جاده ای به سوی تاریکی

  • 1391/11/19 - 19:48
تصوف از دیدگاه ائمه و بزرگان راهیست به سوی تاریکی و گمراهی.
جاده تاریکی تصوف

ائمه اطهار(ع) را مي‌توان اولين مخالفان تصوف دانست. براي نمونه به برخي از اين احاديث و روايات توجه مي‌كنيم: امام رضا (ع) فرمود: «کسي که به نزد او نامي از صوفيه برده شود و نسبت به آن‌ها ابراز تنفر و مخالفت نکند، از ما نيست و کسي که آنان را انکار نمايد چنان است که در رکاب پيامبر(ص) با کفار جهاد کرده است.»1 مردي از اصحاب ما به امام صادق(ع) عرض کرد: در زمان ما دسته‌اي پيدا شده‌اند که به آن‌ها صوفيه گفته مي‌شود. شما درباره آن‌ها چه مي‌فرماييد؟ امام(ع) فرمود: «آنان دشمنان ما هستند. هر کس به سوي آن‌ها اظهار تمايل کند، از آن‌ها محسوب مي‌شود و با آن‌ها محشور. زود است که عده‌اي از مدعيان دوستي ما اهلبيت نسبت به آن‌ها تمايل خواهند نمود و خود را تشبيه به آن‌ها کرده و به نام و لقب آن‌ها ملقب خواهند شد و گفته‌هاي آنان را تأويل و توجيه خواهند کرد. آگاه باش، هر کس به آن‌ها تمايل نمايد، از ما نيست و من از او بيزارم و هر کس نسبت به آنان ابراز مخالفت و انکار و آن‌ها را رد نمايد، مانند کسي است که پيش روي پيامبر(ص) با کفار جهاد کرده باشد.» 2يكي از اصحاب امام ‌هادي(ع) نقل مي‌كند كه روي با امام در مسجد النبي بودم، عده‌اي از اصحاب به خدمتش رسيدند. مدتي بعد جماعتي از صوفيه وارد مسجد شدند و در گوشه‌اي به حالت دايره‌اي نشستند و شروع به گفتن لا اله ‌الا ‌الله نمودند. امام ‌هادي(ع) فرمود: «به اين مردم فريبکار توجه نکنيد. اين‌ها هم‌ پيمانان شياطين و ويران‌کننده مباني دين هستند. 3

از امام صادق(ع) پرسيدند: «ابوهاشم کوفي (مؤسس تصوف) چگونه آدمي است؟» فرمود: «وي شخص فاسدالعقيده‌اي بوده و او همان کسي است که مذهبي را بدعت گذارد که آن را تصوف مي‌نامند و وي اين مذهب را پناهگاهي براي عقيده زشت و ناپسند خود قرار داد.» 4

رسول اكرم(ص) ضمن سفارشات خود به ابوذر فرمود: «اي اباذر! در امت من افرادي خواهند آمد كه در تابستان لباس پشمي مي‌پوشند و اين كار را براي خود فضل و مقام مي‌پندارند. لعنت ساكنان آسمان و زمين بر اين‌ها باد!» 5

و اما فقهاي عصر حاضر به اجماع صوفيه را داراي انحرافات فراوان مي‌دانند و مي‌گويند بايد به شدت از آنها پرهيز نمود.  علماي گذشته نيز نه تنها با صوفيه قويا مخالفت داشته‌اند، بلكه در رد آن‌ها نيز كتاب‌ها نوشته‌اند. سلطان الواعظين شيرازي -رحمه الله- در كتاب فضايح الصوفيه 120 كتاب علمي و تحقيقي از علماي بزرگ را ذكر مي‌كند كه هر يك به رد صوفيه پرداخته‌اند. اجمالا در بين علماي درگذشته بزرگاني چون حسين بن سعيد اهوازي،  ابوسهل نوبختي،  قطب راوندي،  شيخ مفيد،  شيخ طوسي،  شيخ طبرسي، ابن نديم،  علامه حلي، صدرالمتالهين شيرازي (ملاصدرا)،  مقدس اردبيلي، شيخ حر عاملي، شهيد اول، شهيد ثاني،  قاضي نور الله شوشتري، شيخ بهائي، علامه مجلسي، ملا محمد صالح مازندراني سمعاني، ملامحسن فيض كاشاني، علامه وحيد بهبهاني، ملا محمدي مهدي نراقي، ملا احمد نراقي، علامه بحراني، ميرزاي قمي، ملاعلي‌اكبر اژه‌اي، ميرزا جواد تهراني، ملا محمد طاهر قمي، سيد نعمت الله جزائري، سلطان الواعظين شيرازي، علامه محمد تقي جعفري تبريزي، شهيد مرتضي مطهري، ... كه هر يك استوانه‌هايي در تشيع بوده‌اند، بر خلاف صوفيه رعايت دستورات شريعت را براي رسيدن به حقيقت تا پايان عمر واجب مي‌دانند و صوفيه را منحرف دانسته و آن‌ها را رد كرده‌اند. برخي از اين بزرگان كتب خود را تماما در مقابل سلك صوفي‌گري و يا رد آنان تاليف كرده‌اند، كه در پي‌نوشت تنها نام كتاب آمده است. زيرا كتاب تماما در مقابل صوفيه نوشته شده است. اما در برخي ديگر هدف كتاب چيز ديگري بوده و در قسمت‌هايي صوفيه را رد كرده است، كه در پي‌نوشت به صورت دقيق مشخص شده است كه در كدام قسمت اين كتاب‌ها صوفيه تخطئه شده‌اند.شايسته است در اين‌جا اشاره‌اي كنيم به سخنان محي‌الدين ابن عربي، بزرگ عالم عرفان نظري كه شايد كمتر هم اهل علوم فقهي بوده است، در مورد لزوم پايبندي به شرع و مذمت صوفيه.

ابن عربي مي‌گويد: «شريعت هرگز كنار نمي‌رود. زيرا آن بهترين سخن گويندگان و بهترين اعتقاد معتقدان است.»  مساله اعتقاد و التزام به شريعت بارها توسط ابن عربي تصريح شده است.  و اما در مذمت صوفيه ابن عربي مي‌گويد: «بعد از مراسم سماع به يكديگر تبريك مي‌گوييد، در حالي كه فرشتگان به جهت از دست دادن دين و ايمانتان به شما تسليت مي‌گويند. به جهت اين اعمال از خدا حيا نمي‌كنيد؟! در تسخير و قبضه شيطان بوديد و بازيچه دست او. با اين همه ذوق مي‌کرديد و لذت مي‌برديد. از همه بدتر در حالي كه ادعا مي‌كنيد با خدا و در خدا هستيد، شطحيات  بر زبان مي‌رانيد.»  و نيز در جاي ديگر مي‌گويد: «رقص و پايکوبي  لايق حضرت حق نيست. رقص کنيد و بدانيد که تنها رقاصيد و بدانيد که هنوز در مرحله نفسانيات باقي هستيد و اگر قبول نداريد، پس دروغ‌گو هستيد.»

و اكنون مي‌پردازيم به آن‌چه عرفاي معاصر به صراحت در مورد صوفيه گفته‌اند. در اين جا قصد معرفي اين عارفان راستين را نداريم، چه قلمي توان معرفي آن‌ها را ندارد. اما از خواننده تقاضا داريم در صورتي كه اين بزرگان را نمي‌شناسد، مطالعه‌اي جزيي در مورد شخصيت آن‌ها بنمايد كه هر چند تا حدي ضعيف ببيند آن‌ها كه بوده‌اند و چگونه با گمنامي به عنوان آيات و نشانه‌هاي الهي بر روي زمين در حركت! بدون شك حرف اين بزرگان براي همه حجت است و راهنمايي آشكار! اين بزرگواران كساني بوده‌اند كه خود قطب عرفان و فلسفه بوده و حتي عده‌اي از جهال با آنان مخالفت مي‌كردند و مي‌بينيم كه حتي اينان نيز صوفيه را به شدت رد كرده‌اند.  6

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منابع:

 1-مستدرک الوسائل، ج2، ص92

 2-اصول کافی، ج5، ص65

 3-تحف العقول، ص348

 4-بحارالانوار، ج10، ص351

 5-سفینة البحار، ج5، ص200

 6-ناقوس رسوایی گنابادیه ص82

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.