مقابله با جهاد، نقطه اشتراک بهائیت و قادیانی‌گری

  • 1395/10/26 - 17:52
در دوران استعمار ملّت‌ها به دست ابرقدرت‌ها، عواملی خودفروخته سعی در هموار کردن مسیر آن‌ها نمودند. از جمله‌ی این افراد، غلام احمد قادیانی در هندوستان و حسینعلی نوری (بهاءالله) در ایران هستند. ادعاهای مشابه آن دو، نظیر نسخ اسلام و نهی از جهاد و دفاع از وطن، حکایت از آن دارد که سناریوی آن دو، به دست یکی و آن هم استعمار نوشته شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غلام‌احمد قادیانی (متوفی 1908 م)، کسی است که در سال 1880 م، کتابی با نام «براهین احمدیه» نوشته و در آن خود را مهدی موعود معرفی کرده است.[1] وی همچنین در سال 1884 م، ادعای برخورداری از الهامات الهی کرده و 17 سال بعد، یعنی در سال 1901 م، ادعای نبوت و رسالت نمود.[2]
یکی از علمای هندوستان به نام ابوالحسن نَدَوی، در کتاب خود با نام: القادیانیة ثورةٌ علی النبوة المُحمّدیه و الإسلام (یعنی: قادیانی‌گری شورشی بر ضدّ نبوّت محمّدی و اسلام)، مسلک قادیانی را ساخته‌ی استعمار انگلیس معرفی می‌کند. نَدَوی علّت تشکیل مسلک قادیانی را از سوی استعمار انگلیس، مقابله با نهضت‌های اسلامی و مردمی (نظیر قیام سیدجمال‌الدین اسدآبادی و...) که مردم را به مقابله با سلطه‌طلبان و مهاجمان انگلیسی فرامی‌خواند، می‌داند. به گفته‌ی نَدَوی، پیروان قادیانی چه در زمان حیات رهبرشان و چه پس از مرگ او، هیچ‌گاه با جنبش‌های آزادی‌خواهانه‌ی هم‌وطنان خود همراهی نکرده و تنها به مجادلات تفرقه‌اَفکنانه، میان مسلمانان (که هیچ سودی به بهبود زندگی اجتماعی مردم نداشت) دامن زدند.[3]
غلام احمد قادیانی در کتاب خود موسوم به تبلیغ رسالت می‌گوید: «إنِّی مُنذ الصِغَر إلی أن بَلَغتُ سِتِّین السنة مِن عُمرِی کُنتُ احاول فی مُحاضِراتی و مَقالاتی أن اخلق الحُب و الولِاء لِإنجِلیز فی قُلوب المُسلمین و أن احملَهُم عَلی التَخلی عَن الجِهاد ضدّ المحتلمین الإنجلیز [4] من از زمان کودکی تا سن 60 سالگی، در گفتگوها و نوشته‌هایم همواره می‌کوشیدم که دوستی و مِهر انگلیس را در دل‌های مسلمانان اَفنکنم و آنان را از اندیشه‌ی جهاد بر ضدّ اشغالگران انگلیسی، منصرف سازم». وی همچنین در اثر دیگر خود می‌نویسد: «بزرگ‌ترین دوران عمرم را در یاری دولت بریتانیا و دفاع از آن گذراندم و کتاب‌های بسیاری نوشته و در آن‌ها، جهاد بر ضدّ انگلیس را تحریم کردم. اگر این کتاب‌ها تماماً گردآوری شود، بالغ بر پنجاه کتاب می‌گردد. و کلیه آن کتاب‌ها در اَقطار جهان، نظیر حجاز، شام، کابل، مصر و ترکیه منتشر کردم».[5]
جالب است بدانیم در همان عصری (لشکرکشی استعمارگران) که غلام احمد قادیانی در هند، چنین ادعاهایی مطرح می‌نماید، کمی پیش‌تر از او، شخصی در ایران هم به اعلام و ترویج ادعاهایی مشابه مشغول است. حسینعلی نوری معروف به بهاءالله، که از ایران سر برآورده، ادعای نسخ دین اسلام نموده و یکی از اهداف خود را ریشه‌کن کردن حکم جهاد بیان می‌دارد: «یا أهل الارض بشارت اول که از اُمّ الکتاب در این ظهور اعظم به جمیع اهل عالم عنایت شد، محو حکم جهاد است از کتاب...».[6]
حسینعلی نوری در خوش‌خدمتی خود به استعمارگران، از قادیانی پیشی گرفته و تا جایی پیش رفته که مدافعان وطن را به سگ‌های درّنده تشبیه کرده است: «حضرت بهاءالله می‌فرماید: لَیسَ الفَخر لِمَن یُحبُّ الوَطَن بَل الفَخر لِمَن یُحِبُّ العالم. خداوند، عالمیان را در یک زمین خلق فرموده و کُل را در آن منزل داده، ولی نفوس بشر (و) ملل عالم، مانند کِلاب (سگ‌ها) این میدان را تقسیم وهمی نموده‌اند و هر یکی دیگری را تجاوز از آن تقسیم، مُساعده نَنِماید و به منازعه برخیزد...».[7]
هرچند که حسینعلی نوری، صراحت و صداقت غلام احمد قادیانی در خوش‌خدمتی به اربابان استعمارگرش را نداشته اما حقیقت غیرقابل پنهان، وحدت هدف و مسلک هر دوی آن‌ها بوده است. چنان‌که گویی سناریوی این دو مسلک را یکی و آن هم استعمار، نوشته است.

پی‌نوشت:

[1]. دکتر محمد البهی، الفکر الإسلامی الحدیث وصلته بالإستعمار الغربی، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ص 46.
[2]. دکتر محمدحسن اعظمی، البهائیة و القادیانیة، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ص 91.
[3]. ر.ک: دکتر محمد البهی، الفکر الإسلامی الحدیث وصلته بالإستعمار الغربی، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ص 49-48.
[4]. غلام احمد قادیانی، تبلیغ رسالت، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، جزء 7، ص 10.
[5]. به نقل از: دکتر محمدحسن اعظمی، البهائیة و القادیانیة، بی‌جا: بی‌تا، بی‌نا، ص 115.
[6]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه احکام و حدود، نسخه الکترونیکی، ص 271.
[7]. عباس افندی، مکاتیب، نسخه الکترونیکی، ج 1، ص 410.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.