بازگشت یهودیان اتیوپی فلاشا به اسرائیل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخیراً درباره هجرت سه هزار یهودی اتیوپی به سرزمین های اشغالی طرحی در اسرائیل تصویب شده است که بهانه ای شد تا چند سطری را به این مسئله بپردازیم.
جودائیکا، دایرةالمعارف یهود، در نسخه هفده جلدی که نسخه ابتدایی آن در سال ۱۹۷۲ منتشر شده است، مدخلی با عنوان فلاشا[1] را برای معرفی یهودیان اتیوپی قرار داده است. در این اثر به هیچ عنوان در باب اصالت یهودی آنها اظهارنظر قطعی نشده و هیچ تمایلی از مهاجرت یهودیان فلاشا به اسرائیل نیز از سوی دولتمردان صهیونیست دیده نمیشود.[2] اما نسخه ۲۰۰۷ از این دایرةالمعارف در ۲۲ جلد، مدخلی تحت عنوان "بتا اسرائیل"[3] (خاندان اسرائیل) را به آنان اختصاص میدهد و از تاریخ، سرزمین و مهاجرت فلاشاها به صورت مفصل با عناوینی نظیر تاریخ اولیه و افسانهها، جنگ و سازش، پادشاهی بتا اسرائیل یاد میکند.[4]
فَلاشا در زبان عبری Pelesh به معنی مهاجر یا سرگردان بر میگردد؛ ولی آنها خود را بتا اسرائیل میدانند. مورخان آنان را از قبیله "دان" به عنوان یکی از قبایل گمشده بنی اسرائیل میدانند[5] و عدهای معتقدند آنان از نسل "منهلیک"[6] که گفته میشود حاصل پیوند کوتاه مدت حضرت سلیمان و ملکه صبا بوده است، هستند.[7] بر اساس اساطیر، منهلیک به منظور به دست گرفتن پادشاهی اتیوپی نزد مادرش بلقیس بازگشت.[8] البته عدهای بر این اعتقادند که بعد از تخریب معبد یهود در ۵۶۸ ق،م به اتیوپی وارد شدهاند که در تورات از آن به کوش (حبشه) یاد میشود.[9]
آنان روز سبت را گرامی میدارند، به کتاب تورات اعتقاد دارند، ختنه میکنند و روزه میگیرند. آنان در خانههای پوشالی در روستاهای ایالت دورافتاده گوندار واقع در شمال غربی اتیوپی زندگی میکردند و توسط قبایل مسلمان و مسیحی احاطه شده بودند.[10]
نزدیکی محل زندگی آنها با مسلمانان و مسیحیان باعث شده بود که تعدادی از آنها به دو دین اسلام و مسیحیت گرایش پیدا کنند. مسیحی شدههای فلاشا را "فلاشامورا" گویند[11]. تعداد فعلی آنها در اتیوبی ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر است. البته منابع دیگر ارقام دیگری از تعداد آنها ذکر کردهاند.[12]
روزنامههای اسرائیلی دربارة تأثیر دین اسلام بر رفتار و اعتقاد فلاشاها مطالبی بیان کرده اند؛ تعدادی از آنان در اسرائیل مسلمان شده و تعدادی دیگر در هنگام زیارت دیوار ندبه با شنیدن صدای اذان جهت اقامه نماز رهسپار مسجد شدند! یکی از روزنامههای اسرائیل خاطرنشان ساخت که تعدادی از آنها در هنگام رسیدن به اسرائیل در فرودگاه، نماز را به شیوه مسلمانها به جا آوردند که این روزنامهها از آنها به عنوان فلاشاهای سنیمذهب یاد نمود.[13] به نظر میرسد یکی از عوامل بازگرداندن فلاشاها به سرزمینهای اشغالی، محافظت از دین آنها و گرایش پیدا نکردن به اسلام باشد.
یكی از سیاستهای ثابت صهیونیستها از ابتدای تشكیل رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی، افزایش جمعیت یهودیان علیه اكثریت فلسطینیها بود. صهونیستها برای رسیدن به این سیاست، از ابتدای اشغال فلسطین در سال 1947م، سعی میكردند به هر روش ممكن شمار یهودیان را در فلسطین اشغالی افزایش دهند. روی همین اصل، بر مهاجرت یهودیان ساکن در شرق تمرکز کرده و بحث از انتقال یهودیان اتیوپی به اسرائیل در سال 1973 مطرح شد. سرانجام در جلسهای با حضور نمایندگان وزارت جنگ، امور داخلی و اسكان مهاجران و آژانس یهود در سال 1977 تصمیم بر این شد كه آنها را به فلسطین اشغالی بازگردانند. در سال 1977 تا 1984 حدود هشت هزار نفر، و از سال 1984 تا 1990 حدود 16هزار از آنان به فلسطین اشغالی منتقل شدند. سال 1991 نیز حدود 14هزار و 500 اتیوپیایی طی 36 ساعت با 40 فروند هواپیماهای ارتش رژیم صهیونیستی از آدیس آبابا به فلسطین اشغالی منتقل شدند. روند انتقال یهودیان آفریقایی همچنان و البته با سرعت كمتری در حال حاضر نیز ادامه دارد.[14]
عامل اساسی دیگر درباره بازگرداندن فلاشاها، به ترفند صهیونیستها[15] برای توجیه شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی برمیگردد. آنها پیش از استقرار در سرزمین های اشغالی چنین طرحی از صهیونیسم ارائه کرده بودند و برای تحقق این طرح تلاش کرده و می کنند: تبعید و پراکندگی یهودیان در سراسر جهان، که در اواخر قرن 17 محقق شده است- بازگشت از تبعید به منظور تدارک و زمینهسازی برای قدوم ماشیح[بازگشتن مسیحا]- انتظار- بازگشت ماشیح[مسیحا].[16] در حالی که نظر سنتی یهود از صهیونیسم به ترتیب عبارتند از: تبعید- انتظار- بازگشت ماشیح- بنای مجدد اورشلیم و معبد بزرگ آن به دست وی- بازگشت تبعیدیان- تشکیل دولت مستقل. شریعت یهودی یا هلّاخا از دینداران میخواهد تا در همان مکانهای تبعید به انتظار ماشیح بمانند تا زمانی که بیاید و آنان را به فلسطین بازگرداند؛[17] حال آنکه صهیونیسم سیاسی به دنبال اجرای اهداف خود و ایجاد یک حکومت سیاسی با هر نوع غلبه بر فلسطین است و بازگشت یهودیان را زمینهساز ظهور ماشیح میداند.
پینوشت:
[1]. Falashas
[2]. Encyclopaedia Judaica, Jerusalem: Keter Publishing House, and in New York City by the Macmillan Company, 1972, vol.6, p.1154
[3]. BETA ISRAEL
[4]. Encycolopedia judaica, Jerusalem: Keter PUBLISHING HOUSE LtD. 2007, vol.3, p.499- 509
[5]. موسی میکائیل، خانه بدوشان کره خاک (تارخچه قوم شکیبا)، جولای ۲۰۰۲ لس آنجلس، ص 401
[6]. Menelik
[7]. داود آلیانس، بچه کاشی، ترجمه گوئل کهن، لندن، 1395، ص 398
[8]. عبدالوهاب المسیری، دایرةالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمة مؤسسه فرهنگی مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، تهران: دبیرخانة کنفرانس بینالمللی حمایت از فلسطین، 1382، ج 2، ص 174
[9]. داود آلیانس، همان، ص 387
[10]. ویکتور استروفسکی، راه نیرنگ، ترجمه محسن اشرفی، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۳، ص ۳۸۲-۳۸۱؛ داود آلیانس، همان، ص 388
[11]. عبدالوهاب المسیری، همان، ص 179
[12]. Encycolopedia judaica, 2007, vol.3, p. 507
[13]. عبدالوهاب المسیری، همان، ص 176
[14]. به نقل از الجزیره
[15]. در نوشتار مستقل در آینده بحث صهیونیسم و انواع آن پرداخته خواهد شد.
[16]. عبدالوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران: وزارت اور خارجه، 1374، ص 46 و 59؛ ژیلبرت و لیبی کلاپرمن،تاریخ قوم یهود، تهران: انجمن فرهنگی اوتصرهتورا. 1354، ج 3، ص 152).
[17]. كهن، ابراهام، گنجينهاي از تلمود، ترجمه امير فريدون گرگاني؛ تهران: زیبا، 1350، ص 352 و 360- 361)؛ عبدالوهاب المسیری، همان، ص 46).
افزودن نظر جدید