خشونت خلیفه دوم نسبت به زنان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که در ایام فاطمیه توسط وهابیت و دشمنان شیعه در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی منتشر و در بین جوانان و نوجوانان شیعه منتشر میشود این است که عربها بيش از هر قوم و ملتی نسبت به زنان، سخت دارای غيرت بوده و زير بار ننگ و عار نمیرفتند؛ با اين وجود چگونه میتوان پذيرفت كه عمر بن خطاب يك زن را، آن هم فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) جگر گوشه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را كتك زده باشد و مردم با غيرت عرب هيچ واكنشی از خود نشان نداده باشند!
وهابیت سعی دارد با ترویج اینگونه شبهات در فضای مجازی، بر روی مسئله هجوم به خانه وحی که منجر به شهادت فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شد، سرپوش بگذارند.
در پاسخ به این شبهه می توان گفت:
با توجه به نقل های متفاوت و معتبر تاریخی که حتی در منابع اهل سنت آمده است، متأسفانه اصل چنین رخدادی مسلّم است. مرحوم عياشی در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و ... نوشتهاند: «... عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علی) برويم؛ پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبه، ابوعبيده جراح، سالم مولی ابوحذيفه، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم؛ چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه (سلاماللهعلیها) آنان را ديد؛ لذا در را بست و شک نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد. عمر در را كه از شاخههای خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علی (علیهالسلام) را بيرون آوردند، در حالی كه كمرهای خود را بسته بودند.»
باید از این کسانی که قصد دارند با طرح اینگونه شبهات، منکر جسارت برخی از صحابه به خانه وحی شوند این سؤال را پرسید که اين غيرتی كه شما تلاش دارید آن را با آب و تاب برای برخی از افراد اثبات كنيد و مدعی هستید غیرت این افراد اجازه نمیداده که به حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) جسارت کنند، هنگام زنده به گور کردن دخترانشان كجا رفته بود؛ مگر یکی از خصلتهای عرب جاهلی، زنده به گور كردن دختران نبود كه هم قرآن بر آن صحه گذاشته است وهم شواهد زنده تاريخی آن را تأييد میكند؟!
با بررسی اجمالی در زندگی افرادی که در این جنایت و جسارت همراه بودند از جمله خلیفه دوم، به اين نكته پی خواهيم برد كه وی در هيچ يك از دورههای زندگیش رفتار شايستهای با زنان نداشته است؛ چه آن زمان كه مشرك بود، چه آن زمان كه مسلمان شد و چه آن زمان كه بر مردم حكومت میكرد.
موارد متعددی می توان برای هر يك از اين موارد ذكر كرد که به اختصار به یک مورد اشاره می كنيم:
احمد بن حنبل در مسند خود مینویسد: «زينب دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از دنيا رفت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: خداوند او را به سلف صالح عثمان بن مظعون ملحق کرد. زنان با شنيدن اين سخن پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) گريستند؛ عمر با تازيانهای كه در دستش بود، در حضور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آغاز به كتك زدن زنان کرد كه با برخورد تند پيامبر رحمت مواجه شد؛ حضرت تازيانه را از او گرفت و فرمود: آرام باش! تو را با اين زنها چه كار؟ بگذار گريه كنند! سپس به زنها فرمود: گريه كنيد، ولی از نالههای شيطانی (نالههايی كه با گناه و اعتراض به خداوند همراه است) بر حذر باشيد... .»(۲)
پینوشت:
1. سمرقندی معروف به عياشی، تفسير العياشی، ج۲، ص۶۷، تحقيق: سيد هاشم رسولی محلاتی، نشر المكتبة العلمية الإسلامية - طهران.
۲. أحمد بن حنبل، أبوعبدالله، مسند أحمد بن حنبل، ج۱، ص۲۳۷، نشر مؤسسة قرطبة - مصر؛ «فَلَمَّا مَاتَتْ زَيْنَبُ ابْنَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْحَقِي بِسَلَفِنَا الصَّالِحِ الْخَيْرِ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ فَبَكَتْ النِّسَاءُ فَجَعَلَ عُمَرُ يَضْرِبُهُنَّ بِسَوْطِهِ فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِيَدِهِ وَقَالَ مَهْلًا يَا عُمَرُ ثُمَّ قَالَ ابْكِينَ وَإِيَّاكُنَّ وَنَعِيقَ الشَّيْطَان ...»
افزودن نظر جدید