واقفیه‌، الگوی دراویش فرقه‌ی گنابادیه

  • 1399/12/26 - 08:35
دلیل واقفیان در تصاحب اموال، می‌تواند در مورد سایر مذاهب، فرقه‌ها و نحله‌ها جاری و ساری باشد. پس از مرگ نورعلی تابنده عده‌ای از مشایخ و دراویش فرقه‌ی گنابادیه با جانشین او بیعت نکرده و از این مهم سر باز زده‌اند. چه بُعدی دارد که اموال زیاد و اختیارات وسیعی که تابنده به برخی مشایخ مانند مصطفی آزمایش داده، سبب این تمرد شده باشد؟

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - گروهی از اصحاب موسی بن جعفر(علیه السلام) پس از شهادت امام، به امامت و وصایت امام رضا (علیه السلام) ایمان نیاورده و معتقد شدند: «حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) زنده است و روزی ظهور خواهد کرد. این گروه چون در امامت حضرت کاظم(علیه السلام) توقف کردند به واقفیّه معروف شدند.

دلایلی برای ایجاد این فرقه در متن تشیع بیان شده که مهم‌ترین دلیل آن، وجود اموال فراوان امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در نزد وکلای ایشان بود. چون حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) مدّت زیادی در زندان بودند، نمی‌توانست اموالی را که برای ایشان از جانب شیعیان و مومنین می‌رسید، در موارد مناسب به مصرف برساند و در نتیجه مبالغ زیادی نزد وکلای ایشان مانده باقی مانده بود. به عنوان مثال، هفتاد هزار دینار نزد زیاد بن مروان قندی[1]، سی هزار دینار نزد علی بن ابی حمزه بطائنی و سی هزار دینار و پنج کنیز نزد عثمان ابن عیسی[2] مانده بود.

این افراد به فکر فریب دادن برخی دیگر از بزرگان شیعه هم افتادند و در این راه وعده‌ی پرداخت مبالغی هنگفت به برخی از سران شیعه می‌دادند. یونس بن عبدالرحمن قمی یکی از کسانی بود که جایگاه بالایی نزد امام کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) داشت و علیه واقفیان افشاگری می‌کرد. علی بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان قندی نزد او رفتند و با دادن وعده‌ی پرداخت ده هزار دینار از وی خواستند که دست از مخالفت و تبلیغات بر ضد واقفیه بردارد. او در پاسخ گفت: «از ائمه صادقین (علیهم السلام) به ما روایت شده که پس از پیدایش بدعت‌ها، بر عالم لازم است علمش را آشکار کند؛ و اگر چنین نکرد، خداوند نور ایمان را از او سلب می‌کند و من در هیچ حالی، جهاد و امر الهی را ترک نمی‌کنم.» این قضیه را خود یونس بازگو کرده است.[3]

اگر این افراد که به عنوان سران واقفیه معروف شدند، به امامت حضرت رضا(علیه السلام)اعتراف می‌کردند، باید همه‌ی این اموال را به ایشان می‌دادند. به همین دلیل در آن اموال و دارایی‌ها طمع کردند و با سر باز زدن از امامت علی بن موسی(علیه السلام)، اموال را تصاحب کرده و به مصارف شخصی رساندند.

دلیل واقفیان در تصاحب اموال، می‌تواند در مورد سایر مذاهب، فرقه‌ها و نحله‌ها جاری و ساری باشد. پس از مرگ نورعلی تابنده عده‌ای از مشایخ و دراویش فرقه‌ی گنابادیه با جانشین او بیعت نکرده و از این مهم سر باز زده‌اند. چه بُعدی دارد که اموال زیاد و اختیارات وسیعی که تابنده به برخی مشایخ مانند مصطفی آزمایش داده، سبب این تمرد شده باشد؟

پی‌نوشت:
[1]. ابوالفضل زیاد بن مروان قندی انباری بغدادی، از اصحاب و راویان امام صادق و امام کاظم (علیهما‌السّلام) و از محدثان واقفی‌مذهب در عصر امام رضا (علیه‌السّلام) بود. (طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، نشر الاسلامیه، قم 1427 ص۱۹۸)
[2]. عثمان بن عیسی رواسی (زنده تا قبل از ۲۰۳ق)، از اصحاب و وکلای امام موسی کاظم(علیه السلام) که پس از درگذشت امام هفتم، از بازگرداندن اموال به امام رضا(علیه السلام) خودداری کرد و مدعی زنده بودن امام کاظم(علیه السلام) شد.
[3]. محمدبن‌علی ابن‌بابویه، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، دار الکتب الاسلامیه 1384، ج۱، ص۱۱۲

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.