پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق بررسی های میدانی، با انتشار کتاب‌های مربوط به قانون جذب، فعالیت شرکتهای گلدکوئیست و دیگر شرکت‌های هرمی بیش از پیش اوج گرفت؛ و وسوسه میلیاردر شدن و به دست آوردن ثروت‌های نجومی، بسیاری را از فضای کسب و کار به عرصه تخیّل و تجسم کشاند. تا جایی که فقط در تهران تعداد ۴۰۰۰ خانوار دارایی خود را از کف دادند.‌[1] تردیدی وجود ندارد که انسان‌ها نیازهای مختلف مادّی از جمله خورراک، پوشاک، مسکن، سلامتی و روحیه شاداب و... دارند؛ ولی باید توجه داشت فراهم کردن نیازهای معیشتی و رفع نیازمندی‌های زندگی در حد مطلوب، غیر از (لذّت محوری) و (لذت پرستی) در زندگی است.

قانون جذب، صرفاً با تأکید بر تولید ثروت و بدون توجه به برنامه‌ریزی و محاسبات عقلانی برای کسب آن، صرفاً با تداعی ثروت‌ و تقویت آرزوهای موهوم افراد و به دست آوردن پول‌های باد آورده، قدرت خیال پردازی افراد را بالا برده  و رسیدن به ثروت را صرفاً به امری ذهنی تبدیل کرده است. با توجه به عملکرد قانون جذب در این سال‌ها، باید گفت، لذت پرستی به جای تلاش و تخیل و توهم به جای محاسبات عقلانی، در زندگی مخاطبان آن، چایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. همچنین در سال‌های گذشته، در سایه تبلیغ و ترویج قانون جذب، بزرگان آن به ثروت‌های هنگفت و قابل توجهی دست پیدا کرده‌اند. موسسان شرکت‌های گلدکوئستی که هیچ گونه هویت مستقل و روشنی ندارند، با استفاده از همین سخنان انگیزشی که در قانون جذب نسبت به آن‌ها تاکید شده است، با ترفند، ثروت‌مند کردن افراد در مدت کوتاهی به ثروت کلانی رسیده‌اند. چه بسیار افرادی که به امید کسب ثروت و رسیدن به رفاه و آرزوهایشان، جذب شرکت‌های گلدکوئیست شده و اندک سرمایه‌ خود را از دست دادند.
قانون جذب می‌گوید: «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دست‌هایت خواهی داشت.»[2] افکار و اندیشه‌ها قدرتی دارند که می‌توانند اشیاء و پدیده‌های جهان واقعی را بسازند و جذب کنند. «تو همه چیز را به طرف خودت جذب می‌کنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار می‌شوی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی. مثل آهن‌ربا همه اینها را به طرف خودت جذب می‌کنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق می‌افتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»[3]
در حقیقت قانون جذب، مخدری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها غرق کرده و آن‌ها را که هر روز چشم برهم می‌گذارند تا دنیایی زیبا و زندگی گوارا را در خیال خود بپرورانند؛ اسیر توهم و تخیل می‌کند. از این‌رو امام علی (علیه‌السلام)فرمودند: «آرزو، سلطة شیاطین بر دل‌های غافلان است.»[4]  همچنین امام(علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه در گفتاری کوتاه و حکمت آمیز به مسئله طول آرزوها و سرنوشتى که دامان انسان را مى‌گیرد اشاره کرده و مى‌فرماید: «مَنْ جَرَى فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ[5]کسى که در مسیر آرزوها گام بردارد در (دام) مرگ خواهد افتاد.»
بنابراین می‌توان گفت، تنها خاصیت قانون جذب و راز فاش شده آن، این است که مردم را در رویاهای موهوم غرق کرده و با تغافل از ناکامی‌های واقعی دنیا و نابود کردن انگیزه‌های تغییر در افراد، نیرو و انگیزه تلاش و تحول آفرینی را در انسان‌ها نابود می‌کند.
پی‌نوشت

[1].  حمزه شریفی دوست، نیم نگاهی به قانون جذب، نشر عصر آگاهی، ص 36.
[2]. راندا برن. راز. اسماعیل حسینی. تهران: انتشارات راشین. چاپ دوم: 1387، ص22.
[3]. همان، ص32.
[4]. کتابخانه فقاهت، میزان‌الحکمه،ج7، ص427.
[5]. نهج‌البلاغه، حکمت19.