حکم خلاف اسلام دولت ازبکستان و سیره مسلمانان ازبک
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کشور ازبکستان یکی از کشورهای اسلامی در منطقه قفقاز است که بیشتر جمعیتش را مسلمانان تشکیل میدهند. سابقهی مسلمانان آن سرزمین در حفظ اسلام و پایبندی به مبانی اعتقادی، از جمله ویژگیهای قوم ازبک محسوب میشود. در زمانی که کشور ازبکستان قسمتی از جمهوری شوروی سابق محسوب میشد، مسلمانان قوم ازبک در مقابل افکار منحوس کمونیسمها مقاومت کردند و هرگز تسلیم آنان نشدند. اما اخیراً قانونی در این کشور تصویب شده که مردان مجبور به تراشیدن ریش شدهاند.
با سابقهی درخشانی که از علمای اهل سنت در آن سرزمین ثبت شده است، تصویب چنین قانونی هرگز انتظار نمیرفت. در منابع تاریخی اهل سنت ذکر شده، مردم قوم ازبک در مقابل کسانی که به اسم اسلام و برخلاف دین مبین، فتوایی خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داده بودند، با آنان به مخالفت برخاستند.
به عنوان نمونه، محمد بن اسماعیل بخاری یکی از کسانی بود که در شهر بخارا متولد شد و در آن شهر سالها زندگی کرد. خانوادهی وی اصالتاً ایرانی و پیرو مذهب زرتشت بودند و اولین کسیکه از خانوادهی او اسلام آورد، جد پدرش «مغیره» بود که با واسطهی «یمان جعفی»، استاندار بخارا، مسلمان شد. از آنجا که مغیره و فرزندانش غلام او بودند، به بخاری «جعفی» نیز میگفتند. بنابراین نسبت او به جعفی نسبت خویشاوندی و نسبی نبوده است.[1]
بخاری چهارمرتبه از شهر بخارا اخراج شد. علت آخرین اخراجش، صدور فتوای محرمیت دائم دو کودک با یکدیگر در صورت نوشیدن از شیر یک چهارپا بود. مردم و علمای شهر، علیه او شوریدند و او را نفی بلد کردند. سرخسی عالم مشهور اهل سنت، در مورد مسأله فقهی رضاع، با بیان موارد و شرایط رضاع و محرمیت به واسطه شیر خوردن از یک مادر، مطالبی را بیان میکند. او با ذکر فتوای بخاری، مینویسد: «اگر دو کودک از یک چهارپا (گاو و گوسفند و یا شتر) شیر بنوشند، این رضاع و شیر خوردن سبب میشود تا آن دو کودک با یکدیگر محرم دائم شوند و بخاری، فتوا به ثبوت حرمت و محرمیت دائمی میدهد. در آن زمان شیخ ابوحفص عالم شهر بخارا، به دلیل این فتوای عجیب بخاری، دستور اخراج او از شهر را صادر کرد. مردم بخارا جمع شدند و او را با ذلت تمام از شهر بیرون راندند.»[2]
تشابه بین نوشیدن شیر از حیوان و انسان، سبب آن شد تا بخاری، شاذترین فتوای خود را صادر کند و در آن زمان تنها خود او قائل به این فتوا بود.
بخاری بعد از اخراج از بخارا، به جانب نیشابور راهی شد. علمای آن دیار وقتی متوجه حضور او در شهر شدند، همانند علمای بخارا تصمیم به مقابله با او گرفتند. اعتقادات و عقاید باطل محمد بن اسماعیل بخاری، سبب آن شد تا میان او و محمد بن یحیی ذهلی عالم مشهور نیشابور، اختلافات اساسی پیش آید. بر سر موضوع مخلوق بودن الفاظ قرآن کریم، ذهلی با بخاری به اختلاف شدید برخورد و ذهلی مردم را از دیدار بخاری، منع کرد و از طلاب علوم دینی اهل سنت نیز خواست تا دیگر کسی از او حدیث نقل نکند. ذهبی در کتاب خود مینویسد: «ذهلی میگفت: بخاری قول لفظیه را اظهار کرده و لفظیه نزد من از جهمیه بدتر هستند.»[3]
ذهبی در جای دیگر مینویسد: «ذهلی به شدت متمسک به سنت نبوی بود. او علیه محمد بن اسماعیل بخاری سخن میگفت و به خاطر اعتقاد باطل بخاری در مسأله خلق عباد و از جمله اعتقاد به اینکه تلفظ قاری به قرآن مخلوق است، مخالف سر سخت او بود.»[4]
با توجه به غیرت و شجاعت مردمان قوم ازبک، امروز نیز از آنان توقع حفظ شریعت اسلام و مخالفت با اعتقادات باطل انتظار میرود.
پینوشت:
[1]. محمود أبوریة، اضواء علی السنه محمدیه، نشر البطحاء، ص299.
هاشم معروف حسنی، پژوهشی تطبیقی در احادیث بخاری و کلینی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، ص119.
[2]. سرخسی، المبسوط (کتاب فقهی مذهب حنفی)، دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزیع، بیروت، لبنان، ج5، ص139و140؛ «لَوْ أُرْضِعَ الصَّبِیانِ مِنْ بَهِیمَةٍ ... بِشُرْبِ لَبَنِ بَهِیمَةٍ.»
[3]. ذهبی، سیر أعلام النبلاء، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1413هـ، ج12، ص459؛ «وقال الحاكم ... عندی شر من الجهمیة.»
[4]. سیر أعلام النبلاء، ج12، ص285؛ «كان الذهلی شدید التمسك ... بالقرآن مخلوق»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید