طبل رسوایی جنید بغدادی

  • 1391/12/01 - 02:59
با بررسی کتب تاریخی جای شکی باقی نمی ماند که جنید بغدادی از عامه و تابع فقه اهل تسنن بوده است.
فریاد

جامي مي گويد ((مذهب (جنيد) مذهب ابوثور (ابراهيم بن خالد) بوده ست كه او نيز شاگرد شافعي است))1علامه محمد علي بن سيد وحيد بهبهاني ره شافعي بودن جنيد را تائيد مي كند2

سيد تقي واحدي (صالح علي شاه) در اين رابطه مي گويد: ((جنيد در فقاهت شاگرد سفيان ثوري يا ابوثور ابراهيم بن خالد كه استاد فقهي امام شافعي بوده است, مي باشد)).3

ابن جوزي نيز مي گويد: (و قد لقي الجنيد خلقا من العلما و درس الفقه علي ابي ثوري4در وفيات الاعيان چنين آمده : ((و تفقه علي ابي ثور صاحب الامام الشافعي- رضي الله عنهما))(54) يعني: جنيد فقه را از ابوثور كه همراه امام شافعي مذهبان بوده آموخته است.

مولف كتاب طبقات الصوفيه آورده است كه ((و (جنيد) فقيه بود بر مذهب ثور مهينه شاگرد شافعي)).5

در تاريخ يافعي چنين آمده ((مشهور و مدون, تفقه علي ابي ثور صاحب الامام الشافعي و قيل بل كان فقيها علي مذهب سفيان الثوري.))6يعني مذهب جنيد شافعي بوده است.

هجويري نيز مي گويد ((او امام اصحاب ابوثور بود))7 و آنگونه كه در تاريخ يافعي آمده ابوثور هم ملازم امام شافعي مذهبان بوده است.

صاحب رساله قشيريه بر شافعي بودن جنيد اينگونه سخن مي راند ((فقيه بود بر مذهب ابوثور.))8

به تصريح كتب تاريخي و آنچه كه خود صوفيه نگاشته اند سني بودن جنيد بغدادي معلوم و مسلم است حال بايد گفت: شخصيتي كه همگان بر عامه بودن او تصريح داشته اند چگونه مي تواند وكلات خاص آنگونه كه بزرگان صوفيه ادعا مي كنند از ناحيه مقدس امام عصر عليه السلام داشته باشد. كسي كه ولايت آل الله عليهم السلام را زير پرچم امام شافعي مضمحل مي كند و سرسپردگي اش را به فقه شافعي مي نهد, چگونه وكيل امام زمان عليه السلام گرديده است. شايد تنها توجيه صوفيه در معضل مذهبي جنيد بحث تقيه باشد, آنگونه كه معصوم علي شاه براي دفاع از جنيد توجيهي بهتر از تقيه نيافته است.

تقي واحدي (صالح علي شاه) در رد توجيه معصوم علي شاه مي گويد ((مسئله تقيه جنيد از جمله ساخته هاي معصوم علي شاه است, هيچكدام از كساني كه درباره جنيد تحقيقي داشته اند.... درباره تقيه او مطلبي نگفته اند و معتقد بودند كه او شاگرد ابوثور بوده است. مذهب سفيان ثوري دشمن ائمه آل البيت عليه السلام را داشته است, و مي دانيم كه هر گاه احمدبن حنبل از فتوا دادن اعراض مي نمود به ابوثور ارجاع مي داده است)).9

و نيز مي گويد ((چنين ادعائي در هيچكدام از منابع صوفيه و غير صوفيه به چشم نمي خورد.10

وكالت جنيد از ناحيه مقدسه؛ (البته بعد از اينكه سني بودن جنيد ثابت شد بحث مذكور ديگر جنبه تشريفاتي دارد)

از ديگر فضائلي كه صوفيه براي جنيد بغدادي تراشيده اند وكيل بودن او از ناحيه مقدسه مي باشد كه البته با اثبات سني بودن جنيد بحث وكالت او نيز مردود مي شود.

اما براي آشنائي با نظرات صوفيه در اين موضوع و نقد آنها, مطالبي را عرضه مي داريم:

سيد هبه اله جذبي مي گويد: از ناحيه مقدس حضرت امام عصر عجل الله فرجه اجازه راهنمائي براي جنيد رحمه الله عليه صادر گرديد....11

محمدحسن گنابادي (صالح علي شاه) مي گويد ((در بدو غيبت كبراي امام دوازدهم جنيد بغدادي از طرف حضرت مامور شد كه در زمان غيبت كبري به نام آن حضرت بيعت بگيرد...12

نور علي تابنده نيز چنين مي نويسد, ((بعد از غيبت حضرت به او (جنيد) اجازه دادند براي خود جانشين تعيين كند.))13

حاج علي تابنده نيز همين موضوع را با كنايه و در لفافه بيان مي كنند ((اولين قطب در زمان غيبت, شيخ الطائفه جنيد بغدادي بود....))14

با رجوع به كتب تاريخي و روائي مي يابيم كه وكالت امام عصر عليه السلام در زمان غيبت كبري كه صوفيه آن را براي جنيد بغدادي ادعا كرده اند- به شخص خاصي نرسيده است بلكه در توقيعي كه از ناحيه آن حضرت صادر شده, از انتقال وكالت از علي بن محمد سمري قدس سره- آخرين وكيل آن حضرت: در زمان غيبت صغري-به شخص ديگري ممانعت به عمل آمده است مضافاً بر فساد اعتقادي جنيد كه به تنهائي مي تواند مانع از اين انتقال وكالت باشد (كه گفته شد) امام عصر عليه السلام در توقيع شريف خود خطاب به ابن سمري مي فرمايند ((بسم الله الرحمن الرحيم اي علي بن محمد سمري خدا اجر برادرانت را درباره تو بزرگ گرداند پس به درستي كه تو تا شش روز ديگر مي ميري, كارت را جمع كن و به احدي وصيت منما تا پس از وفات به جايت بنشيند پس به تحقيق غيبت تامه واقع گرديد و ظهوري نيست مگر پس از آنكه خداي تعالي اذن دهد....))15

 يك ابهام ديگر در مورد جنيد بغدادي

گرچند در سلسله اقطاب صوفيه, جنيد را شاگرد سري سقطي دانسته اند و در شجره اقطاب صوفيه اين انتساب به چشم مي خورد اما اسناد و مداركي بر جاي مانده كه طبق آنها, جنيد بغدادي شاگرد شخصي به نام محمد بن علي قصاب بوده است.

خواجه عبدالله انصاري16هروي كه از بزرگان صوفيه به شمار مي رود و نيز عبدالرحمان جامي صاحب نفحات الانس17و حافظ حسين كربلائي18و برخي ديگر مانند مولف تذكره المشايخ كميليه كبرويه19, از جنيد بغدادي نقل كرده اند كه گفته است: ((مردمان پندارند من شاگرد سري سقطي ام در حالي كه من شاگرد محمد بن علي قصابم))

همانگونه كه از اسناد تاريخي به دست مي آيد در انتساب سلسله صوفيه به امام معصوم عليه السلام ابهامات فراواني وجود دارد كه هر كدام به تنهائي حداقل مي تواند بذر شك را نسبت به اين شجره ساختگي در دل هر خواننده اي بيافشاند, گفته هاي آشفته و پريشان در مورد اقطاب, در كتب معتبر آنقدر يافت مي شود كه اعتماد به اين سلسله بافته شده را دچار تزلزل مي كند. شايد به همين علت باشد كه صاحب كتاب خيراتيه (محمدعلي بن وحيد بهبهاني) اكثر افراد سلسله نعمت اللهي از معروف تا نعمت الله را اشخاص مجهول مي داند20

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منابع:

1-نفحات الانس ص80- خيراتيه ج 1 ص 82

 2-نفحات الانس ص 80- خيراتيه ج 1 ص 82

 3-در كوي صوفيان ص 188

 4-صفوه الصفوه ج 2 ص 235 به نقل از كوي صوفيان

 5-همان ج2 ص 323 (به نقل از دركوي صوفيان)

 6-در كوي صوفيان ص 196                             

 6-ج 2 ص 231- نوشته امام يافعي

 7-كشف المحجوب ص 161

 8-رساله تشيريه ص 51

 9-در كوي صوفيان ص 192 (به نقل از مناقب شافعي ج 1 ص 443

 10-همان ص 193

 11-رساله باب ولايت ص 326 (در كوي صوفيان ص 186)

 12-در كوي صوفيان ص 186

 13-همان ص 187

 14-خورشيد تابنده ص 43- در كوي صوفيان 187

 15-الزام الناصب في اثبات الجهل العغائب ج2 ص415 – در كي صوفيان ص187

 16-طبقات الصوفيه ص215

 17- نفحات الانس ص84

 18-روضات الجنان و جنات الجنان ص 356 ج 2

 19-همان ص 25

 20-خيراتيه ج 1 ص 74

دیدگاه‌ها

سایتتون عالیه. جزاکم الله خیرا

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.