معنای حدیث صحیح «اذیت کننده امیرالمؤمنین، پیامبر را اذیت کرده است»
در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وارد شده است که فرمودند: «من آذی علیا فقد آذانی؛ هرکس امیرالمومنین را مورد اذیت وآزار قرار دهد، مرا اذیت کرده است.»
سند حدیث:
یکی از علمای معاصر وهابیت که در علوم حدیث، در بین وهابیان، دارای شهرت بسزایی است، شیخ محمد ناصرالدین البانی است که مورد احترام خاص آنها بوده، رهبران وهابی از او به عنوان عالم، محدث بزرگ و متخصص علم حدیث، فاضل ودانشمند، فقیه و امام یاد میکنند و در مسائل حدیثی از لحاظ صحت و ضعف روایت، به آراء و نظرات او مراجعه کرده و ملاک عمل قرار میدهند؛ او را مورد مدح و تمجید قرار میدهند و درباره او این تعبیر را بهکار بردهاند که گویا با وجود البانی در این زمان، عصر ابن حجر عسقلانی و ابن کثیر که از استوانههای علمی اهل سنت بهشمار میروند، دوباره تکرار شده است.[1]
البانی میگوید: «روایت (هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده است)، از گروهی از صحابه نقل شده است؛ اول: از عمرو بن شاس که بخاری در «تاریخ»، فسوی در «المعرفه»، احمد، ابنحبان و حاکم آن را نقل کرده و حاکم نیشابوری حکم به صحت آن کرده، همچنین ذهبی، نظر حاکم را تأیید کرده است، ابنعساکر از ...
دوم: از سعد بن ابیوقاص نقل شده است که آن را هیثم بن کلیب در مسند خود، ابویعلی، بزار و قطیعی در، ابنعساکر و ... نقل کردهاند که میگویم: سند این روایت «حسن» است. چون در سند آن قنان بن عبدالله است که یحیی بن معین و ابن حبان او را توثیق کردهاند؛ ولی نسائی گفته که او قوی نیست.
سوم: از جابر بن عبدالله؛ این روایت را ابن عساکر، و سهمی در تاریخ جرجان، از اسماعیل بن بهرام نقل کردهاند.
من میگویم: اسماعیل راستگو و از اساتید ابنماجه است، ولی به محمد بن جعفر ایراد گرفته شده است؛ در نتیجه: این روایت با جمع کردن این طرق، صحیح است.»[2]
پس این روايت، با سندهای متعدد نقل شده و در مجموع نمیتوان در صحت آن ترديد كرد.
دلالت حدیث:
به حکم خداوند متعال، هر کس رسول خدا را اذیت کند، این آیه شامل حال او میشود؛ «اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا.[احزاب/57] آنها که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکنندهای آماده کرده است.»
خداوند در آیه دیگر میفرماید: «وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ اَلیم.[توبه/61] و آنها که رسول خدا را آزار میدهند، عذاب دردناکی دارند.»[3]
و به حکم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آزار امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آزار خود ایشان است.
بنابراین طبق این کلام نبوی، باید اولاً امیرالمؤمنین، علی (علیهالسلام) معصوم باشند، زیرا که آزردن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) همیشه و در همه حال و در هر موقعیتی و در هر مسالهای ممنوع بوده و حرام است و خود این مطلب به تنهایی بر عصمت رسول خدا دلالت میکند؛ زیرا اگر ایشان معصوم نباشند، ممکن است به ناحق رنجیده خاطر و دل آزرده شوند و چنانچه خطا و سهو واشتباه از ایشان سر بزند، باید مردم حق داشته باشند که ایشان را مورد سرزنش و ملامت قرار داده، نهی از منکر کنند، در حالیکه ممکن است ایشان ناراحت بشوند و مردم مورد لعن الهی قرار گرفته، جهنمی بشوند؛ در حالیکه مرتکب اشتباه نشدهاند.
از آنجا که آزردن حضرت امام علی، با آزردن پیغمبر اکرم تفاوتی نمیکند و رابطه این همانی، بین این دو برقرار است؛ پس آزردن ایشان نیز، همیشه و در همه حال، و در هر موقعیتی و در هر مسالهای ممنوع بوده و حرام است؛ پس میبایست ایشان نیز معصوم باشند.
ثانیاً هرکس امیرالمومنین، علی (علیهالسلام) را بیازارد، از رحمت خدا در دنیا و آخرت به دور بوده، و برای او عذاب خوارکننده و دردناکی آماده شده است.
ثالثاً غصب خلافت که امیرالمومنین (علیهالسلام) را ناراحت ساخت، تا آنجا که فرمود: «صبرت و فی الحلق شجی و فی العین قذی.[4] صبر کردم چنانکه استخوان در گلو و خار در چشم باشد.» مورد غضب الهی بوده و غیرشرعی است.
و حکم کسانیکه به جنگ و مبارزه با ایشان برخاستند نیز معلوم میگردد.
رابعاً افضلیت مولایمان امیرالمؤمنین بر جمیع صحابه، از این حدیث استنباط میشود؛ زیرا ایشان همردیف پیامبر بوده و معصوم هستند و هیچیک از صحابه حق ندارد ایشان را به کمترین چیزی، مورد اذیت و آزار قرار دهد.
پینوشت:
[1]. شحود، علی بن نایف، مشاهیر اعلام المسلمین، ص145.
[2]. البانی، محمدناصر (متوفای۱۴۲۰هـ)، السلسلة الصحیحة، ج۵، ص۳۷۳-۳۷۴، مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. اما اینکه به پیامبر نسبت داده شده که از خداوند خواستم هر که را لعنت کنم مایه تزکیه و رحمت برای او قرار دهد هم خلاف قرآن است و هم خلاف عقل و وجدان؛ نه تنها خلاف عصمت است، بلکه ایشان را در ردیف انسان معمولی و پایینتر از آن به عنوان فرد احساسی، عصبانی و دمدمی مزاج معرفی میکند.
[4]. نهج البلاغه، امیرالمؤمنین، خطبه 3.
افزودن نظر جدید