خانه عایشه مدفن الرسول نیست
مقدس جلوه دادن چهرههای اهلسنت، کاری عادی در میان برادران اهلسنت شده است. برای این کار به هر چیزی تمسک میکنند. یکی از این کارها مقدس کردن عایشه است، به این بهانه که پیامبر اکرم در خانه او دفن گردیده است.
سؤال این است آیا پیامبر واقعاً در حجره عایشه دفن شده است؟
در خصوص محل دفن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اختلاف نظر وجود دارد. برخی از اهلسنت بر خلاف آنچه که در بعضی منابع آمده است، بر این عقیدهاند که آن حضرت در حجره عایشه دفن گردیده است. امّا محققان شیعه بر این باورند که به شهادت اسناد معتبر از کتب اهلسنت آنچه که قدر متیقن است این است که آن حضرت در حجره عایشه دفن نگردیده است که در این راستا ادلّهای موجود است.
اهل سنت برای اثبات ادعای خود به حدیثی از خود عایشه استناد میکنند.
بخاری به نقل از عایشه آورده است: «وچون پیامبر احساس سنگینی نمود و درد آن حضرت شدت یافت از دیگر همسرانش اجازه خواست تا ایام بیماریش را در منزل من سپری نماید و آنان نیز اجازه دادند، آنگاه در حالیکه دست بر شانه عباس و شخص دیگری داشت و پاهایش بر زمین کشیده میشد خارج شد. عبیدالله میگوید وقتی مطلب عایشه را برای ابنعباس نقل کردم، به من گفت: میدانی آن شخصی که عایشه نام او را ذکر نکرد، چه کسی است؟ گفتم: نه! گفت: او علی بن ابیطالب است.»[1]
احمد بن حنبل هم در این خصوص نقل کرده است: «آن شخص علی بن ابی طالب است که عایشه خوش نداشته نام او را ذکر نماید.»[2]
اما شیعه نظری مخالف با نظر اهلسنت دارد. نظر برخی از محققان شیعه این است که حضرت رسول در حجره عایشه دفن نشده است، چون به استناد مصادر اهلسنت در مییابیم که وفات رسولخدا در حجره اختصاصی و در منزل خود آن حضرت بوده است.
در حدیثی از عمر بن خطاب راجع به مکانی که پیامبر در آن قبض روح گردید آمده است: «در حالیکه ما در خانه رسول خدا بودیم، شخصی از پشت دیوار خانه حضرت صدا زد: ای عمر بن خطاب! خارج شو که انصار در سقیفه بنیساعده گرد هم آمدهاند، به آنها بپیوند قبل از آن که اتفاقی بیافتد.»[3]
علاوه بر حدیث فوق، حدیثی از عایشه وجود دارد که اعتراف بر مطلبی دارد که دلالت میکند وفات رسولخدا در حجره او نبوده است.
عایشه میگوید: «آیه رجم و ایجاد رضاع به ده بار شیر دادن نازل شد و من آن را در صحفه کاغذی زیر تخت خود نگهداری میکردم، اما در روزی که مشغول امورات مربوط به وفات رسولخدا بودیم، گوسفندی داخل حجره شد و آن را خورد.»[4]
سؤالی که به ذهن میرسد این است که اگر بیماری حضرت، و وفات رسولخدا در حجره عایشه اتفاق افتاده بود، چگونه امکان دارد، با وجود ازدحام جمعیت و در حضور آن همه انسان، گوسفند داخل حجره شده و آن صفحه کاغذ را بخورد؟ معلوم است که هیچ کس در خانه نبود و گوسفند از این فرصت استفاده کرد.
دلیل دیگری که میتوان بیان کرد این است که عایشه بعد از وفات رسولخدا، حجره خود را به معاویه فروخت. لذا حجره محل دفن رسولخدا، نمیتواند همان حجره عایشه که به فروش رسیده است باشد.
ابن سعد در الطبقات الکبری آورده است: «معاویه منزل عایشه را به صد و هشتاد هزار درهم و بعضی گفتهاند به دویست هزار درهم خریداری نمود، مشروط به اینکه عایشه تا آخر عمر در آنجا سکونت داشته باشد.»[5]
تیر خلاص بر پیکر اینگونه سخنان را رسول خدا زده است. در صحیح بخاری و صحیح مسلم روایتی از رسول خدا نقل شده است که رسول خدا در مورد منزل عایشه فرمودند: «رسول خدا رو به خانه عایشه نمودند و فرمودند اینجا جایگاه فتنه است، اینجا جایگاه فتنه است، اینجا جایگاه فتنه است، از اینجا شاخ شیطان بیرون میآید.»[6]
با وجود این روایت، آیا میتوان گفت رسولخدا اجازه دهند که در چنین خانهای دفن گردند؟ آیا رسولخدا در خانهای دفن شده است که از آن فتنه بر میخیزد؟
با ادله بیان شده از منابع اهل سنت واضح و آشکار میگردد، که محل رحلت و دفن رسول خدا حجره عایشه نبوده بلکه ملک شخصی خود حضرت بوده است. لذا با اینگونه جعل احادیث کردنها نمیتوان چهره کسی را تطهیر کرد و مقدس نمود. هرچند که به نظر ما حتی اگر پیامبر گرامی اسلام در خانه عایشه هم دفن میشد باعث تقدیس عایشه نمیشد.
پینوشت:
[1]. «قالت عائشه لَما ثقل النبِى واشتَد وجعه استَأذَن أَزواجه أَن یمرض فى بیتى فأَذن لَه، فخرج بین رجلین تخط رجلاه الأَرض، و کان بین العبَّاس و رجل آخر. قال عبید الله فذَکرت ذَلک لاِبن عباس ما قالت عائشه فقال لى وهل تدرى من الرجل الذى لم تسم عائشه؟ قلت لا. قال هو على بن أَبِى طالب.» صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، درالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص162، ح665.
[2]. «هوَ علی و لکن عائشه لا تَطیب له نفسا.» مسند أحمد، احمد بن حنبل، درالعلم، بیروت: ج6، ص228
الطبقات الکبری، ابنسعد، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص232.
[3]. «فبینما نحن فی منزل رسولالله إذا رجل ینادی من وراء الجدار أن أخرج إلی یا ابن الخطاب.. . فإن الأنصار اجتمعوا فی سقیفه بنی ساعده، فأدرکوهم قبل أن یحدثوا أمرا.» فتح الباری، ابن حجر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج7، ص23.
تاریخ دمشق، ابن عساکر، دارالعلم، بیروت: ج3، ص282.
[4]. «لقد نزلت آیه الرجم و رضاعه الکبیر عشرا و لقد کانت فی صحیفه تحت سریری، فلما مات رسولالله و تشاغلنا بموته دخل داجن فأکلها.» سنن ابن ماجه، ابن ماجه قزوینی، دارالعلم، بیروت: ج1، ص625.
مسند أبی یعلى، ابییعلی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج 8، ص 64،
المحلى بالآثار، ابن حزم، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج11، ص 236،
النهایه، ابن أثیر، دارالعلم، بیروت: ج 2، ص 87.
[5]. «واشترى ( معاویه ) من عائشه منزلها، یقولون بمائه و ثمانین ألف درهم ویقال بمائتی ألف درهم و شرط لها سکناها حیاتها.» الطبقات الکبری، ابن سعد، دارالمعرفة، بیروت: ج 8، ص 165
[6]. «فأشار نحو مسکن عائشة، فقال: هنا الفتنة - ثَلاثا - من حیث یطلع قرن الشّیطَان.» صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، داراحیاء التراث العربی، بیروت: ج4، ص182، باب ما جاء فی بیوت ازواجِ النبِی و ما نسب من البیوت إِلیهن
صحیح مسلم، مسلم بن حجاج، داراحیاء التراث العربی، بیروت: ج4، ص2229، باب الفتنة من المشرقِ من حیث یطلع قَرنا الشیطَانِ.
افزودن نظر جدید