حلول روح در حلقه و تناسخ

  • 1393/09/14 - 22:40
تناسخ از جمله واژه‏‌هایی است که علیرغم عاریتی بودن، در عرفان حلقه تفسیر جدیدی یافته است به گونه‌‌‏ای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام کالبد ذهنی پی‏گیری می‏‌شود. در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می‏‌شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب‏‌های بعد از مرگ، پناه‏ آوردن به عرفان حلقه است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تناسخ از جمله واژه‏‌هایی است که علیرغم عاریتی بودن، در عرفان حلقه تفسیر جدیدی یافته است به گونه‌‌‏ای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام کالبد ذهنی پی‏گیری می‏‌شود. در عرفان حلقه دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می‏‌شود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذاب‏‌های بعد از مرگ، پناه‏ آوردن به عرفان حلقه است. در این رابطه در منابع این گروه آمده‏ است: «پس از مرگ انسان، در زندگی دنیا، تمام کالبد‏های او اعم از کالبد روان، کالبد جسم، کالبد اختری می‏‌میرند و تنها کالبد ذهنی به حیات خود ادامه می‏‌دهد، اما بین هر مرگ تا تولد در زندگی بعدی فاصله‌‍‌‌‏ای هست که به آن برزخ می‏‌گویند. برزخ هر زندگی درون همان زندگی‏ست، برای مثال برزخ دنیا درون دنیاست؛ پس برزخ هر زندگی در همان زندگی است و طبعاً برزخ دنیا هم در دنیا است. به محض مرگ، نام ما کالبد‏ ذهن‏ است و در این حال ما لا‏مکان شده‏‌ایم اما هنوز در عالم مکان هستیم».[1] 

اگر از عقیدۀ وی در باب برزخ که ناسازگاری روشنی با ادلّه نقلی دارد، بگذریم (که قائل شده برزخ در همین دنیاست)؛ آنچه در جملات بالا مورد اذعان نویسنده است؛ باور به این است که حقیقت انسان‏‌ها در هنگام مرگ، همان کالبد ذهنی است، عبارت پیشین که «به محض مرگ، نام ما کالبد ذهنی است» بیانگر این باور در کلام نویسنده است. به علاوه وی در جای دیگر صریحا می‏‌گوید: «پیش از این بارها بیان شد که آن‌چه عوام به عنوان روح می‌شناسند در واقع همان کالبد ذهنی و آرشیو اطلاعات است». وی در ادامه می‌گوید: «در هنگام مرگ قطعی و به محض این که کالبد ذهنی می‏‌خواهد جدا شود، در کسری از ثانیه همۀ اطلاعات زندگی با جزئیات آن مرور می‏‌شود و تمام وابستگی‏‌های فرد خود‏نمایی می‏‌کند. کالبد‏های ذهنی زیادی هستند که تا مدت‏‌ها مرگ خود را باور نمی‏‌کنند و حتی به خود تجسم می‏‌بخشند».[2] 

آن‌ها در ادامه می‏‌گویند: «بعضی از مردم عمل نادرست احضار روح، یعنی احضار کالبد ذهنی را انجام می‏‌دهند که در بررسی آن به نکات قابل توجهی می‏‌توان دست یافت، از جمله این که پاسخ مثبت یک کالبد ذهنی به احضار نشان می‏‌دهد به حیات زمینی وابستگی دارد و اگر کسی او را احضار کرد، فوراً حاضر می‌شود. کالبدهای ذهنی که در اثر وابستگی خود به تجربۀ زندگی پس از این برزخ تن نمی‏‌دهند، هر جا امکانی برای اعلام حضور بیابند، اقدام و در فرد مورد نظر خود نفوذ می‏‌کنند».[3] در جای دیگر آمده است: «پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند متوجه قابلیتی در خود می‏‌گردد که می‏‌تواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچۀ چشم آنان در دنیا زندگی کند؛ کالبد ذهنی برای تسخیر، فردی را انتخاب می‏‌کند که فصل مشترک و علایق مشترکی با او دارد، انتخاب افرادی که تسخیر می‏‌شوند، با خود اوست و به دلیل همان فصل مشترک یا علاقه مشترک است. مثلا یک قمارباز، قمارباز را انتخاب می‏‌کند، یک موسیقی‌‏دان، موسیقی‏‌دان را و... زیرا از دریچۀ چشم او همان تجارب را دوباره خواهد داشت».

در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هر چند نام تناسخ را با خود ندارد، اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیین‏‌های شرقی ادعا می‏‌شود، پیچیده‏‌تر و عمیق‏‌تر است بر خلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است، برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه از نظر تعداد کالبدی که به تسخیر د‌رآمده و چه از نظر نوع کالبد تسخیر شده، محدودیتی ندارد. تا قبل از عرفان حلقه، روحی که طبق تناسخ قرار بود در کالبد دیگران حلول کند، اولا تنها قادر به یک حلول بود و به علاوه نوع کالبدی که روح به آن تعلق می‌گرفت، انتخابی نبود و کالبد جدید بنا به قانون "کارما" به میزان عمل مثبت و یا منفی در زندگی گذشته، تعیین می‏‌شد. در عرفان حلقه تصریح شده‏ است: «یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن می‌تواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر می‌شوند وجود ندارد. اما وقتی با تشعشع دفاعی از بدن یک نفر خارج می‌شود، از دیگران نیز خارج شده است. وقتی کالبد ذهنی کسی را تسخیر می‌کند علایق قدیمی خود را برای فرد تسخیر‏شده بازسازی کند، فرد تسخیر شده ممکن است کارها و حرف‌ها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند. حتی در مواردی دیده شده که بیماری‏‌های فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیر شده ایجاد شده و انواع مشکلات ذهنی که قبلا توضیح داده شد، می‌تواند ایجاد گردد».[4]

یکی از مرام‏‌های نویسنده این است که بسیاری از حقایق دینی را بی ارتباط با گناه و اعمال صالح تفسیر می‏‌کند، به گونه‌ه‏ای که این حقایق کم‏ترین ارتباطی با تکالیف دینی پیدا نمی‏‌کنند. وی عذاب قبر را نه نتیجه گناهان و معاصی که نتیجه تلاش کالبد ذهنی برای ورود به جسم میّت می‏‌داند؛ درحالی‌که بنا به نصوص دینی، اولا فشار قبر مربوط به آلودگی انسان به گناهان و معاصی است و به علاوه روح بعد از مفارقت از بدن تلاشی برای برگشت به بدن ندارد و از این جهت روح ارتباطش با عالم دنیا قطع می‏‌شود. وی در این مورد می‏‌گوید: «اگر کالبد ذهنی پس از مرگ تلاش کند که مجددا وارد جسم خود شده و دوباره جسم خود را به حرکت در آورد، فشار بسیار زیادی را تجربه می‌کند که به آن فشار قبر می‏‌گویند، این تلاش برای او ناموفق و تجربه سختی است، پس فشار قبر مشمول کسانی می‌شود که می‏‌خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند».[5] البته از آن‏جا که در عرفان حلقه آن‏چه در‏ نهایت به عنوان مطلوب معرفی می‏‌شود، راه‌کارهایی است که در عرفان حلقه پیشنهاد می‏‌شود؛ در این مبحث هم راه نجات از کالبدهای ذهنی، تشعشع دفاعی معرفی می‏‌شود. «موجودات غیر ارگانیک را به دو دسته تقسیم می‏‌کنیم؛ دسته اول: کالبد های ذهنی مرحومین. دسته دوم: اجنه. حلقه تشعشع دفاعی، حلقه‏‌های از حلقه‏‌های رحمانیت الهی است که وجود ما را برای یافتن ویروس‏‌های غیر‏ارگانیک اسکن می‏‌کند و در نهایت باعث خروج این موجودات از حریم ما می‏‌گردد».[6]

عرفان حلقه، شعار برائت از تناسخ را سر می‏‌دهند و می‏‌گویند ما نه فقط تناسخ را قبول نداریم بلکه با روش علمی آن را رد می‏‌کنیم،[7] فراموش کرده‌اند که مراد از تناسخ فقط این نیست که کسی قائل به عالم آخرت نباشد و به این دلیل مجبور شود به حلول روح در کالبدهای دیگر در این عالم تن دهد. از قضا در عرفان حلقه نوعی از تناسخ پذیرفته شده که هر چند نام آن را تناسخ ننهاده‏‌اند، اما از پیشرفته‏‌ترین مصادیق تناسخ (حلول همزمان روح در چند کالبد) است که متکلمین و فلاسفه از پذیرش آن سر باز زده‏‌اند و متون دینی هم آن را رد‏ نموده‏ است. آن‏‌چه در عرفان حلقه ادعا شده، وجود نوعی از حیات است که از طریق کالبد ذهنی در همین عالم قابل تداوم است و اتفاقاً این کالبد ذهنی توانایی حلول در دیگر کالبدها را هم دارد. اگر تناسخ باطل است، با همه اقسامش باطل است و معنا ندارد که کسی عالم آخرت را بپذیرد و به حلول کالبد ذهنی در کالبد دیگران معتقد باشد. کالبد ذهنی چیزی است که نه از نظر علمی و تجربی قابل اثبات است و نه در متون دینی تأییدی بر آن یافت می‏‌شود.[8]

پی‌نوشت:

[1]. تشعشع دفاعی، گروه آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4، ص 7.
[2]. موجودات غیر ارگانیک، محمد علی طاهری، چاپ ارمنستان، 1389، ص 40.
[3]. همان، ص 41 و 42.
[4]. تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4، ص 7.
[5]. همان، ص 7.
[6]. همان، ص 3.
[7]. چند مقاله، محمد علی طاهری، چاپ ارمنستان، 1389، ص 195.
[8]. کاوشی در معنویت‌های نوظهور، حمزه شریفی دوست، صهبای یقین، قم، 1391، ص 116.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام خدا قوت داداش مطلب تناسخ شما چقدر کوتاه و مختصره منم تو این باب در حال نوشتن مطلب هستم که خیلی طولانی شده و برای رد تمام ادعا ها از آیات هم آورده شده و همچنین به برزخ و جهنم هم نقد نوشتن که سه قسمتش رو در سایت گذاشتم خوشحال میشم نظر شما رو در باب مطالب نیز بدونم موفق و موید باشید قربانتان نوید شتابی فرد

سلام موفق باشید

سلام....با تشکر.. کاش روشن تر توضیح داده بودید...بنظر من تناسخ و امثال اون چیزایی نیستن ک انسانها بتونن درموردش نظر بدن....فقط خدا میدونه و پیامبران الهی

سلام و تشکر از نظر شما در دیگر مقالات سایت بیشتر به این مبحث پرداخته شده و نقد شده است؛ و این مقاله تنها به زاویه ای از این نظریه پرداخته است. ضمنا این نظریه طبق دلایل عقلی و نقلی(کلام قرآن و اهل‌بیت) که هر دو حجت برای ما هستند رد شده است. برای اطلاع بیشتر: ذلایل نقلی http://www.adyannet.com/news/15536 رد دلایل تناسخ http://www.adyannet.com/news/15421

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.