پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب– دراویش خاندان شاه حیاسی که در سده اخیر با ایجاد جریانی در فرقه اهل حق موسوم به "مکتب" همواره سعی داشته‌اند تفکرات خود را مطابق و مستنبط از قرآن بدانند [آثارالحق، ج1، ص 427، گفتار1384] و‌ خود را شیعه اثنی عشری معرفی نمایند،[برهان‌الحق،صص7، 10، 14، 297، 298 ] قائل به تحذیف و کم شدن از قرآن هستند [حق الحقایق، ص201]که بر خلاف مسلَّم تفکر شیعه است. نورعلی‌الهی در باره تحذیف قرآن می‌گوید: "قرآن در اصل 32 جزء بوده است، که دو جزء در اثبات ولایت علی (علیه السلام) بوده است."[آثار الحق، ج1، ص 423،گفتار 1371؛همان، ص 394،گفتار 1308] نورعلی‌الهی در جائی دیگر، کتاب سر انجام را عین قرآن می‌داند و می‌گوید: "سرانجام عین قرآن است هر کس قرآن را فهمید، سرانجام را می‌فهمد و هر کس هم سرانجام را فهمید قرآن را فهمیده است."[ آثارالحق، ج1، ص 423،گفتار1578] حال باید از پیروان این جریان پرسید آیا این افکار مطابق اندیشه شیعه است؟ آیا کتاب سرانجام که حاوی اندیشه‌های ذهنی تعدادی از یاران سلطان اسحاق است را می‌توان با قرآن که جنبه وحیانی دارد مقایسه کرد؟

پی‌نوشت:
الهی، نورعلی، برهان الحق، چاپ هشتم، تهران، جیحون، 1373، صص7، 10، 14، 297، 298  
الهی، نورعلی، آثار الحق، ج1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، ص427و 423و 394و 423  
جیحون آبادی، نعمت الله، حق الحقایق یا شاهنامه حقیقت (تاریخ منظوم بزرگان اهل حق) با مقدمه دکتر محمد مُکری، چاپ دوم، تهران، طهوری، 1361، ص 201