زهد خشن، فصل مشترک بین آیین مانی و تصوف
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مانی، از مدعیان پیامبری در حد فاصل میلاد مسیح و پیامبر اسلام (علیهماالسلام) است. پدر او شخصی بنام پاتک است که از اهالی همدان ایران بود و پس از هجرت به بابل در عراق به صائبیان پیوست و آیین ایشان را اختیار کرد. به این ترتیب مانی در کوت عراق و در شمال بابل و در سال 215 میلادی به دنیا آمد و در سن سیزده سالگی ادعای پیامبری خود را مطرح کرد! او پس از طرح این ادعا خود را به شاپور اول رساند و او را به دین خود دعوت کرد و که با موافقت شاپور مواجه شد و کتابی را تدوین کرد که به شاپورگان معروف است.[1]
گرچه سرنوشت، فرجام این پیامبر دروغین را به مرگ در جوانی محکوم کرده بود[2] اما تعالیم وی پس از او دوام آورد و با سرعتی شگفتانگیز در شرق و غرب دنیای متمدن آن روز گسترده شد. آیین مانی ریشه در مذهب گنوسی[3] داشت که در آن معرفت باطنی و روحانی را مایهی نجات و رستگاری انسان میدانستند. گنوسی، به مجموعهای از ادیان و نحلههای دینی گفته میشود که در فلسطین، سوریه، بینالنهرین و مصر مطرح بوده است.
در آیین مانوی، اصل مادی و هر چه از آن صادر میشود اساساً شیطانی و زشت به شمار میرود و روح که پارهای از وجود الهی است درکالبد تن زندانی است و رهایی آن تنها با پیمودن مسیر معرفت امکانپذیر خواهد بود. این موضوع را میتوان در آثار ادبی مانی مشاهده کرد[4] زهد خام و خشن این مدعی نقاش! روح انسان را زندانی تن میدانست که سرانجام با مردن جات مییابد.[5]
آیین مانی به عنوان مسلکی در جامعهی آن روز ایران و منطقه چه تاثیری میتوانست بر نحلههای دیگر بگذارد؟ آیا تصوف وامدار این آیین است؟
با توجه به این امر که تصوف در اسلام بر مبنای زهد و فقر شکلگرفت و ریشه دواند، و بزرگان و پیشروان این نحله که صوفیه خود را به ایشان منسوب میکنند؛ مانند حسن بصری، ابوهاشم صوفی ابراهیم ادهم و بلخی همگی فضایی رشد و نمو یافتهاند که در آن آمادگی فکری برای پذیرش تصوف موجود بوده است؛ پذیرش این مهم که تصوف برخی راه و رسم خود را از آیین مانی در زمینهی سلوک گرفته باشد، چندان دور از باور نیست.
این بدان معنا نیست که اصل تصوف و صوفیگری امری برون دینی و خارج از طریقهی مسلمانان بوده است؛ بلکه تصوف انحرافی است که توسط برخی از مسلمین در روش سلوکی پیامبر (صلی الله علیه وآله) به بهانهی زهد و آن هم بصورت افراطی ایجاد شد که مانند اعتقادات مانوی، دنیا و اصل مادی را شیطانی میپنداشت تا جایی که برخی از این افراد دانستههای خود را پنهان میکردند و به انتشار عیوب و زشتیهای خود میپرداختند تا همواره مورد طعن مردم قرار گرفته و از ریا! دور بمانند که ایشان به ملامتیه مشهور شدند.[6]
اندک آشنایی با سیرهی معصومین و اولیای دین(علیهم السلام) کافی است تا مهر بطلان بر این روش صوفیانه کوبیده شود؛ چراکه دین اسلام اعتدال و میانهروی در امور را اساس سکوک عرفانی خود معرفی میکند.
پینوشت:
[1]. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ پنجم، 1381 ش، ص 67
[2]. ر.ک: یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، علمی و فرهنگی، 1371 ش، ص 195
[3]. ر. ک: آیین گنوسی و مانوی (ویراسته میرچا الیاده)، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، 1373، انتشارات فکر روز
[4]. با کاروان حُله، مجموعه نقد ادبی، تهران، نشر آریا، چاپ وزیری 6-367 ص
[5]. تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، زرینکوب، ترجمه کیوانی، چاپ سخن، تهران 1383
[6]. کیمیای سعادت، محمد غزالی، تصحیح آرام، چاپ کتابخانه مرکزی، ج دوم، ص 199.
دیدگاهها
فرهاد
1396/01/12 - 14:11
لینک ثابت
با سلام، برداشت من با شما در
aseman
1396/01/28 - 12:33
لینک ثابت
تشکر از وقتی که گذاشتین
افزودن نظر جدید