منشأ صدور کارهای خارق العاده که برخی از مرتاض ها و رهبران فرقه ها انجام میدهند، چیست ؟
منشأ صدور کارهاي خارق العاده ميتواند امور مختلفي باشد. در ذيل به برخي از آنها و منشأ صدورشان اشاره ميشود:
1. امدادهاي غيبي:
امدادهاي غيبي به معناي مددهايي است که از غيب سرچشمه ميگيرد. هرچند با عنايت به معناي لغوي واژه مذکور ميتوان جهان و نظم، حيات و نشاط و همه نعمتهاي موجود در آن را مدد گرفته از عالم غيب و از مصاديق امدادهاي غيبي دانست،[1] ولي اين ترکيب در اصطلاح به معناي مددهاي غيبي ويژه در زندگي بشر بوده[2] و وقتي براي انسان اتفاق ميافتد که اميدش از همه جا قطع شده باشد. تعبير «امداد غيبي» در قرآن به کار نرفته؛ ولي آيات متعددي به امدادهاي غيبي الهي اشاره کرده است. مانند: فرستادن سپاه نامرئي،[3] ياري با فرشتگان،[4] ايجاد آرامش در دلهاي مؤمنان،[5] ايجاد هراس در دلهاي دشمنان،[6] فرستادن بادهاي ويرانگر،[7] کم جلوه دادن لشکر دشمن،[8] فرستادن لشکر پرندگان،[9] برهم زدن نقشه هاي دشمنان[10] و....
2. معجزه:
امر خارق عادتى است که مطابقت با ادعا داشته و به اذن و اراده خداوند، براي تأييد انبيا و اثبات صدق دعوت آنان و مزيد اطمينان مؤمنان، بر دست انبيا جاري مي شود و مقرون به تحدي است؛ يعني پيامبري که معجزه بر دست او جاري ميشود، از همگان، به ويژه منکران و ناباوران ميخواهد که اگر معجزه او را عملي عادي ميدانند و حاکي از صدق دعوت او نمي شمارند، همانند آن را بياورند. بر همين اساس امام صادق (ع) فرمود: «اَلمُعجِزةُ عَلامةُاللّه لَايُعطيها اِلّا اَنبيائَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِيُعْرَفَ بهِ صِدقُ الصَّادقِ مِنْ کِذبِ الکاذِبْ؛[11] معجزه نشانه اي براي خداست که خداوند آن را به کسي جز پيامبران و رسولان و حجّت هايش عطا نميکند و هدف از آن اين است که به وسيله آن راستگويي راستگو از دروغگويي دروغگو شناخته شود.»
3. کرامات اولياء:
کارهاي خارق عادتي است که از انبياء، ائمه و اولياي الهي صادر ميشود بي آنکه در مقام تحدي باشد. نسبت کرامت با ساير خوارق عادات اين است که هر کرامتي خارق العاده است؛ ولي هر امر خارق العاده اي کرامت نيست. شرطِ کرامت اين است که از صالحان صادر شده و نيّت و هدفي الهي داشته باشد. قدرتهايي همچون طيّ الارض، ديدن باطن انسانها [چشم برزخي]، رؤياهاي صادقه و... را ميتوان در اين بخش جاي داد.
4. نيروهاي روح انسان:
همانگونه که جسم انسان قابليّت هاي فراواني دارد، روح انسان نيز قابليّتهاي بالقوّه اي دارد. هر فردي ميتواند با تمرين هاي خاص، قدرتهاي فرامادّي خويش را تقويت نمايد. اغلب کارهاي خارق العادة مرتاضان و قدرتهايي همچون هيپنوتيزم، تله پاتي، انرژي درماني و برخي فنون موردِ استفاده در ورزش هاي رزمي را، ميتوان در اين بخش جاي داد.
5. نيروهاي طبيعت:
نيروهايي است که منبع صدور آنها، خواصّ و آثار مواد و پديده هاي موجود در طبيعت است. استفاده گسترده عرفانهاي کاذب همچون عرفان سرخپوستي از مواد گياهي با خواص روانگردان در جهت به خَلسه بردن مريدان، استفاده از خواص برخي سنگها و کريستالهاي موجود در طبيعت و حتي در مواردي استفاده از قرصهاي شيمياييِ روانگردان، نمونه هاي بارزي از استفاده از اين نوع نيروهاست.
6. نيروهاي شيطاني:
نيروهايي که ريشه اصلي آنها، در استفاده از علوم شيطاني و ارتباط با شياطين است. سحر و جادو، تسخير و احضار جن را ميتوان در اين قسمت قرار داد. شيادان عارف نما از جنّ به خاطر قابل مشاهده نبودن به عنوان ابزاري براي به انحراف کشيدن مردم با نام معنويت و عرفان استفاده ميکنند.
پینوشت:
[1]. مجموعه آثار، شهيد مطهري، ج 3، ص344، «امدادهاي غيبي در زندگي بشر».
[2]. همان.
[3]. احزاب/9.
[4]. آلعمران/ 124 و 125.
[5]. توبه/ 26.
[6]. آلعمران/ 151.
[7]. احزاب/ 9.
[8]. انفال/44.
[9]. فيل/ 3.
[10]. انفال/ 18.
[11]. بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، ج 12، ص77.