مودودی و اشتباه وی در تبیین عقاید

  • 1396/11/25 - 16:21
مودودی از جمله شخصیت‌های بارز سلفی‌گری است که بر جریان‌ معاصر سلف‌گرایی نیز تاثیر بسزایی داشته است. او در بحث اعتقاد به طلب حاجت خارق العاده از انسان های وارسته، دچار اشتباه شده و در تقابل با آیات قرآن قرار گرفته است.

آیات قرآن به عنوان محور اساسی در میان همه فرق اسلامی مورد توجه است که همچون ترازی عقاید حقیقی را سامان داده و اعتقادات را پیراسته از آلودگی و انحراف تبیین می‌کند. در این میان سلفیه به عنوان یک گروه به اصطلاح سلف گرا، مدعی هستند که بنیان مبانی و عقاید خود را بر پایه قرآن بنا نهادند که از آن جمله می‌توان به ابوالاعلی مودودی اشاره کرد. او که به عنوان یکی از متفکران جهان عرب و عالم سلفی مطرح است در پاره‌ ای از کتاب معروفش به نام «المصطلحات الاربعه» بیان می کند که درخواست حاجت از کسی که آن حاجت از راه غیر طبیعی برآورده شود، شرک است.[1]
اما باید گفت که آیات زیادی در تقابل با برداشت و کلام آقای مودودی است که در این جا تنها به یک مورد اشاره می‌شود. خداوند بزرگ در آیات 38 تا 40 سوره نمل می‌فرماید: «قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ... قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ [نمل/38-40] سلیمان گفت: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت او را براى من مى‌آورد پیش از آن که به حال تسلیم نزد من آیند»؟ عفریتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى‌آورم پیش از آن که از مجلست برخیزى ...(اما کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: پیش از آن که چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد». این آیه شریفه به صورت واضح بر این امر دلالت می کند که طلب حاجتی که برآورده شدن آن از غیر مسیر طبیعی است از شخصی دیگر، مخالف با توحید نبوده است که در این صورت حضرت سلیمان متهم به شرک می‌شود.
اگر اشکال شود که شاید آورنده تخت از فرشتگان بوده است، در پاسخ گفته می‌شود که بنا بر اقرار علمای اهل‌سنت هم چون طبری، آورنده از انسان‌ها بوده است.[2]

پی‌نوشت:
[1]. «لو طلب حاجه وامرا لتعطی له من غیر المجری الطبیعی ... کان شرکا»؛ مودودی، ابوالاعلی, المصطلحات الاربعه فی القرآن، دمشق، معقل الاسلام، 1360؛ ص 14.
[2]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت، دار المعرفه، ج 19، ص 102 و 103.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.