برملاشدن واقعیت درباره اثر صحیح در فرقه صوفیه گنابادی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آتش اختلافی که بر سر بیعت و عدم بیعت با سید علیرضا جذبی توسط مصطفی آزمایش و همسرش شرمان بهشتی روشن شده است، گویا قصد خاموشی ندارد و هر روز بر دامنه آن نیز افزوده خواهد شد. شرمان بهشتی که با پیگیریهای زیاد خود، نظر بسیاری از دراویش گنابادی را بهسوی خود جلب کرده است، همچنان بر طبل عدم بیعت با جذبی میکوبد و معتقد است که در انتخاب جذبی، ابهامات و سؤالات زیادی مطرح است که باعث شده با ایشان بیعت نکند.
همسر مصطفی آزمایش درباره عدم بیعتش با سید علیرضا جذبی میگوید: «مقوله ایمان، یک امر تقلیدی نیست و باید با صفای باطن و یقین قلبی صورت بگیرد. یعنی وقتی من میگویم سر سپردم، میخواهم از جان و مال خودم چشمپوشی کنم و با تردید و دلی چرکین که نمیشود سرسپرد. اصلاً اگر تجدید بیعت، امری الزامی است چرا حق انتخاب برای ما گذاشتند. خوب هرکسی یکبار برای همیشه مشرف میشد و کافی میبود. لذا تجدید بیعت امری اجباری نیست و تا صفای باطن وجود نداشته باشد، یک اقدام بیمحتوا میشود. گفته میشود برای تشرف و تجدید بیعت، نص صریح و اثر صحیح لازم است. من این لیاقت را نداشتم که اثر خاصی را حس کنم ولی در مورد صراحت نص، با مشکلاتی برخورد میکنم که بعداً به آن اشاره میکنم».
مهمترین دلیلی که باعث شده شرمان بهشتی از بیعت با جذبی سرباز بزند این است که ایشان میگوید چرا آخرین سخنرانی نورعلی تابنده درباره معرفی جانشین، که در تاریخ 9 مهرماه سال 98 در بیدخت بود بهصورت تقطیع شده است و فقط 15 ثانیه از آن فیلم پخش شده است که در آن فیلم، فقط همان ثانیههایی که به جانشینی جذبی اشاره شده پخششده که میگوید: «همه مشایخ محترم هستند ولی شیخ محترم که بهعنوان جانشین معین کردم آقای جذبی هستند.» ولی از پخش کامل فیلم امتناع میکنند. این دلیل شرمان بهشتی باعث شده که بسیاری از دراویش نیز به شک و شبهه افتاده و درخواست پخش کامل فیلم را از بزرگان خود کنند.
اولین علتی که شرمان بهشتی برای عدم بیعت با جذبی مطرح میکند این است که از جذبی اثر صحیحی را درک نکرده است. پس او نمیتواند قطب و جانشین نورعلی تابنده باشد. حال مسئلهای که اینجا مطرح میشود این است که اگر این فیلم، توسط بخش رسانهای فرقه صوفیه گنابادی پخش شد و نورعلی تابنده برای جانشینی خود به کسی جز شخص جذبی اشاره نکرده بود، تکلیف دارویشی که همانند شرمان بهشتی میگویند ما هم اثر صحیحی از جذبی دریافت نکردیم چه میشود؟ خود دراویش بهتر میدانند که یکی از نشانهها در اثبات قطبیت، اثر صحیح است و این جزء معتقدات دراویش گنابادی است که اگر شیخی به قطبیت رسید، خداوند در قول او اثر صحیح قرار میدهد!. پس اگر قطبیت جذبی ثابت شد، دراویش چطور میخواهند عدم دریافت اثر صحیح از جذبی را توجیه کنند؟ چطور ممکن است که عدهای از دراویش اثر صحیح را از جذبی دریافت کرده باشند ولی عدهای دیگر این اثر را دریافت نکرده باشند؟ درنتیجه باید گفت که یا طرفداران جذبی بهدروغ ادعای دریافت اثر صحیح از جذبی را دارند یا اینکه مخالفین او بهدروغ مدعی عدم دریافت اثر صحیح هستند؟ ولی قول صحیح این است که بگوییم که این اتفاقات، نشان داد که کل مسئله دروغ است و اصلاً چیزی به نام اثر صحیح وجود خارجی ندارد و آنچه گفته شده بافتههای ذهنی اقطاب گنابادی است که امروزه و در جریان قطبیت جذبی دروغ بودنش بر همگان آشکار شده است. چراکه وقتی ملاسلطان گنابادی میگوید: «هرگاه اجازه صحیحه صریحه درباره کسی رسید، قول آنکس را خداوند با تأثیر قرار میدهد» [1] درنتیجه همه دراویش باید این اثر را در خود احساس و مشاهده کنند، نه اینکه عدهای آن را حس کنند و عدهای منکر آن شوند.
پینوشت:
[1]. گنابادی، محمد (سلطانعلیشاه)، ولایت نامه، نشر حقیقت، تهران، 1384، صص 110 و 111
افزودن نظر جدید