صلح کل و تکثرگرایی صوفیه

  • 1395/11/10 - 21:53

صلح‌کلی که صوفیه از آن دم می‌زند، همان اعتقاد به تکثرگرایی است که از سوی برخی نحله‌ها مطرح است. از این رو شاید آنچه را که صوفیه در عقیده صلح‌کل دنبال می‌کند، همان چیزی باشد که در پلورالیسم از آن سخن به میان آمده است. از این رو با مطالعه آیات قرآن درمی‌یابیم آموزه‌های اسلامی دیدگاه صلح‌کل را تایید نمی‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صلح‌کلی که صوفیه از آن دم می‌زند، همان اعتقاد به تکثرگرایی است که از سوی برخی نحله‌ها مطرح است. از این رو شاید آنچه را که صوفیه در عقیده صلح‌کل دنبال می‌کند، همان چیزی باشد که در تکثرگرایی از آن سخن به میان آمده است.
دلیل بر مدعای ما آن است که در تعریف پلورالیسم به آن اشاره می‌شود که: «پلوراليسم به معنای تكثر و تنوع و به رسميت شناختن تمام فرهنگ‌ها و دين‌ها و زبان‌ها است، به اين معنا كه حقيقت مطلق، نجات و رستگاری منحصر در يك دين و مذهب و پيروی از يک شريعت و آيين نيست، بلكه حقيقت مطلق مشترک ميان همه اديان و مذاهب است و اديان و مذاهب، شريعت‎ها و آيين‎های مختلف در حقيقت جلوه‎های گوناگون  «حق مطلق» هستند و در نتيجه پيروان همه اديان و مذاهب به هدايت و نجات دست می‌يابند.»[1]
قاسم غنی درباره صلح‌کل صوفیه می‌گوید: «تصوف واقعی هیچ‌وقت زیر بار تعصب و تحزّب فرقه‌ای بر فرقه‌ی دیگر نمی‌رود و از جنگ هفتاد و دو ملت دوری می‌جوید، به عقیده‌ی صوفی یک حقیقت کلی و یک وجود حقیقی و واقعی در تمام عالم منبسط است که ما به‌الاشتراک و سبب تحقق تمام موجودات همان است و خارج از آن چیزی نیست... فرقی میان مسجد و میخانه نمی‌نهد و نه فقط با هفتاد و دو ملت بلکه با عالم وجود در صلح و آشتی است…. هیچ عقیده‌ای را غلط نمی‌شمارد و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت می‌شمارد و صلح کلّ می‌طلبد.»[2]
اما گويا اين انديشه براي اولين بار توسط يوحنای دمشقی مطرح گرديد و حتی او رساله‎ای در اين باره به رشته تحرير درآورد. يوحنای دمشقی از مسيحيان دربار خلفای عباسی مانند مأمون و معتصم و واثق و متوكل بود. او به خاطر معلومات چشم‎گيری كه در طب و پزشكی داشت مورد توجه خلفای عباسی قرار گرفته بود. او بود كه قِدَم قرآن را و عدم حدوث كلام خدا را پديد آورد تا با انتشار قِدَم كلام خدا قدم مسيح را كه «كلمة الله» است ثابت كند. او با طرح مسئله تكثرگرايی «پلوراليسم» هدفی مشابه «قِدَم» قرآن را داشته و خواسته القا كند كه پيروی از همه اديان مايه رستگاری است تا از اين طريق از انحصارگرايی مسلمانان بكاهد. و پيروان ديگر مذاهب را در سطح مسلمانان قرار دهد.[3]
در حالی که قرآن کریم درباره دین واحد سخن گفته و اسلام را بعنوان آخرین دینی که پیروان ادیان موظف به پیروی از آن هستند، معرفی کرده است. بیان آیات قرآن چنین بیان می‌کند: «وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلامِ دینا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرینَ [سوره آل‌عمران، آیه 85] هر کس غیر از اسلام آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیان‌کاران است.» و نیز می‌فرماید: «فَمَنْ یُرِدِ اللّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ [سوره انعام، آیه 125] هر کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای پذیرش اسلام می‌گشاید.» یا «أَفَمَنْ شَرَحَ اللّهُ صَدْرَهُ لِـلاِسْلامِ فَهُوَ عَلی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِـیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ [سوره زمر، آیه 22] آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشوده و بر فراز [مرکبی از] نور الهی قرار گرفته، هم‌چون سنگدلان بی‌نوری است که هدایت الهی بر قلبشان راه نیافته است!»
درنتیجه عقیده به صلح‌کل یا به عبارت دیگر پلورالیسم، عقیده‌ای مسامحه‌گر است که اباحی‌گری در دین را توسعه داده و موجب می‌شود سهل‌انگاری به آداب دین رونق گرفته و گذر از بایدها و نبایدهای دینی به آسانی انجام پذیرد.

پی‌نوشت:

[1]. گلپايگانی، ربانی، كتاب نقد، سال اول، شماره چهارم، ص 133
[2]. غنی قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، زوار، 1389 ج 2، ص 426، 428 و 432
[3]. سبحانی، جعفر، پلوراليزم دينی، مؤسسه امام صادق، قم، 1381، ، صص 9 و 10

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.