آيا بهائيان متعصب و خشک مقدسند؟!
در یکی از شبکههای مجازی وابسته به تشکیلات بهائیت، با خشکمذهب خواندن مردم مسلمان ایران، به بررسی آموزههای ترک تعصب در بهائیت پرداخته شده است. اما گذشته از مطالب متعصبانهی بیشمار موجود در کلام و رفتار پیشوایان بهائی، باید گفت که اسلام، بر خلاف کلّیگویی بهائیت در خصوص موضوع تعصبات، دیدگاه صادقانه و متعادلی دارد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبکههای مجازی وابسته به تشکیلات بهائیت، با طرح این سؤال که آیا بهائیان متعصب و خشک مقدسند، به معرفی آموزههای ضدتعصب در بهائیت پرداخت. نویسندهی این مقاله با ادعای اینکه مردم مسلمان ایران، گرفتار خشک مقدسی بوده و از آن رنج میبرند مدعی شد: «ترک تعصبات، برای رسيدن به صلح و آرامش ضروری است. بهائيان به عقايد تمام انسانها احترام میگذارند... همچنين بر روی اعتقادات خود تعصب ندارند...».[1]
اما جالب است بدانیم، آنچه در قالب (چهارچوب) تعالیمی نظیر ترک تعصبات به حسینعلی نوری نسبت داده میشود، دقیقاً بر خلاف سیره و منش اوست. چرا که پیامبرخواندهی بهائیان، بارها و بارها، مخالفینش را مورد هتاکی قرار داده و از همنشینی پیروان با مخالفین، نهی کرده است. از اینرو در ادامه به بررسی چند مورد آن خواهیم پرداخت.
حسینعلی نوری، صراحتاً مخالفین خود را الاغ، مشرک، مکار، متوهم، غافل و... میخواند: «قل یا أیها الحمیر (بگو ای خَرها)، حق آنچه بفرماید حق است و به کلمات مشرکین باطل نشود بلکه آنچه الیوم بطلانش أظهر من الشمس است أنفس خود معرضین بوده و خواهد بود. قل خُذ زمامک یا أیّها المکار و یا أیّها المتوهمُ الَّذی ما شَهِدَت عین الدَهر مثلک (بگیر زمام خود را ای حیلهگر و ای متوهمی که شهادت میدهد روزگار مثل تو را)؛ نمیدانم به کدام نفس، آن نفوس را شبیه نمایم؛ چه که در اعراض، شبه و کفو و مانند ندارد. بگو به آن مشرک ملقی که ای غافل...».[2]
او همچنین به پیروانش دستور میدهد از رفت و آمد با کسانی که بهائی نشدهاند، پرهیز کنند: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سُموم أنفس خبیثه و أریاح عقیمه (بادهای ناباور) که معاشرت با مشرکین و غافلین است، حفظ نمایید».[3] و یا میگوید: «إعلَم بِأنَّ الله حَرَّم علی أحباءالله لِقاء المُشرکین و المُنافقین [4]؛ بدان که خدا بر أحبایش، دیدار با مشرکین و منافقین را حرام کرده است».
پیامبرخواندهی بهائیان در این زمینه، پا را فراتر نهاده و به پیروان خود دستور میدهد که نسبت به مخالفینش، تند و غضبناک باشند: «أنتُم یا أحباءالله کُونُوا سَحابَ الفَضل لِمَن آمَنَ بِالله و آیاتِه و عَذابَ المَحتُوم لِمَن کَفَرَ بِاللهِ و أمرِه [5]؛ ای بهائیان بر مؤمنین به خدا (بهاءالله) و آیاتش (کلام او) ابر رحمت و بر منکرین و مخالفین، عذاب حتمی باشید».
اما جالب است بدانیم که آیین الهی اسلام، بر خلاف مسلک بهائیت، نگاهی متعادل و صادقانه در زمینهی موضوع تعصبات از خود به نمایش گذاشته است. در آموزههای الهی اسلام، خلاف مسلک بهائیت، از کلّیگویی پرهیز و مصادیق تعصبات پسندیده و ناپسند را برای انسانها مشخص شده است. آموزههای اسلام، از یک سوی تعصب در اصل اعتقادات، خشم جاهلی، رنگ و نژاد انسانها را مذموم و از سویی دیگر، تعصب در حفظ مال و میهن و ناموس را پسندیده میشمارد.[6]
در پایان میتوان گفت که تمامی ادیان الهی به بیانهای گوناگون، بر پیراستن جان از قید جهالت و تعصبات جاهلانه، سفارش داشتهاند. اما گویا بهائیت قصد دارد این تعلیم را به نام خود ثبت کند؛ تعلیمی که نه سران و نه پیروان بهائیت بدان پایبند نبوده و نیستند.
پینوشت:
[1]. به نقل یکی از شبکههای تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت، موسوم به پاسخ به سؤالات در مورد دیانت بهائی.
[2]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، چاپ سنگی از روی نسخهی خطی، کاتب حرف الزاء، ربیع الأول، ص 174.
[3]. اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، مطلب 53، ص 38.
[4]. همان، ج 4، ص 280.
[5]. حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، بیجا: بینا، بیتا، ص 216.
[6]. ر.ک: سید حسینعلی موسویزاده، منادیان تاریکی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1392، ص 146-145.
افزودن نظر جدید