مبشرین مسیحی ادعا دارند بنابر آموزه های حضرت عیسی که فرمود: «از آنرو که درخت بد میوه بد میدهد و درخت خوب، میوه نیکو می آورد»،[1]  غیر مسیحیان زندگی  پر از دروغ و نفرت و انتقام و کینه  دارند این در حالی است که مسیحیان در راستی و محبت، گذشت و رحمت نسبت به یکدیگر زندگی میکنند و این دلیلی بر حقانیت مسیحیت است[2] .

دلایل مختلفی وجود دارد که تنها با تکیه بر رفتار برخی از پیروان یک دین نمی توان حقانیت یک دین را ثابت کرد.

اول آنکه گاهی معیار درستی و یا نادرستی یک عمل در عقاید و ادیان مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال قیام در برابر ظالم در اسلام جایز شمرده شده «‏...فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد (و زياده روى ننماييد)! و بدانيد خدا با پرهيزكاران است.‏[3] همچنین قرآن کریم  می فرماید: أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ نَصْرِهِمْ لَقَديرٌبه كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفته‏اند؛ و خدا بر يارى آنها تواناست.[4] و لی پولس در نامه به رومیان می گوید: " بنابر این از صاحبان قدرت اطاعت کنید، نه تنها به سبب غضب خدا ، بلکه به خاطر آسایش وجدان خود نیز."[5] و یا پطرس ابراز می کند: " به خاطر خداوند مطیع همه قدرت های انسانی باشید خواه پادشاه که بالاتر از همه است خواه فرمانداران که از طرف او مامور شده اند...[6]

پس مقابله با حاکم ستمگر در نگاه اسلام و مسیحیت دو حکم متفاوت خواهد داشت.

دوم رفتارهای نادرست  پیروان ادیان می تواند علت های مختلفی داشته باشد ولذا نمی توان  همه اعمال آنها را به حساب دین و اعتقاد آنها گذاشت.

الف: برخی از روی جهالت تفسیرها و تأویل های  نادرست خود از منابع دینی را به دین و دین داران تحمیل می کنند. مانند اعمال  برخی از تکفیری های مسلمان که به خاطر تفسیر نادرست خود از کفر و جهاد اقدام به قتل افراد بی گناه می کنند و یا صهیونیست های مسیحی به دلیل برداشت نادرست خود ازمکاشفات کتاب مقدس، رژیم غاصب کودک کش صهیونیستی را در کشتار  مردم مظلوم فلسطین یاری کرده و به قول خود زمینه را برای جنگ آرماگدون و کشتار صدها میلیون نفر از مردم جهان آماده میکنند. و یا جنگهای سی ساله میان کاتولیک ها وپروتستان ها که به کشتار فجیع دهها میلیون نفر در قاره اروپا منتهی شد در حالی که هر دو طرف خود را بر حق می دانستند.

ب: عده ای از پیروان از روی طمع ورزی و رسیدن به خواسته های مادی از دین سوء استفاده می کنند و اعمال زشت خود را به پای دین می نویسند. به عنوان مثال «پاپ اوربان دوم» به طمع تصرف قلمرو رم شرقی و نابودی رقیب ارتدکس خود و به بهانه فتح سرزمین مقدس اورشلیم، به آغاز جنگهای صلیبی فتوا داد. این جنگها به مدت دو قرن میلیونها انسان را به ورطه نابودی کشاند. و یا کشتار میلیون ها سرخ پوست  قاره آمریکا به بهانه تصرف سرزمین مقدس و ترویج مسیحیت. نمونه ای از این گونه افراد است. «جان وینتروپ» رهبر هیأت اعزامی پیورتن ها به ماساچوست در موعظه ای که در سال 1630 میلادی برای مهاجران انگلیسی  قرائت کرد می گوید: «شما به سرزمینی آمده اید که پروردگار برای پدارانتان ابراهیم، اسحاق و یعقوب سوگند به آن یاد کرد که به آنها عطا کند. سپس درباره سرنوشت مردم بومی آمریکا به قتل عام کنعانیان توسط بنی اسرائیل اشاره کرده  و می گوید سرنوشت این افراد نیز در همین پیمان مشخص شده است.»[7]

ج: گاهی آداب و رسوم و باورهای خرافی چنان با باورها  و رفتارهای دینی مردم در هم آمیخته می شود که برخی آنرا به عنوان یک فکر یا عملی  دینی تلقی می کنند. در حالی که این خرافات اصلاً ارتباطی با دین ندارد. به عنوان مثال مسیحیان ایتالیایی در عید پاسکوا با بُرسی چوبی که دندانه های شیشه ای دارد  بدن خود را مجروح کرده و برای سوزش بیشتر به آن شراب می ریزند. وآنرا به نوعی همدردی با شکنجه های عیسی توسط رومیان می دانند.[8]

د: بسیاری از افراد بودایی و یا حتی بی خدا همان گونه که به سگ ها و گربه ها توجه دارند  از روی عاطفه و دلخوشی خود به انسان ها  کمک می کنند آیا اینگونه اعمال دلیلی بر درستی اعتقاد آنهاست؟

پی‌نوشت:

[1]. انجیل متی ۷: ۱۷-۲۰
[2]. منبع پرسش مطالعات میدانی در میان مسیحیان تبشیری.
[3]. سوره  بقره، 194
[4]. سوره حج، 39
[5]. رومیان 13: 5
[6]. رساله اول پطرس 2: 13-14
[7]. رضا هلال، مسیحیت صهیونیست و بنیادگرای آمریکا، ترجمه علی جنتی، صص 95-81
[8]. سایت رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران- رم، ایتالیا.