اهل سنت از این سخن عمر بن خطاب دوستی را می‌فهمند؟

  • 1397/04/30 - 14:17
در صدر اسلام حوادث فراوانی رخ داد که به نوبه خود از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است، از جمله اتفاقات مهم و تاریخی آن زمان، واقعه غدیر خم است، که پیامبر در راه بازگشت از بیت الله الحرام در منطقه غدیر خم و در حضور حاجیان بی‌شماری که در راه بازگشت از حج بودند، جانشین خود را به دستور خداوند به همگان معرفی کردند.

خلاصه مقاله
واقعه غدیر خم، از وقایع مهم تاریخی اسلام است؛ بین شیعه و اهل سنت، در معنای کلمه مولی اختلاف شده است. چرا که شیعه کلمه مولی را به معنای سرپرست و ولیّ و صاحب اختیار می‌داند، اما اهل سنت آن را به معنی دوستی و محبت معنا می‌کنند، در حالی‌که عمر بن خطاب هم مولی را ولیّ و سرپرست و صاحب اختیار فهمیده بود. از عمر بن خطاب نقل شده که به کسی‌که با تحقیر حضرت علی را مورد خطاب قرار داده بود گفت: وای بر تو! آیا می‌دانی چه کسی را کوچک شمردی؟ این شخص علی بن ابی‌طالب، مولای من و مولای هر مسلمانی است.

متن مقاله
واقعه غدیر خم، یکی از وقایع مهم تاریخی دین اسلام است که پیامبر اکرم در آخرین حج خود، جانشین خود را طی مراسم باشکوهی معرفی کردند، خطبه طولانی برای حجاج بیت الله الحرام، که در بازگشت از حج بودند، در منطقه غدیر خم ایراد فرمودند و در قسمتی از آن خطبه شریف عبارت: «من کنت مولی فهذا علی مولاه... [1] هر کس من مولای اویم، این علی مولای اوست» را بیان کردند. اما در بین فرق و مذاهب اسلامی -شیعه و اهل سنت- در معنای کلمه مولی اختلاف شده است. چرا که شیعه کلمه مولی را به معنای سرپرست و ولیّ و صاحب اختیار می‌داند، اما اهل سنت آن را در معانی مختلف، به‌ویژه به معنای دوستی و محبت معنا می‌کند و این در حالی است که اگر به سخنان عمر بن خطاب در کتب فریقین مراجعه کنیم، یقیناً عمر بن خطاب هم، مولی را ولیّ و سرپرست و صاحب اختیار فهمیده بود.
مثلاً خطیب خوارزمی و دیگران با ذکر سند نقل کرده‌اند که بین عمر بن خطاب و مردی درباره‌ی مسئله‌ای کار به نزاع کشید، حضرت علی (علیه‌السلام) در نزدیکی آن‌ها نشسته بود، عمر با اشاره به حضرت علی (علیه‌السلام) گفت: این شخص بین من و تو داوری کند، مرد  طرف نزاع با تعبیری تحقیر آمیز از هویت آن حضرت سؤال کرد، در حالی‌که ظاهراً امام علی (علیه‌السلام) را نمی‌شناخت. عمر بن خطاب با گرفتن یقه و یا -گوش‌هایش- او را از زمین بلند کرد و گفت: «ویلک، أتدری من صغّرت؟ هذا علی بن ابی‌طالب، مولای و مولی کل مسلم.[2] وای بر تو، آیا می‌دانی چه کسی را کوچک شمردی؟ این شخص علی بن ابی‌طالب، مولای من و مولای هر مسلمانی است.»
حاکم حسکانی عالم اهل سنت با کمی اختلاف در متن حدیث می‌نویسد: «... این مولای من و مولای هر مومنی هست، پس کسی‌که او مولایش نباشد، مومن نخواهد بود.»[3]
و محب طبری نیز با کمی اختلاف در کتاب خود با ذکر سند از حافظ بن سمان عین عبارت حسکانی را نقل می‌کند و این‌گونه می‌نویسد: «ویلک، ویحک- ما تدری من هذا، هذا مولای و مولی کل مومن و مومنه و من لم یکن مولاه فلیس بمومن.[4] وای بر تو نمی‌دانی این کیست؟ این مولای من و مولای هر مرد و زن مومن است و کسی‌که او مولایش نباشد، مومن نیست.»
در نتیجه این اهل سنت است که سعی در اقتداء و تبعیت از عمر بن خطاب به عنوان خلیفه مسلمین می‌کنند، پس باید قول و گفتار او را در معنای مولی، ملاک قرار دهند و مغرض و بی‌انصاف نباشند و تعصب بی‌جا نداشته باشند، چرا که عمر بن خطاب همین معنای صاحب اختیار و سرپرست را ملاک قرار داده بود.

پی‌نوشت:

[1]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، موسسه المحمودی، بیروت، لبنان، ج2 ص79 شماره 581.
[2]. مناقب، خوارزمی، مطبعه الحیدریه، نجف، عراق، ص89.
ریاض النضره، محب طبری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص115.
[3]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، دار الهدی، قم، ایران، ذیل آیه(أفمن یهدی الی الحق...)، ج1 ص226،
[4]. ریاض النضره، طبری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص115.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.