پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ سالیانی است که در درون حوزه جهان اسلام، دو فرقه منحرف و افراطی به مانند غده سرطانی به وجود آمدند که سبب فروپاشی جهان اسلام از درون هستند.
در طول تاریخ جهان اسلام، همواره دو رویکرد اصلی فکری و مذهبی به نام تسنن و تشیع حضور داشته است و این دو مذهب با فراز و نشیب‌های متعددی در کنار هم با مسالمت و تعامل، به حیات خویش ادامه دادند و در چندین سده مسلمانان با همین وضعیت، قطبِ جهان علم و پیشرفت و قدرت بودند ولیکن در برهه‌ای از زمان به واسطه ضعف سیاسی و نظامیِ امپراطوری‌های اسلامی، از سوی دول اروپایی، ممالک اسلامی به استعمار آنان درآمدند. در عصر حضور استعمار در حوزه اسلامی، برای آن‌که از قدرت و پیشرفت فزاینده‌ی مسلمانان و رشد اسلام، جلوگیری کنند فرقه‌های منحرفی را در عالم اسلام پدید آورند که سرآمد این فرقه‌های منحرف که از متن اهل سنت سر برآورده، وهابیت است. در عصر حاضر، با استعمار مدرن، وهابیت مانند یک غده‌ی سرطانی گسترش فزاینده‌ای یافته است. امام راحل، نام وهابیت را که تحت حمایت و استعمار مدرن آمریکاست، اسلام آمریکایی نام نهاده است.[1]

در همین اوان، فرقه منحرف دیگری نیز در عالم تشیع با حمایت انگلیسی‌ها سربرآورده که رهبر معظم انقلاب نام آن را شیعه انگلیسی نهاده است. هر کدام از این دو فرقه افراطی و انحرافی، داعیه‌ی نمایندگی خود بر مذهب شیعه و سنی را دارد. وهابیت خود را سنی حقیقی برمی‌شمرد و شیعه انگلیسی نیز خود را شیعه اصلی می‌پندارد و دیگر شیعیان را اهل سستی در دو اصل تولی و تبری بر می‌شمرد.
هر یک از این دو فرقه، به تکفیر مخالفین خود می‌پردازد. وهابیت که هم شیعیان را تکفیر می‌کند و هم سنیان معتدل را؛ و شیعه انگلیسی نیز به همین میزان، اهل سنت و شیعیان معتدلی که داعیه‌ی اتحاد با اهل سنت دارند را تکفیر می‌نماید.

بی‌شک، تشکیل این دو فرقه و حمایتشان توسط انگلیسی‌‌ها و آمریکایی‌ها برای آنست که آتش جنگ را در عالم اسلام برافروزند و مسلمانان را در درون به خویش مشغول دارند، تا نه اسلام گسترش یابد و نه مسلمان پیشرفت کند.
این دو فرقه منحرف، به مانند دو لبه‌ی قیچی بر علیه‌ی وحدت و یکپارچگی جهان اسلام هستند و نمی‎گذارند مسلمانان با یکپارچگی و اتحاد، علاوه بر گسترش اسلام به پیشرفت‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی دست یابند.

اما چند سالیست که وهابیت پُر بَسامدترین فرقه در جهان اسلام است که هم‌چون غده‌ی سرطانی، جهان اسلام را به شدت مورد آسیب قرار داده است و فرقه منحرف شیعه انگلیسی نیز در این آتش‌افروزی وهابیت، نقش پررنگی را عمل کرده‌ و اکنون چماق وهابیت را به دست خود گرفته و بر سر هر کس که بخواهد می‌کوبد.
شیعه انگلیسی با بهره‌کشی از واژه وهابیت و انگ وهابی بودن، مثل نقل و نبات، به هر اهل سنتی حمله می‌کند و انگ وهابیت را به هر کس که دوست داشته چسبانده است، چرا که می‌داند شیعه و سنی همواره در طول تاریخ با یکدیگر هم‌زیستی و ارتباط و تعامل و بسا مرافقت داشته‌اند و اکنون اگر بخواهد شیعیان را بر ضد اهل سنت بشوراند و این ارتباط را از بین ببرد ناچار است که سنیان معتدل را در قماش وهابیت تندرویی جلوه دهد که شیعیان با آنان دشمن هستند، تا از این طریق میان شیعه و سنیان معتدل نیز آتش تفرقه و اختلاف را برافروزد.
دقیقاً همین نقش را وهابیت از آن سو به اجرا گذاشته و چنان در تبلیغات گسترده خود در میان اهل سنت بر علیه شیعه‌ی معتدل تبلیغ می‌کند که گویی همه شیعیان تفکرات فرقه منحرف شیعه انگلیسی را دارند و اهل سنت را کافر می‌شمارند. البته شوربختانه و با تاسف فراوان، این دو فرقه در این راستا موفقیت‌هایی را نیز به دست آوردند و چنان‌که می‌بینیم تنور جنگ مذهبی را چند سالی است که داغ کرده‌اند و وهابیت با صرف هزینه‌های کلان نقش پررنگ‌تری را در این زمینه ایفا کرده است.

مگر یادمان می‌رود که توهین‌های شیعه انگلیسی به برخی صحابه و عایشه همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله) چگونه خون غیرت اهل سنت را به جوش آورده و وهابیت نیز از این فرصت به خوبی به نفع خویش بهره برده و کماکان نیز دارد، از این موضوع در تبلیغات خویش علیه شیعه، بهره‌کشی می‌کند.
حال باید شیعیان توجه نمایند که مبادا گرفتار نیرنگ شیعه انگلیسی که در تبلیغات خویش، اهل سنت ایران را در صف وهابیت جلوه می‌دهد، شوند. آنان می‌دانند که وقتی پای جریانات تکفیری و وهابی به میان بیاید، اوضاع متفاوت خواهد شد و شیعیان حاضر نخواهند شد با وهابیت و تکفیریان تعامل و مرافقت داشته باشند و از همین‌رو چنان‌که شاهدیم در شبکه‌های اجتماعی، مطالب متعددی را درباره اهل سنت ایران منتشر ساخته و با ارائه آمارهایی دروغین اهل سنت ایران را در صف وهابی‌ها و دنباله‌رو و هم‌فکر و هم‌سوی با آنان جلوه می‌دهد و ایشان را متهم به وهابی بودن می‌کند تا بدنه مذهبی شیعیان را تحریک نماید.
از آن‌سو وهابیت با اقدامات خود قصد دارد «وهابی نمایی اهل سنت» بنماید و خود را به‌عنوان سخنگوی همه ایشان جا بزند و خود را خالص‌ترین اهل تسنن جلوه دهد و همه اهل سنت را هم‌فکر و هم‌سوی با خود کند و فاصله و شکاف عمیقی بین همه اهل سنت با شیعه ایجاد نماید و شیعه را دشمن و ضد اهل سنت نشان دهد.
و از این‌سو نیز شیعه انگلیسی، در همین راستا می‌خواهد خود را شیعه خالص و نماینده آنان جلوه دهد و شکاف و خط قرمز پررنگی بین شیعه و سنی ایجاد نماید و اهل سنت را ضد شیعه و دشمن اصلی شیعه جلوه دهد.

پرواضح است که این دو فرقه، در راستای اهداف شوم صهیونیزم و غرب، قدم برداشته و جهت و فلش دشمنی مسلمانان اعم از شیعه و سنی را از سوی صهیونیزم و آمریکا و دول استعمارگر، به سمت خود برگردانده‌اند، تا هم‌دینان خود را دشمن بپندارند و دشمن اصلی خود [یعنی غرب و صهیونیزم] را فراموش نمایند و هم‌کیش کشی کنند و از درون سبب ضعف و سستی اسلام و مسلمانان شوند و ثروتشان با خرید سلاح از کشورهای غربی به باد رود و خودشان خود را نابود کنند، تا آمریکا و غرب بدون هزینه از دشمن اصلی خود یعنی اسلام خلاص شوند.

امام راحل و رهبری معظم انقلاب بر همین هدف شوم غرب و صهیونیزم به خوبی واقف و آگاه بوده که همواره به امر وحدت ملی و وحدت دینی تاکید بسزایی می‌فرمودند. امام راحل در یکی از بیانات خود فرمودند: «سران دول اسلامی متوجه باشند، اختلافاتی که در عراق، در ایران و در سایر ممالک اسلامی ایجاد می‌کنند، اختلافاتی است که هستیِ آن‌ها را به باد می‌دهد. باید با عقل و تدبیر توجه داشته باشند که می‌خواهند به اسم مذهب و به اسم اسلام، اسلام را از بین ببرند، دست‌های ناپاکی که در این ممالک بین شیعه و سنی اختلاف می‌اندازند، نه شیعه هستند و نه سنی؛ این‌ها ایادی و دست‌های استعمار هستند که می‌خواهند ممالک اسلامی را از دست آن‌ها بگیرند. دولت‌های اسلامی توجه ندارند که بر سر آن‌ها چه می‌آید و با دست برداشتن از قرآن کریم و اتکا نداشتن بر قواعد اسلام، این ضررها پیش می‌آید و با ایجاد اختلاف مذهبی هم دول اسلامی را تضعیف می‌‌کنند و هم مذهب و دین را از بین می‌برند.»[2]

حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) همواره حفظ وحدت را از اوجب واجبات می‌دانستند و اختلاف‌افکنان میان شیعه و سنی را جنایت‌کار معرفی فرمودند[3] و در کلام و تدابیر خود، امت اسلامی را به حفظ وفاق و انسجام فرا می‌خواندند.[4] از جمله تدابیر هوشمندانه‌ای که در هدایت انقلاب اسلامی از سوی ایشان به عمل آمد و به آینده‌نگری در حفظ انقلاب کمک می‌کند، نام‌گذاری هفته وحدت می‌باشد.[5]
اما شیعه انگلیسی درست بر خلاف نظر امام، همان هفته‌ای را که امام هفته وحدت اعلام فرمودند را هفته برائت اعلام کردند.[6] و کارناوالی را در برخی شهرهای ایران برای اظهار برائت در هفته برائت به راه انداختند[7] که با هشیاری نظام اسلامی ایران با این تجمّعات غیر قانونی مخالفت به عمل آمد.

اکنون این دو فرقه وهابی و شیعه انگلیسی، برای دشمنان اسلام در راستای یک هدف _ یعنی ایجاد اختلاف و برانگیختن حس مذهبی و فرقه‌ای و برافروختن آتش جنگ و تفرقه _ با یکدیگر هم‌یاری و هم‌سویی می‌نمایند. شیعیان و اهل سنت ایران باید در برابر این اقدامات ضد وحدتیِ هر دو فرقه، آگاه باشند و در راستای اهداف آنان قدم بر ندارند و آب در آسیاب دشمن نریزند.

بنابراین، در شرایط حساس داخلی و خارجی کنونی ما و در حالی‌که رهبری مهم‌ترین مساله امروز جهان اسلام را «وحدت» می‌دانند، ضروری‌ترین امر برای حفظ اسلام و ایران، حفظ وحدت ملی و دینی است و همه باید بر این امر کوشا باشیم تا آسیبی به اسلام و کشور وارد نشود.

پی‌نوشت:

[1]. به عنوان نمونه ر.ک: صحیفه امام، ج21، ص8، پیام امام در 14/6/1367 به مناسبت اربعین شهادت علامه عارف حسین حسینی رهبر شیعیان پاکستان؛/ و همان، ج21، ص220_221؛/ و همان، ج21، ص80_81، پیام به مردم ایران در سالگرد کشتار خونین مکه؛/ و همان، ج20، ص350.
[2]. صحیفه امام، ج1، ص376.
[3]. «از جمله جنایتهایی که بدخواهان به اسلام مرتکب شده‏اند ایجاد اختلاف بین برادران سنی و شیعی است‏». صحیفه امام، ج6، ص351.
[4]. به عنوان نمونه، ر.ک: صحیفه امام، ج6، ص133 مربوط به 23/11/1357؛ و ج10، ص62؛ و ج13، ص209 مربوط به 21/6/1359؛ ج14، ص381؛ و ج15، ص298-399؛ و ج‏۶، ص۸۴؛ و ج‏۶، ص۱۳۳؛ و ج‏۱، ص۳۷.
[5]. صحیفه نور، ج15، ص440.
[6]. اعلام هفته برائت در سایت شبکه جهانی امام حسین(علیه‌السلام).
[7]. تصاویر تجمع برائت در پایگاه تحلیلی_اطلاع‌رسانی عماریون، «شیرازی‌ها به خیابان ریختند/ راهپیمایی فحش و لعن در هفته وحدت »، تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۳، کد خبر: ۳۵۴۳۴.

نویسنده: مصطفی عباسی هرازی