خارق العاده
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، عقیده آنان در توان کرامت و امر خارق العاده توسط اولیاء و مشروع نبودن درخواست حتی از فرد زنده، در امور خارق العاده است.
وهابیت برای مشرک دانستن مسلمانان، افعال انسانها را به دو قسم تقسیم کردند: افعالی را که فقط خدا میتواند انجام بدهد، لذا خواستن آن از غیر خدا شرک است و افعالی را که انسانها هم میتوانند انجام دهند، لذا خواستن آن از غیر خدا شرک نیست؛ در حالیکه طبق آیات و روایات، این تقسیم بندی وهابیت از اساس بدعت است و سر از شرک در میآورد.
يكي از كارهای صوفيه، رياضتهای غير مشروع و برگرفته از رياضتهای رايج بين مرتاضان هندی و بودائی و راهبان مسیحی، میباشد، که اسلام بهشدت با آن مخالفت کرده و این عمل را بدعت دانسته است.
مودودی از جمله شخصیتهای بارز سلفیگری است که بر جریان معاصر سلفگرایی نیز تاثیر بسزایی داشته است. او در بحث اعتقاد به طلب حاجت خارق العاده از انسان های وارسته، دچار اشتباه شده و در تقابل با آیات قرآن قرار گرفته است.
صوفیان مدعی خاص بودن خود هستند چراکه معتقدند از میان مسلمانان، انسانهای برگزیده هستند و اولیاء الهی تنها از میان صوفیان هستند و نشانه آن هم این است که صاحب کرامت و خوارق عادتاند.
کرامت که در سالهای آغازین تصوف بدان توجهی نمیشد، با انحراف صوفیه از مبانی اولیه خود به موضوعی محوری و اساسی بدل گشت تا جایی که با بررسی تاریخی متون صوفیه میتوان تغییرات موضوع کرامت و کرامت سازی را به عیان مشاهده کرد.