به نام قرآن به کام صوفیان!
از مقررات صوفیه اینست که مرید باید در شیخ فنا شود، یعنی تسلیم محض او شود و عقل خود را در فرمایشات شیخ!! به کار نگیرد و بعد در رسول فنا شود و بعد در ذات حق غرق شود و در آنجا یا به کلی فنا می شود و یا باقی به بقای سرمدی میگردد! لذا ملاشاه1 از شعرای صوفیه میگوید:
من چه پروا زمصطفی دارم؟
پنجه در پنجه ی خدا دارم!
ایشان حتی قرآن را تفسیر به رای کرده و بنا بر همین نظرات ذوقی خود و حتی بنابرخلاف ظاهر و سیاق، آیات الهی را ترجمه میکنند!
در آیه ی 7 سوره ی بقره ("خَتَمَ اللَّهُ عَلَيَ قُلُوبِهِمْ وَ عَلَيَ سَمْعِهِمْ وَ عَلَيََّ أَبْصَـَرِهِمْ غِشَـَوَهٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ؛ ملاشاه می گوید: این آیه در شان اولیاء است و معنای آن این است که: مهر نهاده خدای تعالی بر دلهای اولیاء خود تا ساحت فضاهای باصفا که به حکم (قلب المومن عرش الله) هر یکی بارگاه کبریاست که از خس و خاک و وساوس نفسانی و غبار و کدورات شیطانی پاک می باشند و برگوشهای ایشان که دریچه های قلوبند تا از داخل کلمات پوچ محفوظ می ماند و بر چشم ایشان پرده است از سرادق عظمت و جلال و جلباب حسن لایزال که در تماشای آن به جمال ناسوت و ملکوت نظر نمی گمارند و برای ایشان است شربتهای بزرگ در مزه ی حلاوت!)
در این آیه ملاشاه عذاب را از عذب (آب شیرین) گرفته و در ترجمه ی آیه با استفاده از کلمات ثقیل وبازی با الفاظ سعی در ارائه ی افکار منحرف خود در قالب ترجمه ی آیه برآمده است و جالب اینجاست که محیی الدین عربی هم در تفسیر این آیه به همین شکل عمل کرده است.2
این مشت که نمونه ی خروار است حاکی از عملکرد خودسرانه ی صوفیه در اجرای راه و روش بندگیست! راهی که نه قرآن آن را تائید می کند و نه سنت پیامبر و اهل بیت پاک او برآن صحه می گذارند. آقایان صوفیه فاین تذهبون؟
......................................................................................................
منابع:
1- شاهمحمد ملقب له مُلّاشاه بَدَخشی از شاعران و مشایخ صوفی طریقت قادری
2- فتوحات محیی الدین عربی ج1 ص 117
افزودن نظر جدید