمی برقعی، منتشر کرده است. از جمله اعتقاداتی که برقعی مدعی شده، اعتقاد به موهوم بودن حضرت مهدی (عجل‌الله‌فرجه) است. او همواره حضرت را موهوم و ساخته ذهن خرافه‌سازان می‌داند!

برقعی برای اثبات عقیده خویش در انکار مهدویت، اقدام به نگارش کتابی با عنوان «بررسی علمی در احادیث مهدی» کرده و در مقدمه آن، ضمن نفی امامت انحصاری در دوازده معصوم، بر مسئله وجود امام‌ زمان (عجل‌الله‌فرجه) خدشه وارد کرده است و در این باره می‌نویسد: «باید تحقیق کرد مسئله مهدی و یا دوازده‌امامی آیا دلیلی از عقل و یا از کتاب آسمانی دارد یا خیر؟ (این مسئله نه‌تنها دلیلی ندارد) بلکه ضد عقل و ضد کتاب آسمانی است و در کتاب آسمانی یعنی قرآن، آیاتی صریح است بر کذب انحصار امامت در دوازده عدد و همچنین آیاتی است که دلالت دارد بر کذب بودن ادعای مهدویت.»[1]

برقعی مهدویت و موعودباوری را در صورتی انکار می‌کند که اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان که نامش «مهدی» و از اولاد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، مورد پذیرش غالب فرقه‌های اسلامی است؛ حتی می‌توان گفت که عقیده منجی آخرالزمان در ادیان الهی دیگر نیز مطرح است و عقیده مشترک ادیان الهی به شمار می‌آید. در این نوشتار، آراء و تفاسیر ارائه شده توسط برخی از شخصیت‌های علمی که سطح علم و سواد آنها به‌مراتب بالاتر از برقعی است را بیان می‌کنیم. این افراد در تفسیر بسیاری از آیات موضوع مهدویت، اعتقاد به مهدی موعود را اثبات می‌کنند و اعتقاد به آن را، امری واجب می‌دانند.

ناصرالدین البانی، محدث معاصر اهل‌سنت که او را «محدث عصر» لقب داده‌اند، در یکی از آثار خود درباره مهدی (عجل‌الله‌فرجه) می‌نویسد: «خلاصه سخن اینکه عقیده به خروج مهدی، عقیده‌ای ثابت است که به‌صورت متواتر، از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیده و ایمان‌آوردن به آن، واجب است؛ چون از جمله امور غیبی است که ایمان به آنها، از جمله صفات افراد متقی است؛ چنان که خداوند متعال می‌فرماید: «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ... [بقره/2و3] در این کتاب هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است؛ آنان که به غیب ایمان دارند ...»[2]

ابن کثیر یکی دیگر از مفسران بزرگ اهل‌سنت، ضمن تفسیر آیه (استخلاف)[3] روایتی را با موضوع خلفای دوازده‌گانه نقل می‌کند و می‌گوید امام مهدی‌ای که در احادیث، بشارت آمدنش داده شده، یکی از این دوازده نفر است و می‌نویسد: «امام مهدی (عجل‌الله‌فرجه)، همان شخص بشارت داده شده در احادیث است.»[4]

قرطبی عالم بزرگ اهل‌سنت نیز در ضمن تفسیر آیه «وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَی دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ [سجده/21] و البته ما کافران را از عذاب نزدیک‌تر (و کمتر به بلاهای دنیا یا در برزخ) بچشانیم غیر آن عذاب بزرگ‌تر و شدیدتر (قیامت یا قیام حجّت عصر علیه‌السلام) تا مگر (متنبّه و پشیمان از کفر و عصیان شوند و به‌سوی خدا) باز گردند.» قیام امام مهدی (عجل‌الله‌فرجه) با شمشیر را یکی از تفاسیر عذاب اکبر می‌داند.[5]

بسی جای تعجب است که چگونه برخی از افراد در شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی (منتسب به اهل‌سنت ولی در حقیقت وهابی، مانند شبکه کلمه و وصال)، با تجلیل و اکرام، برقعی را علامه و مرجع تقلید معرفی و از ایشان دفاع می‌کنند و مدعی هستند که ایشان از مذهب شیعه عدول کرده و مذهب حق یعنی اهل‌سنت را برگزیده، در صورتی که سخنان او خلاف مبنای بسیاری از بزرگان اهل‌سنت است.

پی‌نوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، بررسی علمی در احادیث مهدی، ص57.
[2]. البانی، ناصرالدين، حول المهدی، مجله التمدن الإسلاميه، ج22، ص642-646. «ان خلاصة القول ان عقيدة خروج المهدی عقیدة ثابتة متواترة عنه صلی الله علیه وآله يجب الايمان بها لانها من امور الغيب.»
[3]. سوره نور، آیه 55. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
[4]. ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج2، ص34. «والظاهر أن منهم (اثنی عشر خلیفه) المهدی المبشر به فی الأحادیث الوارده بذکره فذکر أنه یواطئ اسمه اسم النبی صلی الله علیه وسلم واسم أبیه اسم أبیه فیملأ الأرض عدلا وقسطا کما ملئت جورا وظلما.»
[5]. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج14، ص107. «و لا خلاف أن العذاب الأکبر عذاب جهنم، إلّا ما روی عن جعفر بن محمد أنه خروج المهدی بالسیف.»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.