پولس از منظر بلاغی مفسر مشهور اسلامی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پولس مردى يهودى بود و دل پردردى از رومانيان داشت زيرا، مىديد بيگانگان كشور يهود را تصرف كردهاند و يهود را كه داراى كشور مستقل و پادشاه مستقل بوده از تخت عزت پایین كشيدهاند؛ و نيز مىفهميد كه بافکر محدود يهوديت كارى از پيش نمىرود. در عين حال، از اين فكر دمى غافل نبود و منتظر فرصت بود تا آنكه استقامت مسيحيان تازه نفس را در موقع سنگسار شدن «استيفان» مشاهده كرد و چنين صلاح ديد كه با تظاهر به مسیحیگری با آنها همكارى كند و از اين رهگذر رخنه و تزلزلى در كار روميان بيندازد و در حقيقت سر دشمن را با مار بكوبد زيرا، كشته شدن مسيحيان به سود يهوديت بود و اشکالتراشی درباره رومانيان نيز به سود يهوديت بود. اما پولس در مرحله عمل ديد كه مسيحيان هم باز به يهوديت متصلاند. عيسى میگوید: من نيامدم يك همزه يا نقطهای از تورات كم و زياده كنم؛ و مسيحيان هم شنبه را مانند يهود عيد میگیرند و رسوم و قوانين موسى را رعايت مىكنند و در كنيسه يهود حاضر میگردند و تنها فرقى كه مسيحيت با يهوديت پیداکرده اين است که: مسيحيان ميگويند: عيسى ناصرى به دار زده شد و دفن شد و بعداً از مردگان قيام كرد ولیکن، اين داورى سود بخشى نيست نه كور میکند و نه شفا میدهد.
پولس چنين تصميم گرفت كه چندى با مسيحيان همكارى كند تا سابقه يهودىگرى او فراموش شود، شركت در قتل استيفان كهنه گردد، نفرات مسيحيان جديد را بشناسد و به خلاصه جاى پایی پيدا كند، قوانين تازهای بيافريند؛ اما با بودن پطرس كه از شاگردان مهم عيسى (علیه السلام) و وصى و جانشين او بود باز كارى از پيش نمىبرد زيرا، پطرس و برنابا و... هم تابع قوانين تورات بودند و فرصتى به پولس نمىدادند. لذا، پس از چند سالى كه گذشت و سرشناس شد و شهرت پيدا كرد، پطرس را تنبيه كرد و از برنابا جدا شد و ثقل تبليغات خود را متوجه اروپا نمود تا از مسيحيان يهودىالاصل دور باشد.
نخست يوغ اطاعت شريعت موسى را از ميان برداشت و ختان را لغو كرد، قربانىها را منسوخ نمود، بتپرستان را به کیش عيسى دعوت نمود با اين قيد كه اسم «عيسى» را بجاى «بت» بگذارند زيرا، عيسى براى كفاره گناهان ايشان به دار زدهشده است. «عيسى» پسر خداست و «خدا» پدر او و «روحالقدس» به منزله ملاط بين دو خشت است كه پدر و پسر را به هم وصل میکند. پولس در كار خود پيشرفت شايان كرد، كليسا و كنيسه از هم جدا شد، يهوديت و مسيحيت از هم فاصله گرفت. دولت روم دريافت كه گروهى در كشور پيدا شدهاند كه كيش يهودى ندارند و دشمن دولت روماند و چون موريانه چارچوب امپراتوری را در هم مىريزند.
منبع: حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، بلاغى سيد عبد الحجت، انتشارات حكمت، جلد دوم ، ص 610 و 611
دیدگاهها
hghg
1394/10/20 - 15:44
لینک ثابت
توسل فرقهها به خواب برای جذب
افزودن نظر جدید