شاخصهی ولایت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بسیاری از متصوفه مدعی ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) بوده و از ایشان دم میزنند. افراد بیاطلاعی هم ظاهر را دیده و چون از نفس قضیه و عمق باورها و شاخصهها بیخبرند، ایشان را مرید علی (علیه السلام) برمیشمارند.
سوال این است: آیا هر کس ابراز علاقه به امیرالمومنین (علیه السلام) کند یا شعری در مدح ایشان بسراید، شیعه و معتقد به ولایت آن حضرت میباشد؟
پاسخ این است که اين ولايت، بالاتر از محبت و دوستى و عشق است. كه محبت مولی على (علیه السلام) در دل دشمنان او هم خانه داشت. «آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوهى طلوع و غروب، اسيرشان مىكند و چشمشان را مىگيرد و دلشان را به بند مىكشد، چگونه مىشود شُكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيعتر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينهى ناپيداتر از كوير و عميقتر از دريا و جلوهى آن طلوع بىغروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند.»[1]
هر كس با هر مَشربى و عقيدهاى، مىتواند دوستدار على (علیه السلام) باشد. در على (علیه السلام)، علم و عشق، تدبير و شمشير، حُرّيت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمهى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى هست. اين همه به خاطر حقّ است و براى اوست و اين است كه همهى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفتهى اوست و مخالفش در پنهان، شيداى او.
ولايت على (علیه السلام)، نه على را دوست داشتن كه فقط علی را دوست داشتن و از غیر او برائت جستن است! ولايت على (علیه السلام)، على (علیه السلام) را سرپرست گرفتن و از هواها (دل) و حرفها (مردم) و جلوهها (دنیا) بريدن است... ولایت یعنی تنها علی (علیه السلام) را حاکم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و این ولایت و سرپرستی است که معاویه و احمد حنبل و جرج جُرداق و... از آن بهرهای ندارند، که حاکم در درون آنها و محرّک در وجود آنها امرِ علی (علیه السلام) و دستور علی (علیه السلام) نیست که هواها و حرفها و جلوهها در آنها حکومت دارند .
معاویه گرچه علی (علیه السلام) را دوست دارد ولی سلطنت را بیشتر از علی (علیه السلام) خواهان است و دوستدار آن است و احمد حنبل گرچه برای علی (علیه السلام) شعر میسراید اما حکومت و ولایتِ دیگران را به عهده دارد و جرج جرداق مسیحی اگرچه از علی (علیه السلام) مینویسد اما برای علی (علیه السلام) نمینویسد که محرّکی دیگر دارد و عاطفهای فقط او را به چرخ انداخته است.
اما مالک اشتر... این مالک است که ولایت علی (علیه السلام) را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی میکشد...
ولایت صوفیان ولایتی غشدار و التقاطی است که دردی را از ایشان دوا نمیکند. آنچه باعث صلاح و رستگاری و عاقبت بخیری و امتثال امر پروردگار است، تبعیت و ولایت محض از علی و معصومین (علیهم السلام) است.
پینوشت:
[1]. علی صفایی حائری، کتاب غدیر، لیله القدر 1397، ص ۱۱
افزودن نظر جدید