آیا دلیل تجدید ادیان در مورد بهائیت صادق است؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغان بهائی، با استدلال به لزوم عقلی تجدید ادیان، مدعی نسخ دین مبین اسلام و جایگزینی فرقهی بهائیت به جای آن شدهاند.[کانالهای تلگرامی تبلیغی بهائیت] اما سؤال اینست که بر «فرض» پذیرش این دلیل و بر «فرض» دین بودن بهائیت، آیا میتوان آن را به بهائیت نیز تعمیم داده و مدعی نسخ بهائیت شد؟! پیامبرخواندهی بهائیان در پاسخ به این پرسش، ظهور پیامبر پس از خود را هزار سال بعد تعیین کرده است.[ر.ک: اقدس، ص 11]
این در حالیست که رهبران بهائی، در بیان دلیل لزوم تجدید ادیان و ردّ خاتمیت نبی مکرم اسلام (صلّی الله علیه و آله)، قائل به لزوم تجدید شرایع با توجه به وجود مقتضیاتِ زمانها و مکانهای مختلف شدهاند. حال آنکه یقیناً مقتضیات 170 سال پیش تا حال دستخوش تغییراتِ بیشماری شده است. بهائیان معتقدند با ایجاد و رُشد تمدنها و پیشرفتها، نیازهای بشری متفاوت شده، پس شریعتی متناسب باید آورده شود. با این وجود چگونه حسینعلی نوری، برای ظهور پیامبر پس از خود، هزار سال بعد را تعیین کرده است؟! پس سرنوشت تحولاتی که بعد از او تا این هزار سال رُخ میدهد چه خواهد شد؟! آیا در این هزار سال (که شاهد پیشرفت روزانهی بشر هستیم)، هیچ پیشرفتی حاصل نشده و تمدنی شکوفا نخواهد شد؟! بنابراین یا میبایست دلیل لزوم تجدید ادیانی که بهائیت در نسخ اسلام به کار میگیرد را منکر شد و یا به نسخ بهائیت نیز اعتقاد پیدا کرد.
پینوشت:
حسینعلی نوری، اقدس، بمبئی: مطبع ناصری، 1314، ص 11.
افزودن نظر جدید