عبدالبهاء: بومیان آمریکا باید ممنون کلمبوس باشند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ساکنان اولیهی قارهی آمریکا تا قبل از ورود اروپائیان، از نظر شرایط اقتصادی متفاوت، اما از نظر نظام اجتماعی پیشرفته بودند. مزارع ذرت سرخپوستان و... در خاطرات اولین مهاجرین اروپایی به این قاره، بیانگر کشاورزی سازمان یافته در این قاره است. سرخپوستان در زمینهی مهمان نوازی نیز بسیار قوم با فرهنگی بودهاند؛ همچنان که «جان اندیکوت» در توصیف حمله خود بر قوم «پیکو» گفته است: «هنگامی که سرخ پوستان پیکو احساس کردند به آنان نزدیک میشویم به استقبال ما شتافتند و فریاد خوش آمدید انگلیسیها سردادند اما آنها از طرح شومی که برای آنان پنهان کرده بودیم آگاهی نداشتند».[1]
اما اروپاییهای مهاجر برای تسلط خود بر این قاره، به روشهای گوناگونی نظیر نسلکشی، بردهداری، نابودی مزارع، گرسنگی، کوچ جمعی، غارت و شیوع بیماریهای واگیر (وبا و طاعون) در میان سرخپوستها متوسل شدند.[2]
اینها همه در حالیست که دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در اظهاراتی سخیف، سرخپوستان را ممنون اروپاییهای جنایتکار دانسته است: «شماها باید خیلی ممنون کلمبوس شوید که چنین مملکت عظیمی برای شما کشف نمود. از اغرب غرائب آنکه او کشف کرد، لکن به نام اِمریک مشهور گردید. باید فی الحقیقه اسمش کلمبیا باشد و حق و عدالت این بود».[3]
اما آیا بومیان آمریکایی در نظر عبدالبهاء، آدم به حساب نیامدند که وی از ورود اروپاییها به این قاره، به واژهی «کشف» تعبیر کرد؟! از طرفی، آیا کلمبوس با خود برای بومیان آمریکا تربیت الهی به ارمغان آورد یا زجر و کشتار و قتلعام که عبدالبهاء اینچنین از او تمجید نموده و حضور او را در این قاره، موجب تبدیل عالم حیوان به انسان دانسته است؟! عبدالبهاء چگونه تمام کشتار فجیع و بدبختی بومیان آمریکا را فراموش نموده و تنها از اینکه مملکت عظیمی نصیب اروپائیها شده ابراز خوشحالی نموده است؟! همچنین عبدالبهاء طوری سخن رانده که گویا ساکنان اصلی آمریکا، حق اظهار نظری دربارهی نام کشورشان ندارند و «حق و عدالت» اینست که نام یک شخص اروپایی به عنوان اسم کشورشان انتخاب شود!
پینوشت:
[1]. خبرگزاری مشرق، تیتر مقاله: قاره آمریکا چگونه اشغال شد و چه سرنوشتی برای بومیان رقم خورد؟، کد خبر 216995، تاریخ انتشار: 1392/4/14.
[2]. همان.
[3]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 113-112.
افزودن نظر جدید