همزیستی مسالمت آمیز پیامبر(ص) با یهود (قسمت اول)
پیامبراکرم(ص) با یهودیان با مهربانی و احترام برخورد می کرد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از سیره رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) چنین بر می آید که آن حضرت نگاهی عطوفت آمیز همراه با تکریم نسبت به یهودیان مدینه داشته است.
برای فهم دقیق درباره برخوردهای مسالمت آمیز رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) با یهودیان، مفاد «پیمان نامهی مدینه» بهترین سند است.[1] پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) همواره در پی آن بودند تا برای حفظ ثبات و اتحاد سیاسی و نظم عمومی مدینه از درگیری مستقیم با یهود بپرهیزند و به روش مسالمت آمیز با آنان برخورد نمایند.[2]
1. پذیرش هدایای یهود
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هدایای یهودیان را پذیرفتند. نقل شده است گروهی از یهودیان دیگی از ترید به حضور آن حضرت آوردند. آن حضرت فرمود: هدیه است یا صدقه؟ گفتند هدیه است. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آن را پذیرفتند و از آن خوردند. در این هنگام یکی از آن یهودیان گفت: پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) همچون بندگان نشسته است. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) سخن او را شنید و فرمود: آری من بنده ام و چون بندگان می نشینم.[3]
2. داد و ستد مالی با یهود
از ابن عباس نقل شده است که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) هنگام وفات، زره خویش را در برابر 30 صاع[4] جو که برای برآوردن نیازهای تغذیه ای خانواده قرض گرفته بود، نزد مرد یهودی در گرو نهاده بود.[5] اگر در درستی این روایت تردیدی به خویش راه ندهیم و به توجیه و تأویل نپردازیم، چه بسا بتوان گفت که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) با یهودیان داد و ستد داشت.
گزارش دیگری در دست است که به آزادی یهود در فعالیت های اقتصادی در مدینه دلالت می کند و در عین حال به این نکته اشاره دارد که مسلمانان در داد و ستد با آنان به سر می بردند و حکومت نیز مصونیت مالی یهودیان را تضمین میکرد. واقدی نقل میکند: مسلمانان آماده جنگ خیبر می شدند. در این هنگام هر یهودی که از مردم مدینه طلب داشت در وصول آن اصرار می کرد. یک یهودی از مسلمانی مالی را طلب کرده و اصرار در ادای آن مال داشته و به جهت ترس از ضایع شدن مالش پس از شکست احتمالی مسلمانان در جنگ خیبر، درخواست بدهکار برای اخذ مهلت را رد کرد. آنگاه فرد یهودی از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) برای اخذ طلب کمک خواست. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) با آن که از کینه و نفرت یهودی به اسلام و امیدواری اش به شکست مسلمانان آگاهی داشت، دستور ادای مال یهودی را داد و فرد مسلمان با فروش یکی از لباس هایش، قرض خود را به فرد یهودی پرداخت کرد.[6]
زبان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در مواجهه با این قوم زبان تحمیل نیست. از آنجا که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بر سازش و همزیستی مسالمت آمیز با مذاهب مختلف توجه خاص داشتند، یهودیان نیز در پرتو این نگرش آزاد منشانهی دین اسلام و رهبر آن، در اجرای مراسم عبادی و مذهبی خود آزاد بودند.[7] رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) دعوت اسلامی و پیام الهی را به یهودیان ابلاغ می کرد ولی هیچ گاه دین اسلام را به آنان تحمیل ننموده و آنان را به ترک دین و عقاید خود مجبور نمی ساخت.
پی نوشت:
[1]. ر.ک: عباس صفایی حائری، پیامبر بزرگ اسلام(ص)، قم: مسجد مقدس جمکران، ١٣٨٤، ص ٢٩٧.
[2]. عبد الرحمان شرقاوی، محمد(ص) پیام آور آزادی، ترجمه حسن اکبری مرزناک، تهران: حکمت، بی تا، ص ٤٧.
[3]. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت: دار صادر و دار بیروت، ۱۳۷۶، ج 1، ص ۳۸۸
[4]. صاع، پیمانه ای است که به اندازه چهار مُد باشد.
[5]. طبرسی، مکارم الاخلاق، قم: شریف رضی، ۱۴۱۲، ص ۲۵
[6]. واقدی، المغازی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۹، ج ۲، ص ۶۳۴- ۶۳۵
[7]. با آنکه رسول الله (ص) بر تبلیغ و ترویج دین اسلام تأکید داشتند، اما هیچ اقلیتی را به تعطیلی مذهب خویش وانداشته و همواره حقوق آنها را محترم می شمردند.
افزودن نظر جدید