تأثیر پولس بر الهیات مسیحی
پولس اولین شخصیتی است که مسیحیت را تحریف کرد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در صدر شخصیتهای تأثیرگذار بر مسیحیت، پولس جای دارد. الهی دانان بزرگ مسیحی، عموماً تفسیرِ پولس از مسیحیت را ارائه میکنند. با وجود این، ظهور او در مسیحیت در قرن اول با مناقشاتی همراه بوده تا جایی که اولین شورا در مسیحیت به نام شورای اورشلیم به خاطر ادعای واجب نبودن حکم ختنه برای غیر یهودیانی که به مسیح ایمان میآورند، توسط پولس شکل گرفت.
پولس شخصی یهودی بود که آزار و شکنجه مسیحیان اولیه را در کارنامه خود ثبت کرده است. لوقا که از دوستان اوست دربارهاش مینویسد: «امّا سوْلُس [پولس] کلیسا را معذّب میساخت و خانه به خانه گشته، مردان و زنان را برکشیده، به زندان میافکند.» (اعمال رسولان 8 : 3)
پولس ادعا کرد که مسیح را در مکاشفهای مشاهده کرده و به او مأموریت گسترش و تبلیغ مسیحیت را داده است.(1)
اما مهمترین ابدعات پولس در مسیحیت که پایه های الهیات مسیحی امروزی بر آنها استوار شده، عبارتند از:
1. گناه اولیه: مسیحیان معتقدند که گناهی که آدم و حوا (علیهماالسلام) مرتکب شدند، در نسل بشر باقی ماند و همه افرادی که از این دو متولد میشوند، حامل این گناه هستند.
در اعلامیه شورای ترنت، این آموزه به صراحت به پولس نسبت داده شده: «اگر کسی ادعا کند که گناه آدم فقط به خودش صدمه رسانده است و به فرزندانش آسیبی نمیرساند، یا بگوید ... گناه را که مرگ نفس است، منتقل نکرد، چنین کسی ملعون است؛ چون با این سخنان پولس مغایرت دارد: «لهذا همچنان که به وساطت یک آدم، گناه داخل جهان شد و به گناه موت و به اینگونه موت بر همه مردم طاری شد، از آنجا که همه گناه کردند.»(2)
2. نفی شریعت: عدم لزوم التزام به شریعت حضرت موسی (علیهالسلام) نیز از ابداعاتی است که پولس پایه نهاد. او مدعی شد: «اما چون که یافتیم که هیچکس از اعمال شریعت عادل شمرده نمیشود، بلکه به ایمان به عیسی مسیح، ما هم به مسیح عیسی ایمان آوردیم تا از ایمان به مسیح و نه از اعمال شریعت عادل شمرده شویم، زیرا که از اعمال شریعت هیچ بشری عادل شمرده نخواهد شد.» (غلاطیان 2 : 16)
3. اطاعت بی قید و شرط از حاکمان: پولس در این باره به صراحت و بدون هیچ قید و شرطی می گوید: «هر شخصی که مطیع قدرتهای برتر بشود، زیرا که قدرتی جز از خدا نیست و آنهایی که هست از جانب خدا مترتّب شده است، حتی هر که با قدرت مقاومت کند، مقاومت با ترتیب خدا کرده باشد و هر که مقاومت کند، حکم بر خود آورد. زیرا از حکام عمل نیکو را خوفی نیست بلکه عمل بد را. پس اگر میخواهی که از آن قدرت ترسان نشوی، نیکویی کن که از او تحسین خواهی یافت. زیرا خادم خداست برای تو به نیکویی؛ لکن هرگاه بدی کنی، بترس چونکه شمشیر را عبث برنمیدارد، زیرا او خادم خداست و با غضب انتقام از بدکاران میکشد. لهذا لازم است که مطیع او شوی نه بهسبب غضب فقط بلکه به سبب ضمیر خود نیز.» (رومیان 13 :1-5)
4. الوهیت مسیح: برخی از دین پژوهان معتقدند پولس بود که آموزه الوهیت مسیح را وارد مسیحیت کرد.(3) جان بی ناس، در کتاب تاریخ ادیان چنین مینویسد: «پولس حواری را غالباً دومین مؤسس مسیحیت لقب دادهاند؛ ... چون وی نزد امم غیریهودی به دعوت مبعوث بود، فکر مسیحیت و بعثت و رجعت او به کلی نزد ایشان فکری بیگانه بود. از این رو، پولس از راه دیگری که متناسب با فکر و اندیشه آن اقوام بود در آمد و اظهار داشت: عیسی مسیح موجودی آسمانی است که طبیعت و ذاتيت الوهی دارد؛ ولی خود تنازل فرموده، صورت و پیکر انسانی را قبول کرد.»(4)
به این ترتیب پولس را یکی از مهمترین شخصیتهای الهیات مسیحی میدانند که البته سرآغاز تحریف در مسیحیت عیسوی هم شد.
پینوشت:
1. شرح این ادعا را در اعمال رسولان باب 9 ذکر شده است.
2. برانتل، جرج، آیین کاتولیک، ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1381، ص74.
3. البته این ادعا مخالفانی هم دارد، هری اوسترین ولفسون در کتاب فلسفه آباء کلیسا الوهیت مسیح را حاصل برداشتهای اشتباه پدران کلیسا از نامههای پولس میداند ولی به هر حال مستقیم یا غیر مستقیم، پولس نقش مهمی در تدوین این آموزه داشته است.
4. گریدی، جوان، مسیحیت و بدعت ها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی، قم، موسسه فرهنگی طه، 1377، ص34.
افزودن نظر جدید