آیا کتاب عهدعتیق و عهدجدید سند معتبری دارند؟
در اینکه تمامی کتابهای عهدجدید و قدیم منتسب به انبیاء و اوصیاء الهی است، بین محققان کتابمقدس اختلاف است. نسخهشناسان و ناقدان تاریخی و ادبی عهدین، دربارهی اصل صدور این کتابها و منابع مورد استفاده و تغییرات و تحریفات نسخههای متعدد، کتابها و مقالات متعددی نوشتهاند، بنابر ادعای آلوچر( A Luscher) از سال 1850 تاکنون 700 نظریه توسط پژوهشگران در عرصه نقد کتابمقدس ارائه شده است.[1]
از قریب صد نظریهی مورد قبول در این زمان، تعداد قابل توجهی به تورات و اصالت آن پرداخته است، یکی از مهمترین این نظریهها این است که آنچه که امروز به عنوان تورات در دست ماست، ارتباطی با تورات موسی ندارد، زیرا بنابر اعتراف کتابمقدس نسخه اصلی تورات سوخته و یا قرنها مفقود شده است و تنها بخشهایی از آن یافت شد و عزرای کاتب آنرا مجددا تنظیم کرده است. نظر دیگر آن است که تنها بخشی از تورات را انبیای الهی نوشتهاند و سایر بخشها متعلق به نویسندگان دیگر است، عقیده سوم میگوید عهدعتیق دست کم چهار منبع دارند.
عهدعتیق در کتاب دوم پادشاهان22: 1-20 و دوم تواریخ 34: 10-22 از داستان پیداشدن تورات در سال 622ق.م مصادف با دوران پادشاهی یوشیا خبر میدهد. در آن زمان در حین بازسازی معبد، حلقیای کاهن ادعا کرد که بعد گذشت سالها بخشهایی از تورات را پیدا کرده است، در این زمان بنیاسرائیل پرستش یهوه خدای یکتا را رها کرده به بتپرستی روی آورده بودند و شریعت تورات به فراموشی سپرده شده بود. البته بنابر اعتراف یهودیان این کتاب پیدا شده همهی تورات نبود و بعدها تثنیه نام گرفت. توماس هابز (1679-1588) و باروخ اسپینوزا(1677-1632) از جمله کسانی بودند بنابر شواهدی چون صحبت کردن موسی بعد از مرگ خود[2]، به صراحت اعلام کردند که تورات نوشته حضرت موسی نیست. در سال 1753 ژان آستروک با توجه به نام مختلف خدا در کتابمقدس و نحوه ارتباط انبیا با او 2 منبع برای کتابمقدس معرفی کرد، منبع یَهُوَیی که در یهودا نوشته شده، منبع الوهیمی که در افرائیم و در منطقهی شمالی کشور فلسطین یعنی اسرائیل شکل گرفته است. بعدها ولهاوزن( 1918-1847) برای تورات چهار سند معرفی کرد؛ منبع یهوهای، منبع الوهیمی، منبع کاهنی و منبع تثنیهای که به اختصار ( JEPD) نامیدند. تحقیقات او نشان میداد که منابع تورات در قرن پنجم قبل از میلاد جمعآوری شده است. امروزه نسبت به اکثر کتابهای عهدعتیق این نظر وجود دارد که نویسندگان آن افرادی غیر از آن کسانی است که کتابها به نام آنها است.
دربارهی نسخههای کتابمقدس نیز باید گفت قدیمیترین نسخهی کامل عهدعتیق در قرن دهم میلادی نسخهبرداری شده است.[3] امروزه نمیتوان هیچ یک از اوراق و نسخ باقی مانده از کتابمقدس را به زمان 400ق.م نسبت داد.[4] قدیمیترین نسخهی کامل عهدعتیق عبری، نسخه مَسورایی (Massoretic Text) متعلق به سال 900 میلادی است. از دیگر نسخههای قدیمی عهدعتیق طومارهای غارهای قمران در بحرالمیت است که مربوط به قرون اول و دوم پیش از میلاد میباشند، البته نسخه کامل نمیباشد ودر محتوای آن تفاوتهایی با نسخهی ماسوراتی وجود دارد، بنابراین به قطع میتوان گفت هیچ دلیلی بر اینکه عهد عتیق به ویژه تورات مطابق با نسخه های اولیهی آن باشد وجود ندارد.
در مورد عهدجدید نیز همین مشکل وجود دارد؛ اول اینکه در قرون اول مسیحی تعداد رسالههایی که مطابق با تعالیم عیسی و تاریخ زندگی او نوشته میشد، آنقدر زیاد شد که تشخیص تعالیم درست از نادرست بسیار مشکل شده بود، چنانکه لوقا در ابتدای انجیل خود میگوید:« از آن جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به اتمام رسید...» لوقا نیز شروع به نوشتن کتابی میکند که بعدا به انجیل لوقا معروف شد، این نوشتهها در ابتدا مقدس هم نبودند و بر سر حجیت آنها بین آبای کلیسا اختلاف بود. به عنوان مثال، اوریجن علاوه بر اعتراض به بیدقتی نسخهبرداران که قسمتهایی را به متون اضافه و یا از آن حذف میکردند، برخی از کتابها همانند عبرانیان، رساله دوم پطرس، دوم و سوم یوحنا و نامهی یعقوب و یهودا را به کتب مورد قبول نمیدانست.[5] در سال 200 میلادی حداقل 40 انجیل و 40 اعمال رسولان، 20 مکاشفه و صدها نوشتهی عهدجدیدی وجود داشت، بالاخره به مرور زمان برخی از این نوشتهها رد و برخی مورد قبول قرار گرفت، تااینکه در قرن چهارم میلادی در شورای کارتاژ ( 397م) 27 کتاب را به عنوان کتب الهی پذیرفتند و بقیه کنار گذاشته شدند. در مورد نسخههای عهدجدید نیز باید گفت در حال حاضر هیچ نسخهی کامل و اصلی از عهدجدید در دسترس نیست، قدیمیترین نسخه موجود عهدجدید، نسخه موسوم به « ریلند» است که قطعه پاپیروسی از 125 میلادی است که بخشهایی از انجیل یوحنا را دربر دارد.[6] در عین حال به جز رسالههای پولس دربارهی اینکه نویسنده اناجیل و سایر کتب عهدجدید چه کسانی هستند، اختلاف شدیدی وجود دارد. پس مسیحیان قبل از اینکه به صحت نسخههای قرآنکریم خدشه کنند، باید نسبت به صحت و حجیت کتابمقدس خود پاسخگو باشند.
پینوشت:
[1] شمس، محمد، سیر تحول کتاب مقدس، ص77
[2] تثنیه 34: 5-7
[3] شمس، محمد، سیر تحول کتاب مقدس، 148
[4] همان، 150
[5] همان ص221-225
[6] همان ص230
افزودن نظر جدید