انواع مکاشفه از حیث صحت و خطا
تغییرات تدریجی بیان "کرامات" در متون صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- کرامت از جمله موضوعات مهم در بررسی تذکرهنامههای مشایخ صوفیه است. با بررسی کلی در میان تذکرهنامههای صوفیه درمیابیم صوفیان در قرون اولیه ظهور تصوف، اهمیت زیادی به کرامت نمیدادند. [عارف و صوفی چه می گویند؟، ص 122] اما در ادامه تغییراتی در پرداختن به مساله کرامت حاصل شد که این پدیده به موضوعی اصلی و محوری و بعنوان فضیلتی خاص برای مشایخ صوفیه تبدیل شد،تا جایی که داشتن کرامت برای مشایخ صوفیه از امور ضروری و لاینفک به شمار میآمد.
نگاهی تاریخی به متون صوفیه نشان دهنده تحولی تدریجی در بسیاری از جنبههای این پدیده است. ازجمله بارزترین این تغییرات، افزایش کمیت کرامات در متون متاخر نسبت به متون دورههای آغازین پیدایش تصوف است. اغراق در روایتها و تبدیل تاریخ به اسطوره [ر.ک: اکرمی، 1389، ص 31]، حذف راویان و سلسله اسناد و نیز ایدئولوژیک شدن متنهای زندگینامهای [ر.ک: فتوحی و وفایی، 1391، صص 29 - 59] همچنین تبدیل شدن داستانهای کرامات به صور نوعی و روایتهای کلیشهواری که به مشایخ مختلف منسوب میشود [ر.ک: صادقی شهپر، 1389، صص 79 - 107]، از تغییرات در حوزه داستانهای کرامات اولیاء است. درنتیجه به دنبال انحراف صوفیه از مبانی اولیه خود، امری که در آغاز ظهور تصوف در میان صوفیه از اهمیت خاصی برخوردار نبود، به مرور بعنوان فضیلتی لاینفک از مشایخ صوفیه بیان شد و برخی مشایخ یا اطرافیان ایشان کوشیدند تا برای خود کرامتسازی کرده تا شاید بتواند خود را موجه جلوه دهند.
پینوشت:
تهرانی میرزا جوادآقا، عارف و صوفی چه میگویند؟، آفاق، تهران، چاپ دوم، 1395، ص 122
اکرمی محمدرضا، حکایت صوفی، تهران، جامی، 1389، ص 31
فتوحی محمود و وفایی محمدافشین، تحلیل انتقادی زندگینامههای مولوی، بخارا، 1391، صص 29 – 59
صادقی شهپر رضا، صور نوعیه کرامات اولیاء در میان معجزات و قصص انبیاء، فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، شماره 19، 1389، صص 79 - 107
افزودن نظر جدید