آنوسیان یهودی اند یا غیر یهودی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سالهای اخیر به برخی از ایرانیان که تلقی میشود پیشینه یهودی دارند، نسبت «آنوسی» داده شده است. در این نوشتار درصددیم به این مسأله بپردازیم که آنوسیان چه کسانی هستند؟
آنوسی یا آنوسیم[1] در لغت عبری جمع «آنوس» و به معنی «مجبور شدگان» است و در اصطلاح به یهودیانی گفته میشود كه به اجبار یا اختیار، در ظاهر به دین دیگری از جمله مسیحیت و به ویژه اسلام در میآیند ولی بهطور مخفی و در خلوت خانههایشان همچنان به دین مادری پایبند هستند. به این اشخاص مارانو[2] هم گفته میشود.[3]
نمونههایی از این گونه پنهانکاریها در کتاب مقدس نظیر کتاب استر نیز آمده است. آنجا که استر در زمان خشایارشاه با راهنمایی مُردخای ایمان خود را پنهان کرده است[استر 2: 10].
اینگونه از حیات دینی در میان یهودیان كشورهای مختلف جهان نظیر اسپانیا، پرتغال، اروپای شرقی و خلافت عثمانی رواج داشته ولی مورد نكوهش جامعه یهود نبوده است.[4]
در شهرهای یهودینشین ایران از جمله كاشان، اصفهان و شیراز در دوران صفویه، قاجار و پهلوی هم این سبك از زندگی دینی رواج داشته است، نظیر خاندان بابائی در منطقه کاشان و نطنز و روستاهای اطراف که در دوره صفویه تعداد زیادی از آنها وادار شدند تا به اسلام بگروند و در خفا به عقاید یهودیشان باقی مانده بودند[5] یا «رخداد اللهداد» در مشهد در زمان آقامحمد خان قاجار که حدود دو هزار یهودی به توصیه رهبران دینی یهودی و اسلامی در مشهد مسلمان شدند.[6]
مخفیکاری و زندگی آنوسیوار یهودیان در طول تاریخ، عوامل و انگیزههای متفاوتی داشته است که مهمترین آنها عبارتند از:
1. عامل ترس و اجبار که نخستین عامل برای گزینش این سبک زندگی بوده است اما به تدریج آنان با این روش زندگی انس گرفتند. 2. برخـورداری از امتیازات مالی. 3. مصالح قومی. 4. گریز از تبعیضهای اجتماعی. 5. سوء استفاده از پوشش اسـلام بـرای ضـربه زدن به این دین. 6. پیشبرد برنامهها و اهداف صهیونیستها در ایران.[7]
آنوسیها به دلایل بیانشده یهودی هستند و نهایت ظاهرسازی را انجام میدادند، اما این مسأله به این معنا نیست که هر کدام از خانوادههای ایرانی که مسلمان میشدند و پایبندی شدیدی به اسلام داشتند، آنوسی بودند.
پینوشت:
[1]. ANUSIM
[2]. Marrano
[3]. Haim Hillel Ben-Sasson, ANUSIM in Encycolopedia judaica, Jerusalem: Keter PUBLISHING HOUSE LtD., , 2007, vol. 2, p. 251
[4]. عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377، ج 2، 331- 357
MARRANO in: Encycolopedia judaica, vol. 13, p. 559- 563
[5]. بابایی بن لطف، کتاب انوسی، تصحیح امیرعلی فلاحیان، شرکت کتاب، ۱۴۰۰، ص۶۵- ۱۴۱، ۱۵۱- ۲۴۱، ۲۸۷- ۴۱۱.
Amnon Netzer, “BĀBĀʾĪ BEN LOṬF” in Encyclopædia Iranica, Originally Published: December 15, 1988, Vol. III, Fasc. 3, pp. 297-298
[6]. ژاله پیرنظر، فرزندان استر(مجموعه مقالاتی درباره تاریخ و زندگی یهودیان در ایران)، ویراستار: هومن سرشار، تهران: شابک، 1384، ص 121- 125؛ عبدالله شهبازی، جستارهایی از تاریخ بهایی گری در ایران، به نقل از فیشل، 1949م، ص 32- 33
[7]. ژاله پیرنظر، همان؛ میرزاحسن نیکو، فلسفه نیکو در بیان راهزنیهای بهائیان، بی جا: بی نا، بی تا، ج 1، ص 81- 82؛ اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران: موسسه تحقیقی رائین، بی تا، ص 171
افزودن نظر جدید