ارتباط با نامحرم در ادیان و فرقهها (قسمت دوم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حجاب، بهعنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، به این معنا است که زن هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. بنابراین، حجاب، بهمعنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد است. یک بُعد آن، وجوب پوشش بدن و بُعد دیگر آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب واقعی محقق شود.
در این مقاله قصد داریم به بررسی بُعد دوم مسئله که نحوه پوشش زن در برابر مردان و نحوه ارتباط با مردان است بپردازیم و اینکه آیا مسئله ارتباط با محرم و نامحرم منحصر در اسلام است یا اینکه در ادیان و آئینهای دیگر نیز وجود داشته است؟
خداوند متعال در قرآن کریم این مسئله را حول محور حجاب به چند طریق بیان کرده است. در برخی از موارد همراه با آیات حجاب به مسئله ارتباط زنان و مردان و مسئله محرمیت پرداخته و در برخی از آیات نیز به صورت جداگانه به این مسئله پرداخته است: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ[أحزاب/53] و اگر از زنان پيامبر چيزى خواستيد، از پشت پرده بخواهيد. اين كار، هم براى دل هاى شما و هم براى دل هاى آنها پاك دارندهتر است.»
در اسلام رفتار تحریک آمیز و جلب کننده نامحرمان حرام است: «و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند ... و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.» [نور/ 31] همچنین خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را از نگاه مستقیم به نامحرم بازداشته است و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز از این امر به گناهی بزرگ تعبیر کرده اند.
بسیاری از مردم بر این گمان هستند که مسئله حجاب و عدم ارتباط بین زنان و مردان نامحرم مربوط به اسلام است، حال آنکه نه تنها این مسئله در دیگر ادیان آسمانی غیر از اسلام وجود دارد، بلکه در آئین زرتشت نیز وجود داشته است. پژوهش ها نشان می دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها، که از ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباسها بودهاند،[1] چرا که باید با این پوشش، از نگاه مردان دور بمانند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است.
قوانین جامعه و آئین زرتشتی درباره ارتباط زنان و مردان بسیار سختگیرانه بوده است. چنانچه در کتاب تاریخ تمدن مى خوانیم: «پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند، ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که بر ایشان واجب بود، رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت. زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمى شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردى را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد.» [2]
یکی از مهمترین آثاری که نشانگر بسیاری از مؤلفههای فرهنگی ایران باستان است، کتاب شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی است. در این کتاب اشاراتی عجیب به اوج پوشیدگی و تحفّظ زنان ایرانی نسبت به حجاب را میبینیم که در ادامه به برخی موارد اشاره میکنیم:
در شاهنامه از قول شیرین شهبانوی ایرانزمین میخوانیم: «مرا از هنر موی بُد در نهان، که آن را ندیدی کس اندر جهان» بدین معنی که تا بحال کسی موی سر من را ندیده بود. جالب اینکه شیرین خوی پوشیدگی را نشانه برتری و کرامت یک زن میداند. حتی فردوسی میگوید که شیرین خود چادر به سر داشت و هیچ نامحرمی موی سر او را ندیده بود.
همچنین در ماجرای تهمینه (همسر رستم دستان) اینگونه میگوید: «يكی دخت شاه سمـــنگان منم، زپشت هزبر و پلنگان منــــــم... ز پــــــرده برون كس نديده مــــــــرا، نه هرگز كس آوا شنيــــــــــــده مرا».[3] همینه میگوید هرگز هیچ نامحرمی مرا از پرده بیرون ندیده و حتی کسی صدای مرا نیز نشنیده است.
در زمان قدیم در بسیاری از مناطق ایران، روی درب خانهها دو کوبه با صدای متفاوت وجود داشت. یکی مخصوص مردان و دیگری مخصوص زنان؛ اگر صاحبخانه از صدای کوبه می فهمیدند که یک زن پشت درب حضور دارد، یک زن از اهل منزل برای باز کردن درب میرفت و همین قانون برای مردان بود تا قانون محرم و نامحرم رعایت شود.
اسلام پاکدامنی را لازم شمرده، اما این چنین سختگیری را تشریع نکرد. بلکه این یک رسم ایرانی و نشانگرعلاقه ایرانیان به حفظ پاکدامنی است. با توجه به مستندات تاریخی زنان ایرانی از حیاء و عفت خاصی برخودار بودهاند و مردان ایرانی نیز صاحب غیرت. لذا حفظ حرمت زنان با پوشیده داشتن ایشان رعایت میشد تا پاکدامنی آنها حفظ شده و از هر آسیبی در امان باشند.
پی نوشت:
[1]. جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان، ص17، 26
[2]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ج 1، ص 434
[3]. شاهنامه، در فهرست: آمدن تهمینه دختر شاه سمنگان به نزد رستم، ص 1101
افزودن نظر جدید