انحصارگرایی و جدایی دین از سیاست، از مبانی جریان افراطی تشیع لندنی

  • 1402/01/30 - 13:07
جریان شیعه انگلیسی بر پایه مبانی و تفکراتی شکل گرفته که با دقت و بررسی در اندیشه‌های شخصیت‌های مهم آن، نوع استدلال‌های آن‌ها قابل برداشت و استخراج است؛ از مهم‌ترین رویکردها و مبانی فکری این جریان عبارت است از مطلق گرایی و انحصار گرایی در دین و اظهار اعتقاد به جدایی دین از سیاست بر خلاف عمل.
امامت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مهم‌ترین مسئله در تبیین هر فرقه یا جریان فکری، استخراج مبانی و اصول حاکم بر اندیشه‌های آن و مطالعه و ارزیابی توصیفی تحلیلی از مبانی و شاخصه‌های آن است؛ در بسیاری از موارد، با شناخت این مبانی و اصول و با به چالش کشیدن آن اندیشه‌ها، فعالیت‌های پایه‌ریزی شده بر اساس این اصول، به کلی رنگ باخته و پشتوانه خود را از دست می‌دهند.
جریان شیعه افراطی و شیعه انگلیسی نیز بر پایه مبانی و تفکراتی شکل گرفته است که با دقت و بررسی در اندیشه‌های شخصیت‌های مهم آن، نوع استدلال‌های آن‌ها قابل برداشت و استخراج است.

از مهم‌ترین رویکردها و مبانی فکری جریان شیعه افراطی عبارت است از:
مطلق گرایی و انحصارگرایی؛
این جریان  افراطی، برداشتی را که خود از دین دارند را همان دین حقیقی و حقیقت دین دانسته و از قبول آراء دیگران سر باز می‌زنند. این جریان افراط‌گرا هیچ‌گونه احترامی برای اقوال و دیدگاه‌های سایر فقها قائل نیست و پیوسته از بحث و گفتگوهای علمی فرار می‌کنند؛ این جریان، افزون بر انحراف فکری و برداشت‌های ناصواب از شریعت اسلام و آموزه‌های دینی، در انحراف شدید رفتاری به سر برده و به مطلق گرایی و انحصارگرایی شدیدی دچار است تا جایی که حتی کوچک‌ترین مخالفت با اندیشه‌های خویش را عامل خروج از مسیر شریعت و کفر می‌داند؛ به عنوان نمونه شیخ ياسر الحبیب، هرگونه مخالفت با قمه زنی را در حکم محاربه با امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) دانسته و مخالفین را کافر می‌خواند.[1]

هم‌چنین انحصارگرایی این جریان را می‌توان یکی از وجوه شباهت این جریان افراطی شیعه با جریان‌های افراطی موجود در اهل سنت دانست؛ از این رو شیعه انگلیسی همچون وهابیون به تکفیر مخالفین خود پرداخته و به آنها توهین می‌کند و کمترین زاویه گیری با اندیشه‌های خویش را از سوی دیگران بر نتافته و با معرفی افکار و حتی عادات التقاطی خویش به عنوان معیار پذیرش شریعت و قبول اسلام، تکفیر و تفسیق مسلمانان و حتی دیگر شیعیان را در دستور کار قرار داده است.

جدایی دین از سیاست؛
این گروه شیعه افراطی مدعی جدایی اسلام از سیاست است و معتقد است فعالیت‌های سیاسی، تأثیرات منفی بر عقاید و اعمال شیعیان می‌گذارد و دخالت مباحث سیاسی در دین، باعث تضعیف اسلام و آلودگی دین به سیاسی کاری‌های افراد خواهد شد و رجحان سیاست بر دین را به وجود می‌آورد؛ این دیدگاه که با مشی خیرخواهانه بیان می‌شود، از طرف حامیان شیعه انگلیسی تأیید و ترویج می‌گردد تا با لباس دین و رنگ دینی دادن به این موضوع، نقشه‌های استعماری خود را پیگیری کنند.
دقت در فعالیت‌های این جریان افراطی نشان می‌دهد که این افراد، بر خلاف شعار جدایی دین از سیاست، کاملاً سیاسی عمل کرده و همه فعالیت‌هایشان رنگ و بوی سیاسی دارد؛ به دیگر سخن، ترویج و اعلان این شعار آنها، خود یک عمل سیاسی است و برای توجیه سلطه طاغوت بر مسلمانان به وجود آمده است؛ زیرا این جریان در مواردی که طبق اصول مذهبی و دینی باید موضع خود را در مقابل طاغوت‌های زمان مشخص کند با اعلان شعار جدایی دین از سیاست از آن سر باز می‌زنند؛ لذا این افراد، سیاست را بر مذهب غلبه داده و عملاً در ترویج قمه زنی، برگزاری مراسمات تبری و دیگر فعالیت‌های حزبی خود، بُعد سیاسی را رجحان می‌دهند.[2]

پی‌نوشت:
[1]. افضلی محمد علی ومومنی ها محمد علی، غلو و افراط گرایی در جریان شیعه انگلیسی، ص141.
[2]. همان، ص142.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.