معرفی کتاب "کسر اصنام الجهاهلیه" صدرای شیرازی
از ردیه هایی که طی قرون نهم تا سیزدهم علیه صوفیان نوشته شد، کتاب "کسر اصنام الجاهلیه" ملا صدرا است. از اشکالاتی که ملاصدرا به صوفیه وارد میکند، پناه بردن به شعبده و حیلههاست که برای جمعآوری مشتری صورت میگیرد. وی در انتهای مقدمه کتاب، این مشکلات را انگیزه وی برای تألیف این کتاب یاد کرد است.
از ردیه هایی که طی قرون نهم تا سیزدهم علیه صوفیان نوشته شد، کتاب "کسر اصنام الجاهلیه" ملاصدرا است. ازآنجاکه در زمان صدرا تمییزی میان نام صوفی و عارف گذاشته نشده بود، صدرای شیرازی شدیداً به صوفیان بازاری که نماد صوفیه خانقاهی بودند، تاخت و اشکالاتی بر ایشان وارد کرد. (جعفریان رسول، صفویه در عرصه دین، ج 2، ص 527) وی به بدگویی از صوفیان بازاری و مشایخ دروغین و بازیگر میپردازد و در مقدمه، اشاره به گروه فراوانی دارد که به شطحیات و کشف و کرامات بیپایه روی آورده، از تعلیم عرفان و علم خودداری میورزند. او این گروه را کسانی میداند که بدون دانش، خود را وارد چله نشینی کرده، لباس صوفیان پوشیده و شروع به بیعت گرفتن از مریدان میکنند. (صدرالدین محمد شیرازی، کسر اصنام الجاهلیه، ص 13)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ردیه هایی که علیه صوفیان طی قرون نهم تا سیزدهم نوشته شد، میتوان به کتاب "کسر اصنام الجاهلیه" اثر ملاصدرا اشاره کرد. صدرالدین شیرازی (979- 1050) معروف به ملاصدرا، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی، بنیانگذار نگرش فلسفی معروف به حکمت متعالیه که جهتگیری عمده آن تلفیق عرفان و فلسفه و حدیث است، در موارد متعددی به صوفیان حمله کرده است. [1]
درزمانی که صدرای شیرازی سخن از صوفی و عارف میزند، هنوز در میان عامه تفاوت آشکاری میان دو کلمه صوفی و عارف دیده نمیشود. بلکه آنچه میان مردم عامه روشن و مشهود است، سیر افراد است. اگر کسی سیر باطنی دارد او را صوفی مسلک مینامند و تنها تفاوتی که صدرای شیرازی سعی میکند به آن اشاره کند روشن شدن مرز صوفیان بازاری با صوفیان واقعی (عرفا) است. چراکه هنوز واژه عارف بهروشنی همهگیر نشده است. بنابراین آنچه ملاصدرا آن را تخطئه کرده و به آن با شدیدترین الفاظ حمله میکند، صوفیان بازاری و خانقاهی است.
ملاصدرا سخت جانبدار عرفان است و در بسیاری از آثار خود، بر منکران معارف یقینیه و عالمان ظاهری حملات سخت دارد. زیرا در همان زمان هم اخباریون با فلاسفه و متکلمین در بسیاری از موارد اختلاف نظرات عمیقی داشتند. او درجایی مینویسد: «همچنیناند جمعی که انکار علوم حقیقیه و معارف یقینیه مینمایند و مذمّت طریق اهل حقیقت و عرفان مینمایند و تحسین شیوه تنپرستان و جاهلان، بنا بر تعارف اصلی و تناسب و تشابه جبلّی، که نفوس معطّله و عبده الهه هوا و عبّاد هیاکل و اصنام دنیا و تبعه و خدمه شیاطین و اهل بدع و اهوا را با هم میباشد، میکنند.»[2]
اما همین شخص، صوفیان بازاری را موردحمله قرار میدهد؛ و دلیلش، حملات فقیهان به صوفیان آنچنانی است که سر و وضعشان کاملاً گویای صحّت بسیاری از این انتقادهاست. ملأ صدرا در پایان رساله جبر و تفویض [3] میگوید: این رساله را درزمانی نگاشتم که کسب علوم الهی، عیب و عار شده و افراد با انکار معارف حقیقیه، به مقام و منصب میرسند و نزدیک است که اهل علم توحید از تمامی بلاد محو شوند. [4] در افراط او نسبت به زمانش نباید تردید کرد؛ چه آموزش فلسفه حتی تا آخرین دهه دولت صفوی، همچنان بیشترین وقت را پس از فقه، از طلاب علوم دینی میگرفت. خطر صوفیه اینجاست که رخ مینمایاند. زیرا صوفیه با معرفی کردن خود بهعنوان سالک الی الله، چهره عرفای واقعی را تخریب کرده و کار را بدانها میرساند که هر کس سخن از عرفان و سلوک میزند، به او تهمت صوفی و صوفی گری میزنند. این همان گلایه ایست که صدرای شیرازی از آن سخن میگوید.
ملا صدرا همزمان با داشتن گرایش عرفانی، کتاب "کسر اصنام الجاهلیه" را نوشت که در آن به انتقاد از صوفیه پرداخته است. وی به بدگویی از صوفیان بازاری و مشایخ دروغین و بازیگر میپردازد و در مقدمه، اشاره به گروه فراوانی دارد که به شطحیات و کشف و کرامات بیپایه روی آورده، از تعلیم عرفان و علم خودداری میورزند. او این گروه را کسانی میداند که بدون دانش، خود را وارد چله نشینی کرده، لباس صوفیان پوشیده و شروع به بیعت گرفتن از مریدان میکنند. [5] اشکال دیگر اینان، پناه بردن به شعبده و حیلههاست که برای جمعآوری مشتری صورت میگیرد. [6] وی در انتهای مقدمه، این مشکلات را انگیزه وی برای تألیف این کتاب یاد کرد است.
ملاصدرا در مقدمه و مقالات چهارگانه کتاب، مباحث مختلفی را در افشای وضعیت این گروه مطرح کرده است. به نظر وی، کسانی که در زمان وی در مقام «ارشاد و خلافت» نشستهاند، بیشترشان، بلکه همهشان، احمقهای جاهل به روشهای معرفتی و ارشادی هستند. [7] بیشتر چیزهایی که در این زمان، متصوفه به آن روی آورده و واعظان عوام به آن سرگرم هستند، «کلمات مزخرفة شعریّه» است؛ آنهم اشعاری که در وصف عشق و جمال معشوقان و شمائل محبوبان و شادی وصال و الم فراق آنهاست. [8] وی فصلی خاص را نیز به بطلان شطحیات متصوفین اختصاص داده است؛ مطالبی که در شناخت وضعیت صوفیان این دوره بسیار باارزش است. وی افرادی را که با سفسطه و تقلید از اقوال حکما خود را شبیه به حکما و عرفا درآوردهاند، مانند حیوانات تقلیدگری چون میمون و طوطی و با بچههایی میداند که ادای بزرگترها را درمیآوردند. [9] بنابراین کتاب "کسر اصنام الجاهلیه" ملاصدرا از ردیههای قرن یازدهم هجری علیه صوفیه است که به قلمی تند به رد صوفیه پرداخته و اشکالات اساسی به این گروه وارد کرده است. از نقاط قوت این کتاب آن است که شخصی که طرفدار عرفان است، آن را نگاشته تا تهمت عدم اطلاع از علوم باطنی، به او وارد نگردد.
پینوشت:
[1]. جعفریان رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، چاپ سوم، 1391، ج 2، ص 527
[2]. صدرالدین محمد شیرازی، رساله سه اصل، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، تهران، 1390، ص 90
[3]. صدرالدین محمد شیرازی، جبر و تفویض، تحقیق سید محمدعلی روضاتی، اصفهان، 1341
[4]. همان، ص 14
[5]. صدرالدین محمد شیرازی، شکستن بتهای جاهلیت ترجمه کسر اصنام الجاهلیه، مترجم محلاتی شهربانو، برگ سبز، تهران، ص 13
[6]. همان، ص 14
[7]. همان، ص 23
[8]. همان، ص 27
[9]. همان، ص 103
افزودن نظر جدید