تنها راوی افسانه عبدالله بن سبأ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بیش از هزار سال است، که مورخان اهل سنت، از شخصیتی ساختگی به نام ابن سبأ یهودی برای کوبیدن شیعه و نسبت دادن عقاید شیعه به این شخص موهوم، استفاده میکنند، که تنها راوی این افسانه، سیف بن عمر از قبیله اسید، تیرهای از قبیله بزرگ تمیم، ساکن شهر کوفه، متوفای بین سالهای 170 تا 193 قمری در زمان خلافت هارون الرشید است، که فقط به جعل تاریخ بسنده نکرده، بلکه در روایتهای ساختگیش از حدود صد و پنجاه صحابی نام میبرد، که در هیچ مدرک دیگری نامی از آنها نیامده است. علاوه بر اینها سیف بن عمر که از هوش و ذکاوت فراوانی در دروغگویی برخوردار بوده، در روایاتش از سرزمینهایی نام میبرد، که با تحقیقات، روشن شده که این نامها و مکانها، اساساً روی کرهی زمین وجود خارجی نداشته و فقط ذهن خیالپرداز او بوده که آنها را آفریده است.[1]
در بیاعتباری «سیف بن عمر» به قدری در کتب رجالی اهل سنت تضعیف وجود دارد، که شاید کمتر کسی را بتوان یافت، که اینقدر جرح و تضعیف داشته باشد. فقط با مراجعه به بزرگترین کتابهای رجالی اهلسنت که گوشههایی از آن در پی میآید، در شرح حال شخصی به نام «سیف بن عمر التمیمی البرجمی السعدی الضبی» انبوهی از تضعیفات را مییابیم، که با اشاره به برخی از آنها، آبرویی برای او نمیماند:
الف) ذهبی در کتاب میزان الاعتدال از یحیی بن معین، پدر رجال اهل سنت، در تضعیف سیف بن عمر آورده است: «او ضعیفی است که روایاتش به اندازهی پول سیاهی نمیارزد.»[2]
ب) در کاملترین و مفصلترین کتاب رجالی اهل سنت «تهذیب الکمال» دربارهی او آمده است که: «احادیث سیف بن عمر ضعیف و متروک میباشند و خیری در آنها نیست و همچنین عموم احادیث آن غیر مشهوره است و نمیشود از آنها متابعت کرد.»[3]
ج) شمسالدین ذهبی در کتابش او را زندیق دانسته است.[4]
د) همچنین البانی درباره روایتی که یکی از راویان آن «سیف بن عمر» است، گوید: «همین که در روایتی سیف بن عمر آمده باشد، برای ضعف شدید آن روایت، کفایت میکند.»[5]
حال باوجود چنین تضعیفاتی میتوان به این شخص اعتماد کرد. از طرفی نهتنها بسیاری از تاریخنویسان همچون یعقوبی، بلاذری، ابن سعد از چنین کسی (عبدالله بن سبأ) نام نبردهاند، بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز وجود چنین شخصی را انکار کردهاند.
پینوشت:
[1]. برای مطالعه بیشتر به کتابهای «عبدالله بن سبأ و دیگر افسانههای تاریخی»، و «یکصد و پنجاه صحابی ساختگی» نوشته علامه عسکری مراجعه کنید.
[2]. «ضعیف الحدیث فلس خیر منه.» میزان الاعتدال، شمس الدین ذهبی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 353.
[3]. «قال عبّاس الدّوّریّ، عن یحیی بم معین: ضعیف الحدیث. و قال أبو جعفر الحضرمیّ عن یحیی بن معین: فلس خیر منه. و قال أبو حاتم: متروک الحدیث... و قال أبو داود: لیس بشیء. و قال النّسائیّ، و الدّار قطنیّ: ضعیف. و قال أبو أحمد بن عدیّ: بعض أحادیثه مشهورة و عامّتها منکرة لم یتابع علیها، و هو إلی الضّعف أقرب مّنه إلی صدق. و قال أبو حاتم بن حبّان: یروی الموضوعات عن الأثبات. قال: و قالوا: و إنّه کان یضع الحدیث.» تهذیب الکمال، مزی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج 12، ص 324.
[4]. «و قال: إبن حبّان اتّهم بالزّندقة.» میزان الاعتدال، شمس الدین ذهبی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 353.
[5]. «فهذه الرّوایة فی الضّعف الشّدید... یکفی أنّ فیها: سیف بن عمر.» سلسلة الأحادیث الضعیفة، ألبانی، مکتبة المعارف، ریاض، ج 14، ص 151.
افزودن نظر جدید