برخورد گزینشی قلمداران با آیات قرآن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «حیدرعلی قلمداران » از سران جریان قرآن بسندگی است که بسیاری از اعتقادات شیعه، از جمله اعتقاد به علم غیب نبی و اولیاء خدا را انکار کرده و بر این باور است که علم غیب، مخصوص خدای متعال است. این باور، ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات مربوط به این مسئله و عدم توجّه به آیات دیگر است.
حیدرعلی قلمداران با استناد به آیه «قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ [انعام/50] بگو: من به شما نمیگویم که خزینهها و گنجینههای خدا نزد من است و نیز غیب هم نمیدانم»، علم غیب نبی را انکار و در این زمینه میگوید: «این آیه، از قرآن است که پروردگار سبحان درباره پیغمبرش به او دستور میدهد که به مردم، این مطلب واجب را بیان کند که پیغمبرش علم غیب نمیداند و فرشته هم نیست؛ یعنی قدرت یک فرشته را حتی ندارد! حالا چه مرضی این آیتاللهالعظمیها و نظایرش را گرفته است که درحالیکه خدای جهان در آیات قرآن و سیره گرامی پیغمبر آخرالزمان و تاریخ حیات امامان، همه فریاد میزنند که نه پیغمبر و نه هیچکس جز خدای متعال از غیب اطّلاعی ندارد، معهذا این شوربختانِ گمراه میگویند، انبیاء و ائمه علم غیب دارند.»[1]
در پاسخ به این ادعای قلمداران باید گفت که در این آیه، آگاهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از غیب به صورت مستقل نفی شده است؛ یعنی هیچ شخصی غیر از خداوند، مستقلاً هیچگونه آگاهی از غیب ندارد؛ بلکه تنها با لطف و عنایت او است که دیگران به علم غیب آگاه میشوند.[2] خداوند بارها در آیات مختلف، درباره تاریخ حضرت یوسف، مریم، نوح (علیهمالسلام) و... خطاب به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) فرموده است که «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ [یوسف/102] (ای رسول ما!) این حکایت از اخبار غیب بود که بر تو به وحی میرسانیم.» خداوند در این آیه به پیامبر میفرماید که ای رسول ما! این قصهها، اطلاعات غیبی است که از طریق وحی به تو میدهیم.
خداوند در آخر سوره جنّ هم فرموده است: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا [جن/26و27] تنها خداست که داناى غیب و نهان است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمیکند * مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار میدهد.» بنابر این آیه شریفه، خداوند علم غیب دارد و آن را جز به اولیاء خویش عطا نمیکند؛ پس علم غیب مخصوص خداست و اگر بخواهد گوشهای از آن را در اختیار اولیاء خود قرار میدهد.
حتی بر اساس تعدادی از آیات قرآن مجید، برخی از پیامبران گذشته نیز دارای علم غیب بودهاند؛ مانند این آیه شریفه که خداوند به معجزات حضرت مسیح (علیهالسلام) اشاره کرده، میفرماید: «وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ [آلعمران/49] و از آنچه میخورید و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم.» بر اساس این آیه میتوان گفت که حضرت عیسی (علیهالسلام) نیز مدّعی علم غیب بود.
بنابراین آیات نفی علم غیب، به معنی نفی آگاهی مخلوق از غیب به نحو مستقل و ذاتی است، نه علمی که بخشش و احسان خدایی است؛ باید آیات شریفه قرآن را با یکدیگر در نظر آوریم تا گمراه نشویم و آنچه را حق است، دریافت بداریم.
پینوشت:
[1]. قلمداران، حیدرعلی، راه نجات از شر غلات، ص22-25.
[2]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج2، ص465.
افزودن نظر جدید