اثبات افضلیت امیرالمومنین (ع) در روز مباهله
زمخشری می نویسد: «همراهی حضرت علی (علیهالسلام) با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در واقعه مباهله، فضیلت والایی است که بالاتر از آن برای اثبات عظمت اهل کساء (علیهمالسلام) بر دیگران، هیچ فضیلتی وجود ندارد و همانا علت حضور حضرت علی (علیهالسلام) در مباهله، برهانی واضح برای تصدیق صحت رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.»
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مهمترین وقایعی که در دوران حیات طیبه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اتفاق افتاده، واقعه مباهله حضرت با مسیحیان نجران است. واقعه مباهله پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) باعلمای مسیحی نجران، در 24 ذی الحجه سال نُهم هجری، نزدیک شهر مدینه اتفاق افتاد. اهمیت واقعه به اندازهای است که علمای شیعه و اهل سنت به بررسی آن پرداختهاند؛ اما آنچه بیشتر بر اهمیت آن میافزاید، نقش و جایگاه امیرالمومنین (علیهالسلام) در این اتفاق مهم است.
علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مشهور شیعه و اهل سنت، شأن نزول آیه 61 سوره آل عمران، (آیه مباهله) را به عنوان سندی قوی بر اثبات افضلیت امیرالمومنین (علیهالسلام) بر میشمرند. خدای رحمان در قرآن کریم میفرماید: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (آل عمران/61) هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت کنیم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
آیه مباهله به دو جهت دارای اهمیت فراوان است.
اول؛
حضور امیرالمومنین (علیهالسلام) در این واقعه مهم، علاوه بر آنکه به جهت اثبات نبوت پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) بوده، به جهت تصدیق رسالت حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) نیز بوده است؛ نکته مهم آنجاست که با وجود اصحاب و شیوخ و ریش سفیدانی از مهاجرین و انصار ساکن مدینه و یا حضور رزمندگان غزوات بدر و احد، خداوند متعال امر میفرماید تا امیرالمومنین (علیهالسلام) به عنوان شاهد بر نبوت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و تصدیق رسالت حضرت در مقابل علمای مسیحی و اسقف اعظم مسیحیان نجران که نماینده کلیسای روم بوده، با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) همراه شده و مباهله کنند.
در حقیقت شاهد رسالت، همان کسی است که در مقابل موجودات عالم هستی جایگاهی از سوی خداوند به او عطا شده که شأن و مقام و موقعیتش به اندازه و قدری است که بتواند شهادت به رسالت دهد. با توجه به این آیه مبارکه تنها امیرالمومنین (علیهالسلام) به عنوان نفس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چنین موقعیتی را داشتهاند و سایر اصحاب و مسلمانان نزد خداوند متعال این اعتبار را نداشتند. شاید این پرسش پیش آید که اگر بعضی از چهرهها همانند جناب جعفر طیار در آن روز در قید حیات بودند، حضرت ایشان را به همراه خود برای مباهله میبردند.
در پاسخ گفته میشود، جایگاه صحابی جلیل القدر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نزد خدا و رسولش بسیار بالا و با عظمت است و قطعآً دعای ایشان هم مستجاب بوده، اما برای مباهله فقط مبحث اجابت دعا و یا محقق شدن نفرین در حق مسیحیان نبوده که گفته شود جعفر طیار (علیهالسلام) دعایش مستجاب میشده، بلکه همانگونه که گفته شد، قرار بر آن بوده شخصیتی که بتواند شهادت بر مقام رسالت بدهد، حضور داشته باشد که حتی با حضور فراوانی اصحاب و به فرض حضور حضرت جعفرطیار، تنها امیرالمومنین (علیهالسلام) چنین جایگاهی را داشتند. همچنین اگر قرار بر اجابت دعا باشد، آیا میتوان ادعا کرد که اجابت دعای دیگران بر اجابت دعای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مقدم شود؟
قطعاً حضور اشخاص دیگر در کنار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به جهت اجابت دعا نبوده، بلکه دعای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بر دعای سایر اصحاب مقدم است. همچنین در هیچ کدام از آیات قرآن کریم و احادیث معتبر در کتب شیعه و اهل سنت از جناب جعفر طیار و یا دیگر صحابه به عنوان نفس و جان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) یاد نشده و تنها بر اساس آیه مباهله، امیرالمومنین (علیهالسلام) نفس و جان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معرفی شدهاند.
دوم؛
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بارها از میراث گرانبهای خود که همان کتاب خدا و اهل بیت (علیهمالسلام) است، یاد کرده اند. احمد بن حنبل یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت، در کتاب خود به نقل از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مینویسد که حضرت فرمودند: «من دو ثقل در میان شما قرار میدهم؛ اولینِ از آن دو، بزرگتر از دیگری است؛ این همان کتاب خداست که مانند ریسمان محکمی از آسمان به جانب اهل زمین کشیده شده و دومین آن عترت، یعنی اهل بیت من هستند؛ این دو از هم جدا نمیشوند، تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند.»(1)
در اینجا یک پرسش پیش می آید؛ منظور از اهل بیت در کلام پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چه کسانی هستند که به عنوان ثقل اصغر در کنار حوض کوثر به نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) ملحق میشوند؟
در پاسخ به این پرسش، مسلم بن حجاج نیشابوری محدث مشهور اهل سنت در کتاب صحیح خود که جایگاه بینظیری در بین علما و محدثین اهل سنت دارد، با ذکر بیان فضایل امیرالمومنین (علیهالسلام) از زبان سعد بن ابیوقاص مینویسد: «هنگامی که آیه مباهله نازل شد، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهمالسلام) را فرا خواندند و فرمودند پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند.»(2)
با در نظر گرفتن آیه مباهله و در کنار آن، حدیث صحیح السندی که مسلم نیشابوری بیان کرده، انحصار صفت نفس و جان پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) برای وجود مبارک امیرالمومنین (علیهالسلام) و همچنین مقام شاخص اهل بیت رسالت بودن و به تبع آن، اثبات آیه تطهیر که دوری از هرگونه رجس و پلیدی برای اهل بیت (علیهمالسلام) است، مشخص میشود امیرالمومنین (علیه السلام) شامل صفاتی بودند که همانند آن صفات و ویژگیها برای خاتم الأنبیاء محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) نیز بوده است.
در نتیجه، شبیهترین افراد به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تنها امیرالمومنین (علیهالسلام) است و اگر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از جانب خداوند شایسته خلافت و حکمرانی هستند، امیرالمومنین (علیهالسلام) نیز به دلیل همانندی خاص به حضرت، این شایستگی الهی را با خود دارند.
در انتهای کلام، سخنی از مفسر کبیر اهل سنت جارالله زمخشری بیان می شود که در این سخن نیکو، حقایقی بیان شده که جای تأمل فراوان است. او مینویسد: «همراهی حضرت علی (علیهالسلام) با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در واقعه مباهله، فضیلت والایی است که بالاتر از آن برای اثبات عظمت اهل کساء (علیهمالسلام) بر دیگران، هیچ فضیلتی وجود ندارد و همانا علت حضور حضرت علی (علیهالسلام) در مباهله، برهانی واضح برای تصدیق صحت رسالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.»(3) طبق نظر زمخشری، این فضیلت آن قدر کامل و جامع است که هیچ مسلمانی از صدر اسلام تاکنون، توان برابری با افضلیت امیرالمومنین (علیهالسلام) را ندارد.
پینوشت:
1. مسند أحمد، أحمد بن حنبل، ج3، ص14، مؤسسة قرطبة – مصر، 1421 هـ ق
2. صحیح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوری، ج4، ص1871، دار إحياء التراث العربی – بيروت، 1417هـ ق. «عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ ... «اللهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهلی. »
3. زمخشری، الكشاف، ج1، ص368، دار الكتاب العربی – بيروت، چاپ سوم، 1407 هـ.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید