تناسخ در عرفان حلقه

  • 1401/09/06 - 08:49
محمدعلی طاهری مدعی است بعد از مرگ انسان، کالبد ذهنی انسان می تواند در دنیا باقی بماند و بر بدن سایر انسان ها نفوذ و موجب آسیب شود. کالبد ذهنی را روح معرفی می کند. این ادعا یک مصداق از تناسخ باطل است.
تناسخ درافکار طاهری

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد علی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه مدعی است که آموزه تناسخ یک آموزه غلط می باشد و در کتاب موجودات غیر ارگانیک چند دلیل بر ردّ تناسخ می آورد.(1) اما در کمال تعجب متوجه می شویم طاهری یک نوع خاصی از تناسخ را قبول دارد ولی از لفظ تناسخ استفاده نمی کند و با استفاده از اصطلاحات جدید و بازی با کلمات سعی دارد بدون ایجاد حساسیت، همان آموزه تناسخ را اثبات کند.

طاهری به جای انتقال روح از اصطلاح انتقال کالبد ذهنی استفاده می کند. طاهری می گوید: «بعضی از مردم عمل نادرست احضار روح؛ یعنی احضار کالبد ذهنی را انجام می دهند که در بررسی آن به نکات قابل توجهی می توان دست یافت، از جمله اینکه پاسخ مثبت یک کالبد ذهنی به احضار نشان می دهد، به حیات زمینی وابستگی دارد و اگر کسی او را احضار کرد، فوراً حاضر می شود. کالبدهای ذهنی که در اثر وابستگی خود به تجربه زندگی پس از این برزخ، تن نمی دهند، هر جا امکانی برای اعلام حضور بیابند، اقدام و در فرد مورد نظر خود نفوذ می کنند.»(2)

در تناسخ مصطلح یک روح یک کالبد را تسخیر می کرد ولی طاهری معتقد است محدودیتی در تسخیر افراد وجود ندارد: «یک کالبد ذهنی، به دلیل لامکان بودن، می تواند هم زمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می شوند وجود ندارد؛ اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می شود، از دیگران نیز خارج شده است. وقتی کالبد ذهنی، کسی را تسخیر می کند، علایق قدیمی خود را برای فرد تسخیر شده بازسازی می کند. فرد تسخیر شده ممکن است کارها، حرف ها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند، حتی در مواردی دیده شده که بیماری های فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیر شده ایجاد شده و انواع مشکلات ذهنی که قبلاً توضیح داده شد، می تواند ایجاد گردد.»(3)

با مراجعه به قرآن کریم و مشاهده سیر خلقت متوجه می شویم تناسخ امری انحرافی و مخالف آیات قرآن است: «ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ(مؤمنون/14) آن‌گاه نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره و باز آن گوشت را استخوان ساختیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشانیدیم و پیکری کامل کردیم  پس از آن به دمیدن روح پاک مجرد خلقتی دیگرش انشا نمودیم؛ آفرین بر قدرت کامل خدایی که بهترین آفرینندگان است.»

قرآن کریم بیان می کند که بعد از اینکه جسم انسان کامل شد سپس یک آفرینش جدید انجام دادیم که مال همان جسم است و متعلق و متناسب همان جسم است.  نه اینکه روح موجود دیگری را منتقل کردیم به این جسم. قرآن کریم با آوردن لفظ انشأ تصریح دارد که روح جدید ایجاد می شود. در ادامه سوره مؤمنون می فرماید: «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ ۚكَلَّا  إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (مؤمنون/99 و 100) کافران در جهل و غفلتند تا آن گاه که وقت مرگ هر یک از آنها فرا رسد، در آن حال گوید: بارالها، مرا به دنیا بازگردانید تا شاید به تدارک گذشته عملی صالح به جای آورم. به او خطاب شود که هرگز نخواهد شد، این کلمه‌ای است که از حسرت همی بگوید و ثمری نمی‌بخشد و در برابر آنها عالم برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.» این آیه تصریح دارد که روح انسان بعد از مرگ نمی تواند به زندگی مجدد برگردد. و تناسخ را به صورت مطلق ردّ می کند که شامل تناسخ کالبد ذهنی مورد ادعای طاهری هم می شود.

همچنین اگر تناسخ واقعیت داشته باشد یعنی انسانی که یک روح دارد، روحی دیگر بر او نفوذ می کند، در اینجا باید همزمان افراد متوجه شوند دو شخصیت جداگانه دارند. داشتن دو ذات را بالوجدان حس کنند. در حالی که این امر محقق نشده است و همچنین شهود و درکی واقع نشده است. مثلاً یک شخص در آنِ‌ واحد هنگام دیدن گل و گیاه یا طلوع خورشید دو حس متفاوت داشته باشد که چنین گزارشی نداشتیم. تناسخ یک باور الحادی و شیطانی است و مخالف امر الاهی و معاد می باشد. 

پی‌نوشت:
(1). محمد علی طاهری، موجودات غیر ارگانیک، نشر گریگور تاتواتسی، ارمنستان، 2011، ص56.
(2). همان، ص 41 و 42.
(3). محمد علی طاهری، تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه4، ص7./سعید صدری، رهزن عرفان، نشر ذکری،قم، 1395، ص68

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.