پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اقطاب و بزرگان فرقه صوفیه گنابادی اگرچه در مورد برخی از مسائل سیاسی اظهارنظر می‌کردند ولی این‌طور نبوده است که با کوچک‌ترین مسئله‌ای که در کشور اتفاق می‌افتد به سخن بپردازند. سید علیرضا جذبی ازجمله اقطابی است که می‌توان گفت تقریباً تاکنون هیچ نه‌تنها هیچ واکنشی نسبت به اتفاقات رخ‌داده در کشور از خود نشان نداده است بلکه حتی یک صحبت سیاسی هم نداشته است ولی از طرف دیگر محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی درباره کوچک‌ترین اتفاقات رخ‌داده در ایران به سخنرانی پرداخته و به نظر می‌رسد که با سخنان تند و نسنجیده‌اش علیه نظام جمهوری اسلامی و شخصیت‌های سیاسی و لشکری به دنبال جلب توجه دراویشی است که میانه خوبی با این نظام ندارند.

اما سخنان او باعث شده است تا چهره حقیقی او بر همگان نمایان گردد و نفاق او آشکارتر شود. صلاحی در سخنانی در واکنش به دیدار پاپ و آیت‌الله سیستانی در ابتدا ادعا کرد که از همان شروع مبارزات، انقلابیون و نظام جمهوری اسلامی به دنبال تخریب مرجعیت و کنار گذاشتن علما و حتی حذف برخی از مراجع برای به قدرت رساندن هرکسی بودند. صلاحی دراین‌باره می‌گوید: «مرجعیت شیعه بنیان و پایگاهی برای عموم شیعیان بوده است و تا این اواخر هم کسی نتوانست در این پایگاه و این ستون خللی ایجاد کند ... قبل از انقلاب 57 وقتی امام خمینی (ره) برعلیه شاه قیام کرد، نیروهای انقلابی و طلبه‌هایی که روحیه انقلابی داشتند سعی کردند تمام رقبای آقای خمینی (ره) رو از بین ببرند یا تضعیف کنند».

صلاحی در سخنان خود از آیت‌الله شریعتمداری به‌عنوان رقیب جدی حضرت امام خمینی (ره) نام برده و به دفاع از ایشان پرداخته و معتقد است که نیروهای انقلابی مسبب کنار گذاشته شدن او شدند. درحالی‌که کنار گذاشته شدن او از مرجعیت توسط حوزه علمیه به خاطر روابط پشت پرده شریعتمداری با دربار و ساواک در رژیم پهلوی و همکاری با عوامل کودتای نوژه که خود خیانتی بزرگ محسوب می‌شود بود. در ادامه صلاحی با ادعایی عجیب، مفقود شدن امام موسی صدر را کار نظام جمهوری اسلامی دانسته است. زیرا معتقد است که امام موسی صدر هم یک رقیب جدی برای امام خمینی (ره) محسوب می‌شد که توسط انقلابیون مفقود شد. صلاحی در ادامه سخنان خود بازهم نظام را متهم به این می‌کند که بعد از درگذشت امام خمینی (ره) نیز این رویه توسط نظام پیگیری شد و برای قدرت بخشیدن به جانشین ایشان یعنی امام خامنه‌ای بازهم این روال دنبال شد و انقلابیون به دنبال تک مرجع کردن ایشان و به حاشیه راندن دیگر مراجع بودند. ایشان ادعا می‌کند که حتی نظام به دنبال نفوذ در بیت آیت‌الله سیستانی، برای به حاشیه کشاندن ایشان بود که موفق نشدند.

صلاحی در ادامه دروغ‌پراکنی‌ها و سخنان منافقانه خود در توهین آشکار به‌نظام جمهوری اسلامی ایران و شهید حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله ادعا می‌کند که این نظام، با کمک این افراد در خارج از کشور به دنبال تخریب و مبتذل کردن مرجعیت در خارج از ایران هستند. صلاحی دراین‌باره می‌گوید: «خوب حضور نیروهای حشد شعبی و حضور سلیمانی در عراق و حضور سید حسن نصرالله در لبنان خواستند که مرجعیت شیعه را خارج ایران به این طریق و با پروپاگاندی‌های تبلیغاتی و پول خرج کردن‌ها در بعد وسیع مبتذل کنند. همان‌طور که در ایران کردند».

صلاحی باید بداند که اولاً نیروهای حشد الشعبی به‌فرمان جهاد آیت‌الله سیستانی تشکیل شدند لذا توهین به نیروهای مردمی حشد الشعبی توهین به آیت‌الله سیستانی است، ثانیاً این نمک نشناسی و نفاق و خائن بودن شما را می‌رساند که تمام تلاش و کوشش شبانه‌روزی شهید حاج قاسم سلیمانی و تمام نیروهای مدافع حرم را در راه تضعیف و تخریب مرجعیت خارج از عراق میدانید. حقیقت امر این است که متهم کردن نظام و حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم به این‌چنین اتهامی، سخنی مغرضانه و از روی کینه است، که فقط از ذهنی مریض خطور می‌کند.