نقدمسیحیت
محققین در اینکه بخشهای عهد قدیم آنچنان که اعتقاد رایج است، اشکالاتی وارد میکنند، برخی معتقدند تورات کنون هیچ ارتباطی با تورات موسی ندارد، چرا که طبق اعتراف خود عهد قدیم، این کتاب در زمانی سوخته و یا مفقود شده، عدهای دیگر براین نظرند که بخشی را موسی و بخشی را نویسندگان دیگر نگاشته اند و اعتقاد دیگر نظریهی چهار منعی بودن تورات است، اسپینوزا و هاببز، اولین کسانی بودند که اعتبار تورات را زیر سوال بردند، و امروزه به نظر اکثر محققین، نویسدگان عهدقدیم افراد دیگری هستند، در مورد عهد جدید هم باید توجه داشت که در آغاز تاریخ مسیحی، اناجیل و رسالههای فراوانی نگاشته شد و در سال 397 و شورای کارتاژ تصمیم به اعتبار بخشیدن به کتب موجود گرفته شد، بجز رسالات پولس، در اینکه نویسندگان کتب عهدجدید چه کسانی هستند، اختلاف شدیدی وجود دارد.
اینکه حضرت مسیحی برای گناهان ما کشته شد، باعث شده برخی فکر کنند در مسیحیت آزادی عمل بیشتری برای لذتهای غیرالهی و گناهان وجود دارد، در حالی که انسانهای دیندار یا مطیع اوامر خدا هستند یا شیطان(که امر به گناه میدهد)، و از این دو حالت خارج نیست، در ضمن اینکه کتابمقدس مسیحی هیچ گاه آزادی بیقید و شزط و جواز گناه را تعلیم نمیدهد.
در مسیحیت نیز منند سایر ادیان اعتقاداتی وجود دارد که هرمسیحی موظف است به آنها معتقد باشد و اگر از پذیرش آنها سر باز زند مرتد محسوب میشود، در کتاب مقدس مسیحی نیز کفر به روحالقدس گناهیست که قابل بخشش نیست.