تاثیر آیین هندو بر تصوف

  • 1395/12/12 - 12:12

آشنایی ناشی از برخورد و تعاملات اجتماعی صوفیه با دیگر ادیان و فرهنگ‌ها موجب تاثیرپذیری صوفیه از آنها شده است. این تاثیرپذیری تا جایی پیش رفته است که برخی معتقد شده‌اند منشا تصوف ادیان دیگر بوده است. به همین دلیل نمی توان به آموزه‌های صوفیه بعنوان آیینی التقاطی اعتماد نمود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آشنایی ناشی از برخورد و تعاملات اجتماعی صوفیه با دیگر ادیان و فرهنگ‌ها موجب تاثیرپذیری صوفیه از آنها شده است. این تاثیرپذیری تا جایی پیش رفته است که برخی معتقد شده‌اند منشا تصوف ادیان دیگر بوده است. از آن جمله سخن علامه طباطبایی (ره) در‌باره اسلامی نبودن تصوف است. ایشان درباره اسلامی نبودن تصوف می‌فرماید: «تصوف جزو ابداعات مسلمین نیست و در میان اقوام پیشین، مثل نصارا و وثنیه و برهمایی‌ها و بودائی‌ها نیز وجود داشته و دارد و این ریشه‌داری در تاریخ نیز ناشی از تأثیری است که دین فطری بر انسان دارد و آدمی را به‌سوی زهد و ازآنجا به معرفت نفس رهنمون می‌کند.»[1] البته غیر از متفکرین مسلمان، محققین غیر مسلمان هم به این نظر اعراف کرده‌اند. «جونس  و هورتن با نقل اقوال ابوریحان بیرونی و دارا شکوه، بر مشابهت "اوپانیشاد"[2] و "یوگا سوترا"[3] و آرای متصوفه متقدم حکم کرده و تأثیر آرای هندوان و مذاهب برهمنان را مخصوصاً بر سخنان حلاج و بعضی دیگر از متصوفه، چون بایزید بسطامی و جنید بغدادی، قوی یافته است.»[4] و از جمله همنشینی بزرگان صوفیه با هندوان در مناطقی که بوداییان در آنجا سکونت داشتند را می‌توان ذکر کرد. عده‌ای از مشاهیر و مشایخ طبقه اول صوفیه مانند فضیل بن عیاض (متوفای 187 قمری)، شقیق بلخی (194 قمری) اشاره کرد که همه از بلخ بودند و شهر بلخ یکی از مراکز بودایی و نیز محل انتشار تصوف اسلامی بوده است. در نتیجه با هم‌نشینی بوداییان و صوفیه این دو اندیشه از یکدیگر رنگ و تاثیر گرفته‌ و سپس به دیگر بلاد اسلامی گسترش یافته است.  از سوی دیگر سفر حسین بن منصور حلاج به هندوستان -که پس از بازگشت به ایران، انقلاب و غوغای در تصوف بپا کرد و تحول شگرفی در آن پدید آورد- شاهد دیگری بر تأثیر تعالیم هندیان در تصوف آورده‌اند.[5]
به دلیل شباهت‌هایی که میان تصوف و آیین هندو وجود دارد، برخی عوالم چهارگانه ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت را با چهار حالت "آتمان" (روح ذاتی هر موجود زنده) یکی می‌دانند و می‌گویند: «"جاگرت"[6] موافق است با ناسوت که عالم ظاهر است و عالم بیداری و "سپن" موافق است با ملکوت که عالم ارواح است و عالم خواب و "سکهوپت" موافق است با جبروت که در آن نقوض از هر دو عالم من و تو نباشد، خواه چشم باز کرده بنشینی و خواه پوشیده... و "تریا" موافق است با لاهوت که ذات محض است و محیط و شامل و جامع و عین این هر سه عالم.»[7]
با توجه به نظرات محققینی که در زمینه تصوف تحقیقات فراوانی داشته‌اند، می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که تصوف فرقه‌ای التقاطی است که تحت تاثیر فرق و ادیان مختلف قرار گرفته و اصالت خود را -هر چه که باشد- از دست داده است. درنتیجه به عقایدی که به عنوان معارف الهی از سوی صوفیه بیان می‌شود، نمی‌توان اعتماد کرد.

پی‌نوشت:

[1]. طباطبایی سید محمدحسین، المیزان، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۳۷۱، چ پنجم، ج ۶، ص ۱۹۳
[2]. «اوپانيشادها » كتاب مقدس «آيين هندو» و از كهن‌ترين آن‌هاست كه به دوره برهمايی برمی‌گردد. اوپانيشادها بيشترين تاثير را بر فلسفه و آيين‌های گوناگون هندی داشته است.
[3]. یوگا سوترا که توسط پتانجلی نوشته شده، شامل 196 سوترا است. واژه سوترا به معنی رشته نخ و در اینجا به این مناسبت به کار رفته که در زیر هر لغت نوشته‌ایست که تفکر ممتد را حمل می‌کند تا یک فلسفه کامل را با عقیده‌های مختلف شکل دهد و آنها را همانند دانه‌های تسبیح به هم پیوند دهد. سوتراهای پنانجلی به عنوان دقیق‌ترین و عملی‌ترین متنی که تا به حال درباره یوگا نوشته شده در نظر گرفته شده است.
[4]. زرین‌کوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1390، ص ۱۲ و ۱۳
[5]. میرآخوندی قاسم، تراژدی حلاج در متون کهن، انتشارات شفیعی، 1389 شمسی، ص ۲۳
[6]. جاگرت یکی از چهار حالت آتمان است و سپن، سكهوپت و تريا بقیه حالت‌های آتمان هستند.
[7]. دارا شکوه محمد، مجمع البحرین، تحقیق و تصحیح جلالی نائینی محمدرضا، نشر نقره، 1366، صص 15 و 16

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.