مأموریت اصلی حضرت موسی (ع)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله تفاوتهای قرآن کریم با تورات، کتاب مقدس یهودیت، آن است که تورات میگوید حضرت موسی (علیهالسلام) فقط برای نجات بنیاسرائیل آمد، ولی قرآن معتقد است، به جز این، موسی (علیهالسلام) وظیفه داشت فرعون را نیز به ایمان و عمل صالح و ترک کفر دعوت کند.
داستان حضرت موسی (علیهالسلام) و بنی اسرائیل از مسلمات تاریخ یهود است. شباهتهای بسیار و تفاوتهای اندکی درباره این داستان، میان آنچه در تورات آمده، با آنچه در قرآن نقل شده، وجود دارد. یکی از تفاوتها درباره مأموریتهای ایشان است.
از نگاه تورات، پس از مرگ پادشاه مصر و دعای قوم بنیاسرائیل، خداوند از روی لطف تصمیم گرفت این قوم را از اسارت نجات دهد. از این رو حضرت موسی (علیهالسلام) را مأمور این کار قرار داد. ایشان در بیابان حوریب[1] که جبل الله است، مشغول چوپانی گوسفندان حضرت شعیب (علیهالسلام) بود و صدایی را از میان بوته خار شنید که با او سخن میگوید. او مشاهده کرد که بوته به آتش مشتعل است، ولی نمیسوزد. ندایی آمد که «ای موسی!»، گفت: بلی! فرمود: نزدیک من بیا، کفشهایت را از پای بیرون بیاور؛ زیرا در مکان مقدسی ایستادهای. من خدای اجداد تو ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستم. دعای مردم مصر را اجابت کردم و تو را برای رهایی آنان فرستادم.» (خروج، 3: 4- 6) «پس اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم و قوم من بنیاسرائیل را از مصر بیرون آوری. موسی به خدا گفت: من کیستم که نزد فرعون بروم و بنیاسرائیل را از مصر بیرون آورم؟» (خروج، 3: 10- 11) در فقرات دیگر نیز آمده است: «یهُوَه موسی را خطاب کرده، گفت: برو و به فرعون پادشاه مصر بگو که بنیاسرائیل را از زمین خود رهایی دهد.» (خروج، 6: 10)
در فقرات فوق، تصریح شده است که خداوند حضرت موسی (علیهالسلام) را برای نجات بنیاسرائیل فرستاده است. از این رو حضرت موسی (علیهالسلام) بعد از پرسش و پاسخهایی با خدا و گرفتن چندین معجزه و اجازه همراهی با برادرش هارون، به سمت فرعون حرکت کرد.[2]
ابتدا فرعون خواسته حضرت موسی (علیهالسلام) و هارون را نپذیرفت. از این رو حضرت موسی (علیهالسلام) به آوردن معجزههایی اقدام کرد. ایشان چندین معجزه آورد و حتی در نبرد میان ساحران و موسی (علیهالسلام)، موسی (علیهالسلام) برنده شد.[3] تا اینکه بعد از معجزات فراوان، فرعون تسلیم شد و شبانه موسی (علیهالسلام) و هارون را خواست و به آنان گفت با بنیاسرائیل به هر جا که میخواهید بروید و هر که را میخواهید عبادت کنید.[4]
بنابراین مأموریت اصلی حضرت موسی (علیهالسلام) از حضور نزد فرعون، فقط رهایی بنی اسرائیل بود، نه هدایت یا دعوت فرعون به ایمان و ترک شرک و کفر: «یهُوَه به موسی و هارون تکلم نموده، ایشان را به سوی بنیاسرائیل و به سوی فرعون پادشاه مصر مأمور کرد تا بنیاسرائیل را از زمین مصر بیرون آورند.» (خروج، 6: 13)
اما از نگاه قرآن کریم، مأموریت نخست حضرت موسی (علیهالسلام) این بود که فرعون و قومش را که صاحبان حکومت بودند، به ایمان به خدا، عمل صالح و ترک کفر و سرکشی، دعوت و هدایت کند و سپس به فکر نجات بنیاسرائیل باشد: «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى * إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً * اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى * فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى * وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ فَتَخْشى (نازعات/15-19) آيا داستان موسى به تو رسيده است؟ در آن هنگام كه پروردگارش، او را در سرزمين مقدس "طوى" صدا زد و گفت: به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است و به او بگو: آيا مىخواهى پاكيزه شوى؟ و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى (و خلاف نكنى).»
«وَ إِذْ نادى رَبُّكَ مُوسى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ * قالَ رَبِّ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُون (شعراء/10-13) (به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ قوم ستمگر برو. قوم فرعون، آيا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهيز نمىكنند؟! (موسى) عرض كرد: پروردگارا! از آن بيم دارم كه مرا تكذيب كنند.»
«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ * إِلى فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ (غافر/23-24) ما موسى را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم. به سوى فرعون و هامان و قارون؛ ولى آنها گفتند: او ساحرى بسيار دروغگو است!»
«ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَظَلَمُوا بِها فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (أعراف/103) سپس به دنبال آنها (يعنى پيامبران پيشين) موسى را با آيات خويش به سوى فرعون و اطرافيان او فرستاديم؛ اما آنها (با عدم پذيرش اين آيات) بر آن ظلم كردند؛ ببين عاقبت مفسدان به كجا كشيد؟»
پس از رویارویی حضرت موسی (علیهالسلام) با فرعون و اطرافیانش و دعوت آنها به ترک طغیان، رعایت تقوای الهی و عدم مخالفت با خداوند، به سراغ دیگر مأموریتهای خویش رفت که مهمترین آنها هدايت بنیاسرائیل بوده است: «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ (سجده/23) ما به موسی کتاب آسمانی داديم و شک نداشته باش كه او آيات الهی را دريافت داشت و ما آن را وسيله هدايت بنیاسرائيل قرار داديم.»
«وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ (مائده/20) (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم! نعمت خدا را بر خود متذكر شويد، هنگامىكه در ميان شما پيامبرانى قرار داد (و زنجير استعمار فرعونى را شكست) و شما را صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچيك از جهانيان نداده بود.»
بنابراین تورات، حضرت موسی (علیهالسلام) را مأمور نجات بنیاسرائیل میداند. در واقع حضرت موسی (علیهالسلام) را فرستاد تا از فرعون بخواهد دست از بنی اسرائیل بردارد تا با او همراه شوند و خدای واحد را بپرستند؛ اما قرآن معتقد است حضرت موسی (علیهالسلام) برای نجات فرعون و اطرافیانش و نیز بنیاسرائیل فرستاده شد؛ گرچه با مقاومت فرعون، تنها بنیاسرائیل را نجات داد.
پینوشت:
[1]. مراد از حوریب، همان صحرای سینا است.
[2]. خروج، 3: 2- 15.
[3]. خروج، فصلهای 4- 12.
[4]. خروج، 12: 31- 33.
افزودن نظر جدید