تفاوت نگاه تشیع و تصوف در مورد دنیا

  • 1396/01/23 - 10:06

جایگاه دنیا در اسلام و از نگاه قرآن و روایات، جایگاه خاصی است که با دیدگاه تصوف متفاوت است. نگاهی عمیق به این مسئله نشان می‌دهد دنیا از نظر بزرگان دین جای خوبی است، بشرط آنکه طبق موازین اسلامی و الهی مورد مورد استفاده قرار گیرد که طبعاً این کار آخرت را نیز آباد خواهد کرد، ولی اگر بر خلاف این باشد، دنیا بسیار ناپسند و مذموم است. پس در واقع خوبی و بدی دنیا بستگی به افعال انسان‌ها در آن دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دنیا و آخرت که به‌عنوان دو مقوله مهم در زندگی انسان‌ها مطرح است، از دید ادیان الهی و افرادی که دارای فطرتی پاکند، دو مخلوق خداوند هستند و پروردگار در آیات متعدد و با تعابیر مختلف از این دو یاد کرده است. رویکردهای مختلف و متنوعی در مورد دنیا و آخرت در بینش انسان‌ها دیده می‌شود. گروهی که از دایره معتقدین به خدا و معنویات خارجند و اصطلاحاً ماترالیسم نامیده می‌شوند، همه جهان را در انحصار ماده می‌پندارند و هر چه که از چهارچوب احساس و لمس بشر خارج است را غیرواقعی می‌دانند. این گروه جهان مادی را قدیم می‌دانند. قرآن کریم قول این دسته را نقل کرده و می‌فرماید: «وَ قالُوا ما هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ مایُهْلِکُنا إِلاَّ الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْم إِنْ هُمْ إِلاّ یَظُنُّونَ وَ إِذا تُتْلی عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّنات ماکان حُجَّتَهُمْ إِلاّ أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ [جاثیه/24-25] گفتند: چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست، گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای آنها را می‌گیرند، و جز طبیعت ما را هلاک نمی‌کند. آنان به این سخن که می‌گویند علمی ندارند، بلکه تنها حدس می‌زنند و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده می‌شود، دلیلی در برابر آن ندارند جز این‌که می‌گویند: اگر راست می‌گوئید پدران ما را (زنده کنید و) بیاورید.» قرآن کریم به‌شدت با این تفکر و اندیشه باطل برخورد می‌کند و خداوند را خالق مطلق جهان معرفی می‌نماید و می‌فرماید: «هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکيمُ [حشر/24] او خداوندی است خالق، آفریننده‌ای بی‌سابقه و صورتگری (بی نظیر)، برای او نام‌های نیک است. آنچه در آسمان‌ها و زمین است تسبیح او می‌گویند و او عزیز و حکیم است.»
در مقابل بینش مادی‌گرایی، دیدگاه مخلوق بودن نسبت به جهان مطرح است که مبنای آن اعتقاد به خالق و رَب است. معتقدین به مخلوق بودن دنیا، آن را گذرگاه و پُلی برای رسیدن به آخرت می‌دانند که در روایات معصومین تعابیر مختلفی در مورد دنیا به‌کار برده شده است که نشان از اعتدال و یک نوع واقع‌گرایی است. دنیا به‌خودی‌خود نه پسندیده است و نه ناپسند؛ بلکه اگر در امور مشروع و در مسیر جلب نظر خالق به‌کار رود و سبب کسب معنویات گردد، ممدوح و در غیر این صورت غیرمعقول و مذموم است.
جایگاه دنیا در اسلام را می‌توان از بیانات مولای متقیان و امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) متوجه شد که فرمود: «أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا، الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا، الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا! أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا؟ أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْهَا، أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَهُ عَلَیْکَ؟ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ، أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ؟ أَبِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى، أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى؟ [1] ای کسی که نکوهش دنیا می‌کنی (و دنیا را به خدعه و نیرنگ و فریبندگی متهم می‌سازی) تو خودت تن به غرور دنیا داده‌ای و به باطله‌ای آن فریفته شده‌ای (عیب از توست نه از دنیا) تو خود فریفته دنیا شده‌ای سپس دنیا را مذمت می‌کنی و گناه را به گردن آن می‌افکنی؟ تو ادعا می‌کنی که دنیا بر تو جرمی روا داشته یا دنیا چنین ادعایی بر تو دارد؟ چه زمانی دنیا تو را به خود مشغول ساخت، یا کی تو را فریب داد؟ آیا به محلی که پدرانت به خاک افتادند و پوسیدند تو را فریب داده؟ یا به خوابگاه مادرانت در زیرخاک؟»
حضرت در جای دیگری دنیا را محل گذر و جایگاه برداشتن توشه می‌دانند و می‌فرمایند: «إنّما الدنیا مُنتهی بَصَرِ الأعمی، لا یُبصِرُ مِمّا وراءَها شیئاً و البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ و یَعلَمُ أنّ الدارَ وراءَها، فالبصیرُ مِنها شاخِصٌ و الأعمی إلَیها شاخِصٌ و البصیرُ مِنها مُتزوِّدٌ و الأعمی لها مُتزوِّدٌ [2] همانا دنیا آخرین دیدرس انسان کور است و فراتر از آن را نمی‌بیند، اما شخص بینا و با بصیرت نگاهش را از دنیا فراتر می‌برد و می‌داند که سرای حقیقی در ورای این دنیاست. پس بینا از دنیا دل برکَند و کور به آن روی آورد. شخصِ با بصیرت از آن توشه برمی‌دارد و کور برای آن توشه فراهم می‌آورد.» در کلامی روشن‌تر و واضح‌تر، امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد نگاه اسلام و تشیع به دنیا و آخرت فرمودند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاه [3] از ما (اهل‌بیت علیهم‌السلام) نیست کسی که دنیای خود را به خاطر آخرت و آخرت خود را به خاطر دنیا ترک کند.» بینش ائمه هدی (علیهم‌ السلام) که معیار و ملاک اسلام ناب برای دیدگاه انسان‌ها در مورد مطالب مختلف هستند، نسبت به بحث دنیا و آخرت، نگاهی حقیقت نگر و دقیق است. ایشان دنیا را محل تحصیل می‌دانند که امتحانی عظیم در پی دارد و آخرت محل اعلام نتایج آن است؛ و یا چون زمینی که محل کشت و زرع است و باید با تلاش این کشت و زراعت را به ثمر نشاند، تا در آخرت محصول آن را برداشت نمود. این نگاه عمیق اسلام و تشیع به دنیا و آخرت است.
در مقابل این بینش و دیدگاه، نگاه صوفیانه به دنیا است که دنیا را خواهر آخرت می‌دانند و می‌گویند جمع بین دو خواهر جایز نیست، یا باید غرق در دنیا شوی و از آن استفاده مادی کنی و لذت ببری یا باید آن را ترک کنی تا برای امرارمعاش نیز دست گدایی و دریوزگی پیش این‌ و آن دراز کنی و حتی آبروی خود را بریزی و خود را ذلیل و خوار کنی. ایشان دنیا را بر اهل آخرت و آخرت را بر اهل دنیا حرام می‌دانند. [4]
تفاوت دیدگاه اصیل اسلام و نگاه خشک و خشن تصوف در مورد دنیا، ناشی از انحراف فکری و عقیدتی ایشان از منبع و معدن وحی است و عمق دوری ایشان از آموزه‌های اسلامی و سیره پیامبر و خاندان مطهر ایشان را به نمایش می‌گذارد که هرچقدر این اختلاف عمیق‌تر می‌شود، نظرات صوفیانه از مسیر اسلام بیشتر منحرف می‌گردد.

پی‌نوشت:

[1]. محمد دشتی، ترجمه نهج‌البلاغه، انتشارات ظهور، قم 1379، ص 655
[2]. همان، ص 250
[3]. ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، تصحیح غفاری، نشر دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ه ق، ج 3، ص 156
[4]. دکتر محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی (تذکره مشایخ اویسیه)، نشر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام‌آباد 1418 ه ق، ص 31

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.