ارتباط نورعلی تابنده با حزب خائن نهضت آزادی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اقطاب فرقه سلطان علیشاهی همواره مدعی عدم دخالت در سیاست بوده و هستند. اما نورعلی تابنده قطب پیشین این فرقه در ایام جوانی اعتنایی به این شعار بزرگان فرقه نداشت و فعالیتهای سیاسی خود را از همان دوران جوانی شروع کرد. او بعد از اتمام تحصیلاتش در اروپا و بازگشت به ایران ارتباط بسیار نزدیکی با اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی داشت و وکالت تعدادی از آنان را به عهده گرفت. بعضی معتقدند که فعالیت نورعلی تابنده با جبهه ملی و نهضت آزادی به حدی بود که نمیتوان ایشان را عضوی از این دو حزب به شمار نیاورد. برای شناخت بهتر نورعلی تابنده و فعالیتهای سیاسی او بهتر است نگاهی به فعالیتهای سیاسی نهضت آزادی داشته باشیم.
نهضت آزادی هدف اصلی خود را تقویت جبهه ملی و پاسخ به نیازهای دینی، اجتماعی و ملی مردم اعلام کرد. اکثر اعضای این نهضت، نگرشی غربگرایانه به همه مسائل داشتند چرا که سردمداران این نهضت تحصیلات خود را در کشورهای غربی به پایان رسانده بودند. همین نگرش غرب گرایانه باعث شد که بعضی از نیروهای این نهضت که دیدگاهی انقلابی و نزدیک به نظریات حضرت امام خمینی (ره) داشتند به مرور از این نهضت خارج شوند.
اعضای این نهضت تفاوت دیدگاه اساسی با حضرت امام (ره) و انقلابیون پیرو امام داشتند کما اینکه نورعلی تابنده با توجه به همین دیدگاه مقالهای در رد نظریه ولایت فقیه منتشر کرد. این تفاوت دیدگاه از قبل از انقلاب خود را نمایان کرد. دیدگاه غرب گرایانه این نهضت، اعتقادی به سرنگونی حکومت شاهنشاهی نداشت و چاره کار را در تغییر و تصحیح میدانستند و معتقد بودند که شاه باید سلطنت کند نه حکومت. لذا در اوج مبارزات انقلابی مردم، بازرگان در ملاقاتی که به همراه یدالله سحابی و محمد توسلی با مأمور سیاسی سفارت آمریکا در خرداد ماه سال 56 داشت رسماً اعلام کرد: «اگر شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد ما آمادهایم تا سلطنت را بپذیریم» [1]
حزب نهضتآزادی و شخص بازرگان، قبل و بعد از انقلاب اسلامی، نگاه کاملاً مثبتی نسبت به آمریکا داشتند. با تسخیر لانه جاسوسی بسیاری از مسائل جدید در ارتباط با نهضت آزادی فاش شد. این اسناد نشان داد که ماموران سفارت آمریکا با بسیاری از اعضای نهضت آزادی ارتباط داشتهاند به طوری که هماهنگیهایی درخصوص عملکرد نهضت آزادی با سفارت آمریکا بهعمل میآمد. همینطور برای اولینبار معلوم شد که نهضت آزادی از همان بدو تشکیل خود، با عوامل آمریکایی ارتباط داشته است. [2]
همچنین اعضا و موسسان سازمان منافقین همگی از اعضای جوان نهضت آزادی بودند و باید گفت که سازمان منافقین چه از لحاظ سیاسی و چه از نظر ایدئولوژیک، فرزند نهضت آزادی بود و به تعبیر محمدمهدی جعفری، بازرگان پدر فکری و معنوی مجاهدین خلق (منافقین) محسوب میشد [3] چنانچه بازرگان، در سخنان خود به این امر اعتراف کرد. اما درپی شهادت مظلومانه شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور، و تروریستی خواندن سازمان مجاهدین، بازرگان باز هم به حمایت از این منافقین، پراخت و در ۱۵ مهر ۱۳۶۰ ضمن مردود دانستن اتهام تروریستی به مجاهدین، دستگیرشدگان یا کشتهشدگان عضو سازمان را نونهالانی توصیف کرد که جگرگوشگان و پرورشیافتگان امید این مملکت بودهاند که عاشقوار و یا دیوانهوار، فداکار یا گناهکار، در طاس لغزندهای افتادهاند. بازرگان همچنین اعضا و هواداران سازمان را “جوانان جانبازی” خواند که نمیتوان آنها را مزدور دانست. [4]
خیانت و دشمنیهای ادامه دار این نهضت همچون مخالفت با کمیتههای انقلاب، تلاش برای انحلال مجلس خبرگان و مماشات با منافقین و ایجاد شبهه در جنگ، باعث شد که حضرت امام خمینی (ره) در جواب نامه وزیر کشور طومار این حزب خائن را در هم پیچیدند و ضمن برشمردن خیانتهای آنان به این مطلب اشاره کردند که اگر اعضای نهضت آزادی مدتی دیگر در دولت باقی مانده بودند ملت عزیز ایران، در زیرچنگال آمریکا و مستشاران او دست و پا میزدند. حضرت امام (ره) در ادامه فرمودند: «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم، ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر حتی منافقین ـ این فرزندان عزیز مهندس بازرگان ـ بیشتر و بالاتر است». [5]
نورعلی تابنده تا اواخر عمر خود دست از همراهی با نهضت آزادی نکشید و همسو با نهضت آزادی به فعالیتهای سیاسی هرچند به صورت اندک، اما مستمر ادامه داد. ازجمله میتوان به دیدار ایشان و دیگر اعضای نهضت آزادی با چهرههای سیاسی اصلاح طلب ازجمله سید حسن مصطفوی (خمینی) و شرکت در جلسات ختم اعضای نهضت آزادی و حمایت از مهدی کروبی و حسن روحانی در انتخابات گذشته اشاره کرد.
پی نوشت:
[1]. قدرت الله، بهرامی، نهضت آزادی ایران، نشر زمزم هدایت، قم، ص ۱۷۹
[2]. سلطانی، مجتبی، اسلامگراهای لیبرال، نشریه زمانه، سال سوم، آبان ۱۳۸۳، شماره ۲۶، ص ۱۳
[3]. جعفری، محمدمهدی، سازمان مجاهدین خلق از درون، نشر نگاه امروز، تهران، ص ۱۳۹
[4]. قدرت الله، بهرامی، نهضت آزادی ایران، نشر زمزم هدایت، قم، ص 184
[5]. خمینی، روحالله، صحیفه امام، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1366 ه ش، ج 20، ص 481
افزودن نظر جدید