بهائیت و ادعای انتساب معجزهی بیانی به قرآن توسط مسلمانان!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان فرقهی بهائیت در راستای انکار اعجاز بیانی قرآن کریم، با هدف توجیه عجز پیامبرخواندهی خود از معجزه، مدعی شدند: «در قرآن شریف، ابداً ذکری از اینکه آیات کتاب از جهت فصاحت و بلاغت حجت است، وارد نشده است، بلکه اشاره هم به این مطلب نفرموده است. گویا به اعتقاد متأخرین (العیاذ بالله) حق جلّ جلاله در کتاب مجید احتجاج را ساکت گذاشته و استدلال را تکمیل نفرموده است».[1]
اما در پاسخ به این ادعا باید گفت:
اولاً: فصاحت و بلاغت قرآن برای مخاطبین آن روز، از بدیهیات به شمار میرفت و ادیبان بزرگی به این وجه از اعجاز قرآن اذعان کرده بودند.[2]
ثانیاً: بر خلاف ادعای این مبلّغ بهائی، خدای تعالی بارها به فصاحت و بیمانندی آیات قرآن کریم تصریح نموده است؛ همچنان که میخوانیم: «وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ (192) نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ (193) عَلي قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ (194) بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبينٍ [شعراء/195-192]؛ مسلّماً این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است؛ روح الامین آن را نازل کرده است؛ بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی؛ آن را به زبان عربی آشکار (نازل کرد)». و یا آنجا که فرموده است: «قُل لئِنِ اجتَمَعَتِ الاِنسُ والجِنُّ عَلى اَن يَأتوا بِمِثلِ هذا القُرءانِ لايَأتونَ بِمِثلِهِ ولَو كانَ بَعضُهُم لِبَعض ظَهيرا [اسراء/88]؛ بگو: «اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند.
پینوشت:
[1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، هند: بینا، بیتا، صص 287-285.
[2]. ر.ک: فضل بن الحسن طبرسی، مجمع البیان، تهران: ناصرخسرو، 1372 ش، ج 5، ص 387؛ الحمیری المعافری عبدالملک بن ابن هشام بن ایوب، السیرة النبویة، تحقیق: طه عبدالرءوف سعد، بیروت: دارالجیل، ط: اول، 1411 ق، ج 1، صص 132-131.
افزودن نظر جدید