اسلام رحمانی یا همان صلح کل صوفیانه!
پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب - اسلام دین رحمت است و بیشک خداوند ارحم الراحمین و پیامبرش حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) پیامبر رحمت است. بخش قابل توجهی از معارف و احکام اسلام درباره رحمت، صلح، دوستی، محبت، سازش و پرهیز از تندی و خشم و غضب انتقامجویی خشونت جنگ و اختلاف است. اما نباید فراموش کرد که هر یک از این صفات در گسترهی فرهنگ دینی تعریف روشن و دقیقی دارد و با رعایت آنها این صفات ارزش محسوب میشود. چگونه میتوان پذیرفت که یک مکتب و مذهب جهانی که مدعی مبارزه با استکبار جهانی است نظام دفاعی و تجهیزات دفاعی نداشته باشد و جنایتکاران، غارتگران و متجاوزان را به حال خود واگذارد؛ در حالی که بیش از ۱۵۰ آیه از قرآن کریم مربوط به جهاد و شهادت، مبارزه، مقابله و مشتقات و مفاهیم آن است. چگونه میتوان برای خوشایند جنایتکاران و مستکبران این بخش عظیم از معارف دینی را نادیده گرفت و حذف کرد؟ به عنوان مثال در آیه ۱۶ سوره توبه به جایزنبودن دوستی با دشمنان خدا اشاره شده و آیه ۱ سوره ممتحنه به حرمت دوستی با دشمنان مسلمانان اشاره دارد.
وقتی بر روی تولی و تبری، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر که فرد را وادار میکند در برابر ظالم ایستاده و عدالتخواه باشد به دلیل خشن بودن خط کشیده شود، مسلمان چگونه میتواند در برابر ظالم و دشمن بایستد؟ بنابراین به صورت قهری رفتار مسلمان رحمانی با ظالم و مظلوم یکسان خواهد بود! چیزی که به اسم صلح کل در عقاید و باورهای تصوف جاری و ساری است.
اسلامی که از آن قهر و عداوت بر دشمنان حذف شود، اسلامی که بر دشمن لبخند بزند، اسلامی که در برابر ظلم استکبار بر مسلمانان جهان سکوت کند، اسلامی که چشم خویش را بر قربانی شدن هزاران زن و کودک بیگناه در غزه و فلسطین، یمن، سوریه، عراق، افغانستان، میانمار و ... ببندد و تنها از رحمانیت و مهربانی با دشمن سخن براند نه تنها اسلام نیست، بلکه در قاموس هیچ انسان آزادهای نیز ذرهای ارزش و اعتبار ندارد.
صلح کلی که اسلام به اصطلاح رحمانی مطرح میکند، سبب یکسان شدن ظالم و مظلوم میشود؛ چون در اسلام رحمانی چیزی جز رحمت نخواهد بود. منظور از اسلام رحمانی، اسلام خنثی در برابر ظالمان جهانی است که سبب میشود فرد در برابر دشمن و کافر و جنایاتش بیاعتنا باشد؛ در حالی که قرآن میگوید باید نسبت به کافر تبری داشته باشید، که تمام اینها سبب ایجاد بیعدالت میشود.
اسلام رحمانی یعنی اسلامی که تنها رحم و عطوفت و رحمت است؛ یعنی گرفتن «رُحَمَاءُ بَینَهُمْ» و رها کردن «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»! اسلام رحمانی یک امر شخصی است نه اجتماعی. تکلیفآور نیست و دین منهای شریعت است. یکی از دلایل سیاسی بودن اسلام رحمانی، هزینههای میلیاردی دشمن برای تبلیغ اسلام مد نظر خودش (اسلام رحمانی) است. اسلام رحمانی با اسلام آمریکایی اشتراکات فراوانی دارد و این نشان میدهد که این موضوعات یک نظریهی راهبردی میدانی و عملیاتی است که دشمنان آن را تبلیغ کرده و پشت سر آن صف میکشند .
جرج بوش که یکی از جنگطلبترین رؤسای جمهور آمریکا بود و حتی دم از جنگ صلیبی میزد صریحا از عربستان خواست آیات جهاد و شهادت را از قرآنها و کتابهای درسی حذف کنند و آیات مربوط به صلح را پررنگتر کنند تا اسلام رحمانی یا همان اسلام بیخطر حاصل شود. این جالب است که همنوا با رییس جمهور آمریکا ، برخی چهرهها و دولتمردان ایرانی نیز دم از اسلام رحمانی میزنند. تحریف در مفاهیم اسلامی بجایی میرسد که قطب سابق فرقه ضاله نعمت اللهیه گنابادی در اظهار نظر جالبی بنا به اعتقاد صلح کلی، بیان میکند اسکندر مقدونی هم دشمن نبود!
واژهی اسلام رحمانی گرچه واژهای نوظهور در ادبیات دینی_سیاسی ایران است اما بنیادهای فکری، نظری و عملی این گفتمان ریشه و پیشینهای طولانی در عرفان مسلمین (تصوف) دارد .عموم فرقهها از جمله تصوف برای جذب افراد و پیروان ، دچار شریعتگریزی و اسقاط تکلیف میشوند و نیز تقابل و نزاع با محورهای انحراف در عالم مانند شیطان و عوامل آن را از دستور کار خود حذف میکنند و این روال را تجلی رحمانیت الهی و دین رحمانی تلقی مینمایند.
در اسلام بر مدارا تاکید شده ،اما از مداهنه و ندیدن حقیقت هم نهی شده است. برخی از اسلام رحمانی به عنوان وسیلهای برای تعامل با دشمن استفاده میکنند اما در تعامل با دوستان، از این نوع اسلام استفاده نمیکنند. اسلام رحمانی صرفا نباید در گفتار باشد، بلکه در کردار نیز باید از اسلام رحمانی استفاده کنیم.
قرآن تاکید میکند که باید در برابر کفار سخت گیرانه عمل کنیم؛ البته منظور کفاری است که جزو معاندین هستند. همچنین باید با دوستان رفتار رحمانی داشته باشیم. روش و سیره پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نیز در طول تاریخ در، مهر تاییدی بر این موضوع محسوب میشود .
افرادی که نسبت به شخص پیامبر(صلی الله علیه وآله) کینه داشتند، مورد بخشش ایشان قرار میگرفتند. اما اگر جریان و تشکیلاتی، قصد آسیب رساندن به نظام اسلامی را داشتند، پیامبر با شدت با آنها برخوردار میکردند. برخی از اسلام رحمانی، تعاریف منفعلانه دارند که رویکردی غلط است. در اسلام، محبت و بغض همراه یکدیگر وجود دارد و پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) به صورت طبیبانه اهل مدارا بود.
با استناد به آیات قرآن یک اصل کلی و اساسی درباره چگونگی رابطه مسلمانان با غیر مسلمین وجود دارد که نه تنها برای آن زمان که برای امروز و فردا نیز ثابت است؛ اینکه مسلمانان موظفند در برابر هر گروه و جمعیت و کشوری که موضع خصمانه با آنها داشته باشند و بر ضد اسلام و مسلمین قیام کنند، یا دشمنان اسلام را یاری دهند سرسختانه بایستند و هر گونه پیوند محبت و دوستی را با آنها قطع کنند. اما اگر آنها در عین کافر بودن نسبت به اسلام و مسلمین بی طرف بمانند و یا تمایل داشته باشند، مسلمین میتوانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند؛ البته نه در آن حد که با برادران مسلمان دارند و نه در آن حد که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد و اگر جمعیت یا دولتی جزو گروه اول باشند و تغییر موضع دهند و یا به عکس در گروه دوم باشند و مسیر خود را تغییر دهند باید وضع فعلی آنها را معیار قرار داد و طبق آیات قرآن با آنها عمل کرد. [1]
مقام معظم رهبری فرمودند: «واژهی اسلام رحمانی گرچه واژهای نوظهور در ادبیات دینی_سیاسی ایران است اما بنیادهای فکری، نظری و عملی این گفتمان ریشه و پیشینهای طولانی در عرفان مسلمین (تصوف) دارد .عموم فرقهها از جمله تصوف برای جذب افراد و پیروان ، دچار شریعتگریزی و اسقاط تکلیف میشوند و نیز تقابل و نزاع با محورهای انحراف در عالم مانند شیطان و عوامل آن را از دستور کار خود حذف میکنند و این روال را تجلی رحمانیت الهی و دین رحمانی تلقی مینمایند» [2]
پینوشت:
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1380، ج۲۴، ص۳۱
[2] . ۱۳۹۴/۰۴/۲۰ ، بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان
افزودن نظر جدید